محسن جلیلوند در یادداشتی نوشت:
زیرپوست برجام
اسناد و شواهد حاکی از آن است که مذاکرات مرتبط با احیای برجام قبل از آغاز دور هفتم دچار نوعی سکون شده تا تصمیمات اصلی و نهایی در پایتختهای طرفهای مذاکرهکننده اخذ شود. در حال حاضر دو طرف روی خواستههای حداکثری خود پافشاری و تلاش میکنند تا امتیازات بیشتری را به دست بیاورند.
اعتمادآنلاین| نخست) اسناد و شواهد حاکی از آن است که مذاکرات مرتبط با احیای برجام قبل از آغاز دور هفتم دچار نوعی سکون شده تا تصمیمات اصلی و نهایی در پایتختهای طرفهای مذاکرهکننده اخذ شود. در حال حاضر دو طرف روی خواستههای حداکثری خود پافشاری و تلاش میکنند تا امتیازات بیشتری را به دست بیاورند.
به گزارش تعادل، در این میان مطالباتی که دو سوی معادله برجام در خصوص محتوای این سند بینالمللی مطرح میکنند با هم متوازن نیست. به عنوان نمونه امریکاییها در یک خواسته نامعقول اشاره میکنند که سطح غنیسازیهای ایران باید به زیر 20درصد بازگردد، در حالی که ایران در حال حاضر در پروسه غنیسازی بالای 60درصدی قرار دارد. ضمن اینکه امریکا معتقد است آژانس باید دامنه نظارتهای وسیعتری بر برنامه هستهای ایران اعمال کند. ایران هم در نقطه مقابل بر این نکته تاکید موکد دارد که تمام تحریمهای برجامی و غیربرجامی باید لغو شود. اینکه توازن و تعادل این مطالبات متفاوت و در برخی موارد متضاد چگونه روی نقطه تعادل قرار خواهد گرفت، موضوعی است که برای آگاهی از کم و کیف آن باید همچنان منتظر روزهای آینده بمانیم.
دوم) اگر قرار باشد، زیر پوست مذاکرات هستهای و مطالبات دو طرف را بر اساس اصول ریاضی ترسیم کنیم، این گونه است که ایرانیان تصور میکنند اگر غنیسازی را به سطح 20درصدی بازگردانند، 10 امتیاز به طرف مقابل خواهند داد، اما چنانچه در برابر این گام ایران، امریکا تنها تحریمهای برجامی را لغو کند، 5امتیاز نصیب ایران میشود. این تعارض در مطالبات است که باعث شده، هنوز مذاکرات به سرانجام مورد نظر طرفین نرسد.
از سوی دیگر امریکا میگوید، اگر قرار است، امریکا روند پایان دادن به تحریمهای غیربرجامی را کلید بزند، ایران نیز باید موضوعات غیربرجامی از جمله مسائل منطقهای، تواناییهای موشکی، آزادی زندانیان امریکایی در ایران و... را روی میز گفتوگوهای دو طرف قرار دهد. پاسخ ایران به این درخواستها، همواره منفی است، بنابراین امریکا نیز لغو تحریمهای غیربرجامی را بلاموضوع میداند. این تعارضات در مطالبات باعث شده، گفتوگوها پس از پایان دور ششم، فریز شوند. در این شرایط معتقدم روند گفتوگوها در این دولت به سرانجامی نخواهد رسید و این دولت سیزدهم است که موضوع تداوم گفتوگوها را دنبال خواهد کرد. البته روشن است که تصمیمسازیهای مرتبط با برجام در نهادهایی بالاتر از دولت نهایی میشود و آینده و روند دولتها چندان در این زمینه اثرگذار نیست.
سوم) یکی از نگرانیهای جدی امریکا در خصوص تداوم مذاکرات، نزدیک شدن ایران به نقطه گریز در تواناییهای هستهای است. برخی روایتها حاکی از آن است که دانش فنی ایران در خصوص نقطه گریز هستهای از 8ماه به 3هفته کاهش پیدا کرده است. این موضوع برای امریکا حیاتی است و امریکا از هیچ تلاشی برای جلوگیری از رسیدن ایران به نقطه گریز رویگردان نیست. گفته میشود، ممکن است روسها و چینیها مایل هستند که میانه موضوع را بگیرند و مساله را حل کنند. اما با توجه به پاسخ منفی ایران به درخواست روسها برای تمدید همکاریهای ایران با آژانس به نظر میرسد، ایران در مرحلهای است که تلاش میکند سرسختی بیشتری نشان دهد تا از این طریق بتواند دستاوردهای افزونتری از مذاکرات به دست آورد.
چهارم) با این توضیحات پرسشی که مطرح است، آن است که از منظر اقتصادی، ایران تا چه زمانی میتواند در برابر خواستههای نامعقول طرف مقابل بایستد؟ پاسخ این پرسش مشخص خواهد کرد که دورنمای گفتوگوهای ایران با 1+4 و امریکا چه سرانجامی خواهد داشت. در شرایطی که ایران به دنبال افزایش تابآوری اقتصاد و معیشت خود است تا بتواند طرف مقابل را ناچار به پذیرش درخواستهای خود کند. در نقطه معکوس امریکاییها نیز در حال سنجش تواناییهای اقتصادی ایران برای مقابله با تحریمها هستند. قبلا در یادداشتی در تعادل تاکید کردم، امریکا ایران را 28خردادماه در باسکول قرار میدهد تا ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی ایران را مورد سنجش قرار دهد. در حال حاضر نیز امریکا در حال سنجش تابآوری اقتصاد ایران در برابر تحریمها است. مشکلاتی که اخیرا در خصوص خاموشیها، برخی اعتراضات کارگری و مشکلات برآمده از گرانی مسکن در کشور ایجاد شده، امریکاییها را دچار این اشتباه محاسباتی کرده که تابآوری اقتصاد ایران دچار تکانههای شدیدی شده است.
پنجم) با عبور از مجموعه این ارزیابیهای تحلیلی متفاوت، دولت جدید باید بداند در برابر یکی از مهمترین بزنگاههای اقتصادی و ارتباطی کشورمان در تاریخ معاصر قرار گرفته است. هر حرکت اشتباه و نسنجیدهای میتواند منافع ملی ایرانیان را با خدشه مواجه سازد و از سوی دیگر اتخاذ هر رفتار خردمندانهای میتواند منافع کشورمان را در مواجهه با 1+4 و امریکا بیشتر تامین کند. از میان این مطالبات متعارض باید روزنهای به سمت تامین منافع پایان کشور، پایان تحریمهای اقتصادی و بهبود مناسبات ارتباطی و اقتصادی با جهان پیرامونی گشوده شود. ضرورتی که برای آگاهی از ابعاد و زوایای گوناگون آن باید همچنان منتظر روزها و هفتههای آتی باشیم تا مشخص شود سرانجام برجام چگونه رقم خواهد خورد.
دیدگاه تان را بنویسید