ایران چه تعداد فارغ التحصیل بیکار دارد؟
طبق دادههای مرکز آمار ایران، حدود 40درصد بیکاران کشور را فارغ التحصیلان دانشگاه تشکیل میدهند که جمعیت 1 میلیون نفری را شامل میشود؛ دلایل مهم آن عدم مهارت آموزی و رشد افسارگسیخته و بیبرنامه مراکز دانشگاهی بدون نیازسنجی جذب از سوی بازار کار است.
اعتمادآنلاین| آخرین گزارش مرکز آمار ایران از نتایج نیروی کار در پاییز 99، نرخ بیکاری افراد 15ساله و بیشتر نشان میدهد که 9.4 درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار) بیکار بودهاند. یعنی تعداد بیکاران در پاییز 99 حدود 2میلیون و 435هزار و 717 نفر بوده است.
طبق دادههای مرکز آمار ایران، حدود 40درصد بیکاران کشور را فارغ التحصیلان دانشگاه تشکیل میدهند که جمعیت 1 میلیون نفری را شامل میشود؛ دلایل مهم آن عدم مهارت آموزی و رشد افسارگسیخته و بیبرنامه مراکز دانشگاهی بدون نیازسنجی جذب از سوی بازار کار است.
آخرین گزارش مرکز آمار ایران از نتایج نیروی کار در پاییز 99، نرخ بیکاری افراد 15ساله و بیشتر نشان میدهد که 9.4 درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار) بیکار بودهاند. یعنی تعداد بیکاران در پاییز 99 حدود 2میلیون و 435هزار و 717 نفر بوده است.
مطابق این آمار در پاییز 99 سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیلان آموزش عالی از کل بیکاران 40.2 درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است. بررسی تغییرات این شاخص نشان میدهد که سهم جمعیت مذکور نسبت به فصل مشابه سال قبل 3.1 درصد کاهش داشته است.
با توجه به اینکه حدود 40 درصد بیکاران کشور را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند؛ یعنی تعداد بیکاران فارغ التحصیل به روایت رسمی نزدیک به 1 میلیون نفر است.
به اعتقاد کارشناسان بازار کار بیشتر 40 درصد بیکاران جامعه فارغ التحصیلان از امکان اشتغال برخوردار نیستند. این مسئله در شرایط فعلی کشور باید ریشه یابی شود.
دولت با طرح مشوق کارفرمایی تلاش دارد تا بخشی از مشکل فارغ التحصیلان را حل کند. مطابق این طرح هر واحد تولیدی که اقدام به جذب فارغ التحصیلان کند تا 2 سال از پرداخت سهم حق بیمه سهم کارفرمایی معاف است. برخی از کارشناسان بازار کار نسبت به اجرای این طرح ابراز نگرانی میکنند چرا که اعتقاد دارند با اجرای این طرح زنگ خطر بیکاری کارگران کم سواد به صدا درمی آید.
معضل بیکاری را میتوان یکی از عمیقترین و چالشبرانگیزترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی فعلی کشور نام نهاد. نکته قابلتامل در این پدیده، بیکاریِ افراد و گروههای تحصیلکرده جامعه است، به تعبیری فرصتهای شغلی برای جامعه تحصیلکرده و به بیانی دیگر فارغالتحصیلان مراکز آموزش عالی به مراتب محدودتر از دیپلمههاست.
بهواقع اگر دو دهه پیش، برخورداری از مدرک تحصیلی، جواز و تضمینی برای تسهیل امر اشتغال بود، در سالیان اخیر مدارک دانشگاهی نهتنها تسهیلگر و هموارکننده این مسیر نبوده بلکه آن را به عاملی برای دشوارترشدن اشتغال مبدل کرده است.
برخی آمارها حکایت از این دارد که مجموع جمعیت فارغ التحصیل و در حال تحصیل در کشور حدود 12میلیون نفر است که 5میلیون نفر فارغ التحصیل شدهاند و ما بقی در حال تحصیل هستند. از این تعداد همه افراد جویای کار نیستند. برخی بانوانی هستند که انگیزه آنها از ادامه تحصیل کسب شغل نیستند، اما باز هم هستند جمعیت فارغ التحصیل دانشگاهی ومدرک بهدست که برای اشتغال برنامهریزی کردهاند اما تا کنون با طرحهای دولت موفق به کسب شغل نبودهاند.
اما مشکل فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار کجاست؟
به اعتقاد کارشناسان بازار کار، یکی از عوامل اصلی ظهور و بروز پدیده بیکاری در قشر تحصیل کرده جامعه به رشد فزاینده مراکز دانشگاهی و عدم تعریف و طراحی آمایش لازم برای حصول برآوردی دقیق از نیاز کشور به مراکز دانشگاهی و ضریب فارغالتحصیلان برای بهکارگیری در مشاغل مرتبط معطوف میشود. بهواقع افزایش افسارگسیخته فارغالتحصیلانی که بدون نیازسنجی جذب دانشگاهها شدهاند، نتیجه ملموس و اجتنابناپذیر این بیقاعدگی و بیبرنامگی است.
برخی دیگر از کارشناسان معتقدند که مدرکگرایی باعثشده فارغالتحصیلان دانشگاهی نتوانند نقشآفرینی مثبت و سازندهای را در بازار کار کشور ایفا کنند. در واقع در شرایطی که بخش قابل توجهی از متقاضیان تحصیل، به مدرک بهعنوان یک پرستیژ اجتماعی نگاه میکنند و از سوی دیگر براساس یک قاعده نانوشته به مدارک دانشگاهی، از منظر منزلتگرایانه نگاه میشود، میل و رغبت عمومی جامعه به دریافت مدرک دانشگاهی سوق پیدا میکند.
کارشناسان معتقدند که متاسفانه نیروی کار در گذشته آنچنان که باید مورد تکریم قرار نگرفته و ناخودآگاه این ذهنیت و تلقی را در اذهان و افکار عمومی ایجاد نموده که گویی برای برخورداری از تکریم، لزوماً باید موفق به کسب مدرک دانشگاهی شد.
از سوی دیگر یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار و نافذ در عمیقترشدن بحران بیکاری به عدم کسب مهارت لازم در سیر تحصیل و اخذ مدرک دانشگاهی بازمیگردد. کم نیستند افراد و گروههایی که از آنها تحتعنوان کارشناس یا کارشناس ارشد یاد میشود اما در واقع امر، داشتههای علمی و نظری آنها صرفاً به مجموعهای از اطلاعات و دادهها گرهخورده که در بُعد عملیاتی و مهارتی کاربرد چندانی ندارد.
در واقع یکی از دلایل اصلی تاکید مجموعههای کاری برای جذب نیروی کار تحصیل (سابقه کاری) است به دلیل این است که بیشتر فارغ التحصیلان سابقه کار مهارتی ندارند. فقدان تجربه و تخصص کاربردی و کارآمد باعث شده است که تا بیشتر فارغ التحصیلان به دلیل نداشتن مهارت موفق به یافتن شغل نشوند.
علیرضاحاتم زاده، معاون آموزشی سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور با اشاره به اینکه حدود 42 درصد از افرادی که مهارت میبینند جذب بازار کار میشوند میگوید: 40درصد متقاضیان مهارت آموزی فارغ التحصیلان هستند.
حاتم زاده بیان میکند: حداقل 70 درصد، مشاغل موجود در بازار کار نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارند، اگریک روز در مسیر محل کار به سمت نگاهی به مشاغل اطراف بیندازید به راحتی متوجه میشوید که بخش زیادی از مشاغل نیازمند تحصیلات دانشگاهی نیست. اما فرهنگ غلطی که در کشور وجود دارد، مدارک را بر مهارت ترجیح میدهند. یعنی به جای اینکه یک فرد را 4سال در مقطع کارشناسی و 2سال در دکترا معطل کنیم، میتوانیم با آموزش مهارتی سریعاً وارد بازار کار کنیم.
به نظر میرسد علاوه بر رکود اقتصادی، عواملی مانند عدم تناسب میان رشتههای تحصیلی دانشگاه با نیاز بازار کار کشور و نیز فقدان توانایی و مهارت افراد تحصیلکرده در کسب فرصتهای شغلی موجود و همچنین اشباع بازار کار از برخی رشتههای تحصیلی از جمله علل عدم موفقیت فارغ التحصیلان در یافتن شغل مناسب میباشد.
به عبارتی به نظر میرسد توجه به تناسب میان تعداد فرصتهای شغلی رشته تخصصی ایجاد شده در جامعه و شمار دانش آموختگان امری است که تاکنون مغفول مانده است.
مطابق آمارهای رسمی، در بین گروههای عمده رشته تحصیلی بیشترین نرخ بیکاری به ترتیب مربوط به گروههای معماری و ساختمان 26.1 درصد، هنر 24.5 درصد، علوم زیستی و رشتههای مرتبط 24.1 درصد، فرآوری و ساخت 23.5 درصد و فناوری اطلاعات و ارتباطات 22.8 درصد میباشد. همچنین کمترین نرخ بیکاری مربوط به گروه خدمات امنیتی 4.4 درصد است.
از کل جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل در دورههای عالی کشور 52.6 درصد را مردان تشکیل دادهاند و از این میزان 72.7درصد فعال (86.9درصد شاغل و 13.1درصد بیکار) و 27.3درصد غیر فعال اقتصادی میباشند.
از کل جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل در دورههای عالی کشور 47.4درصد را زنان تشکیل دادهاند که از این میزان 41 درصد فعال (71.3درصد شاغل، 28.7درصد بیکار) و 59درصد غیر فعال اقتصادی میباشند.
بر اساس همین نتایج بالاترین نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیلان یا در حال تحصیل دورههای عالی به ترتیب به استانهای کرمانشاه (28.5درصد)، کردستان (25.5درصد)، کرمان (24.4درصد) اختصاص دارد. همچنین کمترین نرخ بیکاری مربوط به استان سمنان (11.3درصد) است.
آمارها نشان میدهد تمایل به تحصیل در برخی از این رشتهها به صورت تصاعدی و چشمگیر افزایش یافته است. به عنوان نمونه متقاضیان تحصیل در رشتههای گروه بهداشت و پزشکی چندین برابر شده، اما بازار کار برای این بخش وجود ندارد.
با وجود بیمیلی بیشتر فارغ التحصیلان به تحصیل در برخی رشتهها مانند زیرگروههای خدماتی، اما نرخ بیکاری افراد فارغ التحصیل در این رشتهها از سال 65تا 90 کاهش یافته و در سالهای گذشته این رشتهها از بازار کار بهتری برخوردار شدهاند. بنابراین نامتوازن بودن تحصیل در رشتههای مختلف نیز دلیلی بر مسئله دار شدن اشتغال کارجویان تحصیلکرده است.
برخی گروههای تحصیلی مانند کشاورزی، دامپزشکی و علوم تربیتی دارای بالاترین درصد از بیکاران هستند که دلایل گوناگونی دارد. اساساً در ایران، هیچگونه پایش و تحقیقی از وضعیت بازار کار رشتههای دانشگاهی توسط دولت یا خود دانشگاهها صورت نمیگیرد و افراد بدون هرگونه اطلاعی از بازار کار آینده رشتههای تحصیلی، وارد دانشگاهها میشوند. متأسفانه درحالحاضر، هیچگونه بانک اطلاعاتی قابل اعتنایی از وضعیت بازار کار، نیازها، وضعیت جذب دانشجو، آینده شغلی کارجویان و اطلاعات مهم و کلیدی از این دست وجود ندارد و انتخابها باید با چشمانی بسته انجام شود.
رشتههای تحصیلی دانشگاهی توسط خود جوانان نیز اغلب بر اساس نیازسنجی بازار کار صورت نمیگیرد و افراد بر اساس پارامترهای دیگری مانند علاقه شخصی، رشته دانشگاهی انتخاب میکنند. این مسئله باعث میشود درصد قابل توجهی از کارجویان در زمان جستوجو برای شغل، با مشکلات جدی مواجه شوند؛ هرچند علاقه و گرایش به رشته تحصیلی باعث ایجاد انگیزه در افراد برای تحصیلات میشود و بدون علاقه کاری پیش نمیرود ولی در شرایط فعلی بازار کار، باید تلفیقی از علاقه و بازار کار رشتهها را دنبال کرد.
عدم مهارت فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز یکی از علتهای مهم در بیکاری دانشجویان است.
اگر قرار است دانشگاهها به روال رقابتی جذب دانشجو ادامه دهند، یکی هم باید برای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاه ها، برنامهریزی کند به نحوی که یا پذیرش میلیونی دانشجو تا چند سال متوقف شود یا اینکه فرصتهای جدید شغلی برای ورود افراد به بازار کار فراهم شود.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید