کد خبر: 453111
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۹ ۱۳:۵۷:۵۵
| |

کامران ندری در یادداشتی نوشت:

فاصله اقتصاد ایران با ابرتورم

در مسیر کنترل تورم، باید اول از همه مساله تحریم‌ها، مساله فضای کسب و کار داخلی و مساله رانت و فسادی که در اقتصادمان وجود دارد را حل کنیم تا درآمد ملی اقتصادمان افزایش پیدا کند.

فاصله اقتصاد ایران با ابرتورم
کد خبر: 453111
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۹ ۱۳:۵۷:۵۵

اعتمادآنلاین| در مسیر کنترل تورم، باید اول از همه مساله تحریم‌ها، مساله فضای کسب و کار داخلی و مساله رانت و فسادی که در اقتصادمان وجود دارد را حل کنیم تا درآمد ملی اقتصادمان افزایش پیدا کند.اقتصاد ایران در این چند دهه، همواره با متوسط تورم بالایی دست و پنجه نرم کرده است.

اما در این سال‌ها، به درست یا به غلط، اصطلاح ابرتورم نیز در اذهان عمومی شکل گرفته است. ابرتورمی که برخی با تورم بالا اشتباه می‌گیرند. اما سوال اینجاست که تعریف ابرتورم چیست و برای ممانعت از رسیدن هر اقتصادی به ابرتورم چه باید کرد و پیشنهادی کاربردی برای اقتصاد ایران چیست؟ برای پاسخ به این سوال، گفت‌وگویی با دکتر کامران ندری استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) داشتیم. معنی ابر تورم این است که در یک ماه، نرخ تورم بیشتر از 50 درصد افزایش پیدا کند.

به عنوان نمونه، الان نرخ تورم ایران در آبان نسبت به ماه قبل (مهرماه) حدود 5 درصد بود. حالا اگر این نرخ 50 درصد یا بیشتر بود، به عنوان ابرتورم شناخته می‌شود. این تعریف علمی ابرتورم است.به عبارت دیگر، یک ماه نرخ تورم بیشتر 50 درصد (البته به صورت پیاپی) باشد، یعنی اگر یک ماه این اتفاق بیفتد و ماه بعد حل شود، به آن ابرتورم گفته نمی‌شود. در حقیقت به صورت پیاپی، چند ماه متوالی نرخ تورم ماهانه بالای 50 درصد باشد، اقتصاد آن کشور وارد ابرتورم شده است. زمانی که ابرتورم اتفاق می‌افتد، شما به این فکر می‌افتید که مهارش کنید. ولی وقتی تورم به صورت تدریجی هست شما تلاشی برای مهارش نمی‌کنید. این را هم بایددر نظر داشت که زمانی که اقتصاد هر کشوری به تورم بالای 50 ساله عادت کند، دیگر سیاست‌گذاران تصور می‌کنند که تورم همواره متوسط 18 درصد بوده، حالا چرا باید پایین‌تر بیاورد؟تورم بالای مزمن چند دهه‌ای، نه تنها صدماتش به اقتصاد از ابرتورم کمتر نیست، بلکه بیشتر هم هست. منتهی ابرتورم به یکباره خودش را نشان می‌دهد، ولی در مورد دوم، به مرور زمان اقتصاد را از پای درمی‌آورد.

بدون اینکه متوجه شویم. به بیان دیگر، تدریجی به اقتصاد ضربه می‌زند. با این تعریف، چرا با وجود تورم بالا در سال‌های اخیر، ابرتورم در اقتصاد ایران اتفاق نیفتاده است؟ به هر حال اقتصاد ما بنیه خوبی دارد؛ بخش قابل ملاحظه‌ای از درآمدهای دولت از محل مالیات‌ها تامین می‌شود و هنوز در واقع به آن مرحله‌ای که دولت برای تامین کسری بودجه‌اش، بخواهد پول خیلی زیادی چاپ کند، نرسیده است. هرچند تورم بالا را در حال حاضر داریم. ما جزو کشورهایی هستیم که نرخ تورم بالایی را داریم. اگر این مسیر بخواهد ادامه پیدا کند، سال به سال وضع بدتر می‌شود، سال دیگر یعنی 1400، دولت برای تامین هزینه‌های خودش مجبور است که پول بیشتری را چاپ کند که این باز نرخ تورم را بالا می‌برد.

البته باید در نظر داشت کشورهایی که ابرتورم دارند، به یک‌باره دچار این ابرتورم نشدند. در حقیقت همانند یک سلول سرطانی می‌ماند که به مرور در حال تکثیر و رشد در بدن بیمار است و موقعی متوجه می‌شود که کاری نمی‌شود انجام داد. در حقیقت کشورها، به یک‌باره خودشان را وسط ابرتورم می‌بینند. متاسفانه در اقتصاد ما، احتمال وقوع ابرتورم نسبت به سال‌های قبل، بالاتر رفته است ولی خوشبختانه این احتمال در حال حاضر خیلی بالا نیست. درست است که اقتصاد ما دچار ابرتورم نشده است، اما تورم بالا هم چیز خوبی نیست.

ما الان تنها کشوری در دنیا هستیم که پنج دهه تورم دو رقمی داشته است، و این تورم بالا در کنار اثرات منفی که روی رفاه خانوارها می‌گذارد، مخصوصا افرادی که درآمد ثبت دارند که با نرخ تورم افزایش پیدا نمی‌کند، در مجموع روی تولید هم تاثیر خیلی بالایی دارد.این تورم بالا در واقع اثرات تورمی رشد نقدینگی را هم تشدید می‌کند. یعنی رشد نقدینگی، تورم را بالا می‌برد و خود تورم هم مدام عاملی می‌شود برای تورم‌های بعدی. به عبارت دیگر تورم امسال می‌تواند تورم سال آینده را تشدید کند. لذا تنها راه برای جلوگیری از ورود اقتصاد ایران به سمت ابرتورم این است که باید رشد نقدینگی را مدیریت کنیم.

باید مدیریت رشد نقدینگی را مستقل کنیم و تحت اختیار دولت نباشد و بتوانیم بر اساس آموزه‌های علمی و قواعدی که اقتصاد پولی به ما می‌گوید، نقدینگی را مهار کنیم. اگر نقدینگی در واقع دست‌آویز اهداف سیاسی سیاستمداران بشود، ممکن است گرفتار ابرتورم هم نشویم، ولی گرفتار یک تورم بالای مزمن پنجاه ساله می‌شویم که به اندازه همان ابرتورم سه چهار ساله مضر است. کشورهایی که دچار ابرتورم می‌شوند، ممکن است به مدت سه تا چهار سال این وضعیت طول بکشد و خیلی ضربه به اقتصاد می‌زند. ولی تورم بالای 50 ساله معادل همان ابرتورم 2 سه ساله کشورهای دیگر به اقتصاد لطمه می‌زند.زمانی که کشور در شرایط تحریم قرار دارد، نمی‌تواند رشد اقتصادی قابل ملاحظه‌ای داشته باشد، کما اینکه در 10 سال گذشته، رشد اقتصادی کشورمان صفر بوده است.

وقتی رشد اقتصادی پایین است، خب نمی‌توانیم درآمد مالیاتی را افزایش بدهیم. باید رشد اقتصادی باشد تا درآمدهای مالیاتی دولت افزایش پیدا کند. بنابراین اولین کاری که باید دولت انجام دهد این است که هزینه‌هایش را مدیریت کند و هزینه‌های غیرضروری را حذف کند. دولت باید سیاست‌هایی را اتخاذ کند که منجر به رشد اقتصادی بشود. ببینید ما اگر در 10 سال گذشته، همانند قبل‌تر، رشد اقتصادی به‌طور متوسط 4 درصد داشتیم، الان تولید ناخالص داخلی کشورمان نزدیک به 70 درصد نسبت به سال 90 بالاتر رفته بود. یعنی درآمدهای کشور تقریبا 2 برابر شده بود.

خب درآمد مالیاتی هم دو برابر شده بود و دولت نیازی به چاپ کردن پول نداشت. بنابراین باید اول از همه مساله تحریم‌ها، مساله فضای کسب و کار داخلی و مساله رانت و فسادی که در اقتصادمان وجود دارد را حل کنیم؛ اگر حل نکنیم، درآمد ملی اقتصادمان افزایش پیدا نمی‌کند و درآمد مالیاتی دولت هم بالا نمی‌رود، نهایتا دولت یا باید ارز بفروشد تا باید پول چاپ کند تا هزینه‌هایش را تامین کند. بنابراین راه اصلی این است که آن موانعی که باعث شده اقتصاد کشورمان در این 10سال گذشته درجا بزند، باید برطرف شود.اگر درآمد ملی افزایش پیدا نکند در کنار تورمی که داریم، هر سال نسبت به سال قبل به چاپ پول و درآمد نفتی وابسته‌تر می‌شویم. در حقیقت در 10 سال گذشته، وابستگی ما به درآمدهای نفتی نه‌تنها کم نشده بلکه در سال 1400 خیلی هم بیشتر شده است. در نتیجه وابستگی به چاپ پول هم زیاد شده است.

منبع: تعادل

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها