در «تیتر امروز» اعتمادآنلاین ببینید:
باید و نبایدهای ارز 4200 تومانی؟/ راغفر: روش دولت برای تامین هزینه دزدی رسمی از جیب مردم است/ حامیان حذف ارز 4200 تومانی باید مسئولیت پیامدهای آن را بپذیرند/ وقتی حادثهای پیش میآید و مردم اعتراض میکنند هیچ کسی پاسخگو نیست
راغفر درباره حذف ارز چهار هزار و 200 تومانی میگوید: اگر کسانی که این حرف را میزنند مسئولیت پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن را میپذیرند و برای این کار واقعاً تنبیهی قرار میدهند، انجام دهند و عدهای هم مسئولیت این تصمیم را بپذیریند. اما وقتی حادثهای پیش میآید و مردم اعتراض میکنند هیچ کسی پاسخگو نیست.
اعتمادآنلاین| یکی از بزرگترین چالشهای این روزهای دولت تامین ارز است. شاید همین چالش موجب شده مجلس و دولت با چالش بزرگتری به نام ارز چهار هزار و 200 تومانی دست به گریبان شوند. حذف یا ماندن این نوع توزیع ارز بحث این روزهای مجلس و دولت است. مخالفان و موافقان در روزهای اخیر حسابی سر این گزینه چالش داشتهاند و نظرات خود را به روشهای گوناگون در رسانهها و فضای عمومی ابراز کردهاند. دولت هم به دلیل کسری بودجه و بدهیهایی که دارد امکان تامین این ارز را دور از دسترس میداند به همین دلیل بدش نمیآید بار تامین این ارز از دوشش برداشته شود. اما بسیاری معتقدند در صورت حذف این نوع ارز بار آن از دوش دولت برداشته و به دوش مردم گذاشته میشود، چون هزینه کالاهای اساسی را چند برابر میکند.
سوال اصلی این روزها در فضای عمومی کشور بر سر این است که آیا ارز چهار هزار و 200 تومانی با توجه به شرایط تورمی و رکود موجود در کشور باید حذف شود یا بماند. در برنامه «تیتر امروز» اعتمادآنلاین نظر حسین راغفر، اقتصاددان، را در این باره جویا شدهایم که در ادامه میبینید و میخوانید:
ارز چهار هزار و 200 تومانی یعنی ارز دولتی، بنابراین ارزی است که منبع آن نفت و گاز است که متعلق به همه مردم ایران است. متعلق به یک گروه خاص نیست. متاسفانه در سه دهه گذشته تصمیماتی که گرفته شده ارز را به جیب یکسری از دوستان و رفقا فرو کردهاند به همین دلیل هم هست که امروز شاهد هستیم عدهای از درون قدرت ثروتهای عجیب و غریبی را به جیب زدهاند. همینها هستند که دقیقاً طالب افزایش قیمت ارزند. چون مردم کوچه و خیابان و مردم طبقات محروم که با ارز کاری ندارند، فقط هزینههای آن متوجه این گروه است.
استدلالی که مجلسیها میکنند و به نظر من استدلال باطلی است، این [است] که چون ارز چهار هزار و 200 تومانی میدهیم و با 30 هزار تومان به دست مردم میرسد، بنابراین آن را حذف کنیم تا رانتش به جیب عده خاصی نرود. این خود بهانهای است برای اینکه رانت بزرگی وارد جیب همان عده کنند. به معنای دیگر چون فساد وجود دارد و ما نمیتوانیم با فساد مقابله کنیم پس بهتر است که قیمتهای خود را افرایش دهیم؛ یعنی چون ما نمیتوانیم با فساد مقابله کنیم مردم هزینه آن را بدهند و از جیب مردم این تامین شود. مادامی که کانونهای فساد عفونی را در جامعه حفظ کنید، قیمت ارز را [اگر] از چهار هزار و 200 تومان به 15 هزار، 20 هزار و... افزایش دهید، قیمت بازار آزاد هم که همانجا نمیماند و به 50 هزار تومان میرسد؛ بنابراین باز منافع آن به جیب آن گروه قلیل میرود و هزینه آن را هم مردم میپردازند.
اگر کسی که این حرف را میزند مسئولیت پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن را میپذیرد و برای این کار واقعاً تنبیهی قرار میدهند، انجام دهند و عدهای هم مسئولیت این تصمیم را بپذیریند. اما وقتی حادثهای پیش میآید و مردم اعتراض میکنند هیچ کسی پاسخگو نیست.
بنابراین نمیتوان غیرمسئولانه اول، این تصمیم را گرفت. دوم، همانطور که گفتم این ارز برای مردم است، چه کسی گفته که این ارز باید چهار هزار تومان باشد، چرا هزار تومان نباشد؟ بعد میگویند طرف گفته، (یعنی بنده) من اگر جای دولت بودم همان ابتدا که سر کار آمد ارز 25 هزار تومانی را 10 هزار تومان اعلام میکردم و از حالا به بعد هم شروع به کاهش آن میکردم. بعد طرف میگوید اگر الان ارز داشته باشید، حاضرید 10 هزار تومان بفروشید؟ این خیلی حرف مهملی است، چون اگر این ارز شخصی شماست [میتوانید] آن را نفروشید یا به هر قیمتی که میخواهید آن را بفروشید اما ارزی که متعلق مردم است تنها برای 2 جنبه میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اول، اینکه کالاهای اساسی آنها به قیمت منطقی به دستشان برسد تا بتوانند زندگی کنند. چرا جامعه ما امروز یک جامعه غیرقابل سکونت به خصوص برای نسل جوان شده است؟ برای اینکه مرتب قیمت ارز را بالا بردند، قیمت ارز هم قیمت پیاز نیست، قیمت ارز همه کالاهای دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد. بعد ما ضابطهای داریم تحت عنوان قیمتهای نسبی، شما وقتی قیمت یک کالا را بالا میبرید، بسته به اهمیت آن کالا، روی همه کالاهای دیگر هم اثر میگذارد. بنابراین مساله اصلی این است که این یک تصمیم کاملاً غیرمسئولانه و غلط است و چه کسی گفته که باید اینها افزایش پیدا کند؟ بنابراین به نظر من این قیمت (ارز) حتی باید کاهش پیدا کند تا مردم بتوانند زندگی کنند. این ارز برای مردم است و شما حق ندارید آن را جور دیگری توزیع کنید.
دلیل آنکه سازمان برنامه و بودجه به صورت صریح و شفاف اعلام کرده این است که چون ما ریال نداریم مجبور هستیم این ارز را گرانتر بفروشیم و با ریال آن، دیون دولت را بپردازیم. دولت قبل فقط 500 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت فروخته و اینها به موعد پرداخت رسیده است، بنابراین دولت باید در شرایط فعلی فقط ماهی 10 هزار میلیارد تومان بابت بدهی اوراق مشارکت بپردازد، این فاجعه است. علاوه بر آن 400 هزار میلیارد تومان هم به بانکها بدهکار است. خب دولت باید این مبالغ را از کجا تامین کند؟ درآمد هم ندارد.
چرا این حرف را میزنند و این نظر را میدهند؟ اصل قضیه این است که نمیخواهند این به اصطلاح بازار آزاد که یک عامل چپاول مردم است و دست در جیب مردم میکنند و به جیب این الیگارشی میریزند به هم بخورد. مساله فقط این است.
وگرنه خیلی روشن است، ما در دوران جنگ و سال 65 فقط هفت میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم. سه میلیارد دلار آن را برای کالابرگ هزینه میکردند و همه مردم از یک حداقلهایی برای زنده ماندن و بقا با قیمت ارز هفت تومان برخوردار بودند. الان هم کماکان میتوان این کار را ادامه داد.
اگر کسی ارزی دارد، خودش تلاش کرده و خدمات فنی مهندسی صادر کرده، به داخل کشور آورده، هر چقدر میخواهد بفروشد، اما نه اینکه ارز پتروشیمیها، فولادیها و... که آب، برق و گاز مجانی از دولت گرفتهاند، بعد درآمد ارزی خود را بیاورند و بگویند ما آن را نیمایی میفروشیم. این چه دکانی است راه انداختهاند.
از طرف دیگر، سال گذشته از صدها شرکت خصولتی فقط 20 شرکت از آنها، 250 هزار میلیارد تومان سود خالص داشتهاند؛ یعنی معادل کل کسری بودجه فعلی دولت. خب دولت برود و سهم خود را بگیرد. دولت نمیرود از اینها مالیات بگیرد بعد میخواهد هزینه خود را از مردم بیچاره تامین کند. ما با این روش شدیداً مخالف هستیم، این دزدی رسمی از جیب مردم است.
دیدگاه تان را بنویسید