فردین آقابزرگی در یادداشتی نوشت:
بورس به تعادل نسبی رسید
همانطور که متغیرهای اقتصادی مانند نرخ بهره و نرخ ارز تأثیر خاصی در سال 99 بر شکلگیری معاملات بورس داشتند سال جاری هم نقش اصلی را ایفا میکنند.
اعتمادآنلاین| همانطور که متغیرهای اقتصادی مانند نرخ بهره و نرخ ارز تأثیر خاصی در سال 99 بر شکلگیری معاملات بورس داشتند سال جاری هم نقش اصلی را ایفا میکنند. هرچند که وضعیت ناخوشایند بورس به ضرر و زیان آحاد مردم تمام شد اما در حال حاضر وضعیت نسبت به گذشته متعادلتر است. برنامههای اقتصادی و برنامههای سازمان بورس در بازار سرمایه بهتناسب شرایط بوده و البته معمولاً با توسعه ابزارهای مالی همراه نبوده که اینیک ضعف است. افراد باید در یک چارچوب خاص و نظر مشورتی و البته بلندمدت کار کنند تا حتیالامکان از زیانهای احتمالی به دور باشند.
به گزارش تعادل، اثرات بنیادی سقوط بازار سرمایه به افزایش نرخ بهره به عنوان یک متغیر بسیار اثرگذار در بورس و برنامهریزی برای کاهش چشمانداز نرخ ارز (دلار) که در دامنه 15 هزار تومان تعریفشده است بازمیگردد. این عوامل بر سود و زیان شرکتهای بورسی بهخصوص سهمهای کامودیتیمحور و ارزآور تأثیر مستقیم منفی میگذارد و به همین دلیل قیمتها رو به کاهش هستند، اما منابعی که ظرف مدت 6 ماه گذشته به عنوان تزریق نقدینگی در بازار شرح شد و بالغبر 25 هزار میلیارد تومان نقدینگی بلااثر به بازار وارد شد، این تأثیر روانی نامناسبی در بازار گذاشته است زیرا افراد غیرحرفهای در معاملات امیدی به بازار سرمایه نخواهند داشت.
سرعت دادن به روند اصلاحات آمادگی ذهنی بهتری ایجاد میکند که نمونه آن در بازار رمزارزها دیده میشود که ظرف 24 تا 48 ساعت ارزها ظرفیت خود را به دست میآورد و روند طبق روال گذشته انجام میشود، اما به تأخیر انداختن بیشازحد این جریان، باعث بروز وضعیت حال حاضرشده است.
سطح ارزندگی بسیاری از شرکتها بهخصوص شرکتهای بنیادی و اثرگذار بر روی شاخص مانند صنایع پتروشیمی، صنایع فلزی، کانی و پالایشگاهی بسیار بالا است، ولی انتظار کاپیتال گِین را اگر داشته باشیم، بهصورت طبیعی، شکل تحلیل تکنیکال نسبت به سالهای گذشته، سال جاری را بهنوعی سالی منفعل و سالی کم بازده میتوان در نظر گرفت. درجه ارزندگی شرکتها بهاینترتیب است که با شرط چشمانداز میانمدت حداقل یک سال به بالا، قطعاً موقعیتهای سرمایهگذاری مناسبی در حال حاضر به وجود آمده و نباید انتظار داشته باشیم که بیش از این حد برای سهمهای بنیادی ریزش یا اصلاح قیمت شدیدی داشته باشیم، اما اصلاح اندک این سهمها اجتنابناپذیر است، ولی جو عمومی بعد از گذر از دو تا سه ماه اصلاحی بهطور متوسط برای سرمایهگذاری میانمدت وجود دارد.
صنایع فلزات اساسی، کانی غیرفلزی، معدنی، پتروشیمی و پالایشگاهی یعنی عمده سهام صنایع ما در مورد این شرکتها هستند زیرا علاوه بر اینکه این سهمها متأثر از نرخ کامودیتیها و نرخهای جهانی رشد خوبی دارند، وضعیت عملکرد سود و زیان این شرکتها هم بر اساس گزارشها میاندورهای نشان میدهد نسبت به دوره گذشته رشد قابلتوجهی باید داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید