«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
تورم خوب است یا بد؟
در سال 1970 قیمت یک فنجان قهوه در آمریکا حدود 25 سنت بود. امروز اما قیمت همان فنجان قهوه حدود یک و نیم دلار است. تغییری در کیفیت قهوه ایجاد نشده، اما چرا قیمت آن به مرور زمان بیشتر شده است؟ جواب این سوال میتواند شما را با مفهوم تورم آشنا کند.
اعتمادآنلاین| در سال 1970 قیمت یک فنجان قهوه در آمریکا حدود 25 سنت بود. امروز اما قیمت همان فنجان قهوه حدود یک و نیم دلار است. تغییری در کیفیت قهوه ایجاد نشده، اما چرا قیمت آن به مرور زمان بیشتر شده است؟ جواب این سوال میتواند شما را با مفهوم تورم آشنا کند. قیمت قهوه در طول زمان به دلیل بالا رفتن توان خرید مردم بیشتر شده است. این نوع تورم را تورم داخلی میگویند. تورمی که به دلیل بالا رفتن دستمزدها در یک کشور به وجود میآید.
وقتی اقتصاد گسترش مییابد حقوق افراد شاغل هم افزایش پیدا میکند. با افزایش حقوق، افراد بیشتر خرید میکنند و همین موضوع باعث افزایش تقاضا در بازار میشود. افزایش تقاضا هم بالا رفتن قیمتها را به همراه دارد.
آیا تورم چیز خوبی است؟
هیچ کسی دوست ندارد هر سال قیمت بیشتری برای بنزین، گوشت یا یک فنجان قهوه بپردازد؛ اما باید قبول کنیم تورم در واقع چیز خوبی است و اگر دولتها آن را کنترل و پیشبینی کنند، میتواند برای اقتصاد مفید باشد.
چند مدل تورم وجود دارد؟
به صورت کلی چهار نوع تورم وجود دارد:
1- تورم بر مبنای افزایش تقاضا: وقتی تقاضا برای کالا یا خدمات بیش از میزان عرضه شود قیمتها افزایش پیدا میکند.
2- تورم بر مبنای افزایش هزینه: هنگامی که هزینه تولید افزایش پیدا میکند باعث افزایش قیمت میشود. این افزایش قیمت هم باعث تورم میشود.
3- تورم داخلی یا افزایش قدرت خرید: بالا رفتن حداقل دستمزد در کشور باعث بالا رفتن قدرت خریدار میشود و همین امر نیز افزایش قیمتها و تورم را در پی دارد.
4- تورم بر مبنای چاپ پول: برخی دولتها برای پرداخت هزینهها و بدهیهای خودشان مجبور به چاپ پول میشوند. این چاپ پول تورم ایجاد میکند.
CPI شاخص سنجش تورم
اقتصاددانان از چندین شاخص برای ردیابی تورم استفاده میکنند اما مهمترین شاخص آنها شاخص قیمت مصرفکننده یا CPI است. شاخص قیمت مصرفکننده معیاری برای سنجش میانگین وزنی قیمتهای یک سبد کالا و خدمات مصرفی از جمله حملونقل، غذا و مراقبتهای درمانی است. شاخص قیمت مصرفکننده میانگین تغییر قیمتهایی را در طول زمان اندازهگیری میکند که مصرفکنندگان باید برای سبد کالاها و خدمات پرداخت کنند. این تغییر قیمت تورم نامیده میشود.
تورم بیش از حد چیز خوبی است؟
در سال 2009 کشور زیمبابوه اولین اسکناس 100 تریلیون دلاری خود را به ارزش حدود 300 دلار آمریکا چاپ کرد. این امر به معنای سقوط آزاد ارزش پول ملی این کشور بود. پدیدهای که به آن ابر تورم گفته میشود. این اتفاق قیمت نان را در این کشور به 300 میلیارد دلار زیمبابوه رساند و میزان تورم این کشور به 231 میلیون درصد افزایش یافت.
اگرچه تحقق ابرتورم بسیار نادر است و در کشورهای صنعتی تقریباً چنین اتفاقی رخ نمیدهد، اما باید بدانیم که تورم زیاد نگرانکننده است. این روزها ونزوئلا درگیر ابرتورم است و همین موضوع نیز شرایط زندگی را برای مردم این کشور سخت کرده. طبق اعلام یورو نیوز، دولت ونزوئلا شنبه گذشته اعلام کرد حداقل حقوق ماهانه در این کشور را نزدیک به 300 درصد افزایش میدهد. اما این افزایش حقوق هم کمکی به بهبود وضعیت مردم این کشور نمیکند. نیکلاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا، حداقل حقوق در این کشور را به «هفت میلیون بولیوار» در ماه افزایش داده اما به دلیل تورم افسارگسیخته این میزان حقوق تنها برابر با 2.5 دلار آمریکاست. در واقع مردم با این رقم حتی نمیتوانند یک کیلوگرم گوشت بخرند.
تورم بیش از حد بیکاری گسترده به همراه دارد و باعث کمارزش شدن دستمزدها میشود. این اتفاق رشد اقتصادی را منفی میکند. تورم، تقاضا برای کالا و خدمات را نیز کاهش میدهد. کاهش تقاضا رکود به همراه دارد.
تورم منفی هم مانند تورم بالا میتواند برای اقتصاد مشکل ایجاد کند. تورم منفی کاهش قیمت به همراه دارد. در این زمان شرایط برای گروههای محروم بهتر میشود، اما کلیت اقتصاد یک کشور را تهدید میکند. وقتی قیمت کالاها هر روز کاهش پیدا کند خرید و فروش متوقف و رکود بر بازار حاکم میشود.
از طرفی دیگر تورم، دولتها را وادار به انجام اقدامات پرخطر مانند چاپ پول، دستکاری در نرخ بهره بانکی و افزایش مصنوعی دستمزدها میکند.
به طور کلی باید گفت تورم بالا و تورم منفی، توسعه اقتصادی را متوقف و دستمزد را کمارزش میکند. بر بیکاری دامن میزند و اقتصاد را وارد رکود میکند.
کمی تورم خوب است
بررسیها نشان داده کمی تورم میتواند باعث رشد و شکوفایی اقتصاد شود. به گفته فدرال رزرو و بسیاری از اقتصاددانان، نقطه شیرین تورم حدود 2 درصد است. با این نرخ تورم، دستمزد میتواند به اندازه کافی بیشتر شود تا بتواند با افزایش قیمتها همراه شود. رشد اقتصادی مثبت میشود و مردم آن کشور هم میتوانند در رفاهی نسبی زندگی کنند. البته باید بدانیم نگه داشتن تورم در یک نقطه متعادل کاری سخت و دشوار است.
دیدگاه تان را بنویسید