کد خبر: 547750
|
۱۴۰۱/۰۱/۲۹ ۰۸:۱۵:۴۸
| |

یادداشت تحلیلی احمد میدری، معاون وزیر کار دولت دوازدهم:

ریشه‌کنی فقر در سال 1401 امکان‌پذیر است؟

داده‌های درآمد خانوارهای شهری نشان می‌دهد که بازه متوسط درآمد هر دهک در سال 99 نسبت به سال 95 افزایشی بوده است؛ بازه متوسط درآمدی دهک‌های اول تا دهم در سال 95 بین 11 تا 73 میلیون تومان بود که در سال 99 به 26.8 تا 173.5 میلیون تومان افزایش یافت.

ریشه‌کنی فقر در سال 1401 امکان‌پذیر است؟
کد خبر: 547750
|
۱۴۰۱/۰۱/۲۹ ۰۸:۱۵:۴۸

احمد میدری، معاون وزیر کار دولت دوازدهم در یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: داده‌های درآمد خانوارهای شهری نشان می‌دهد که بازه متوسط درآمد هر دهک در سال 99 نسبت به سال 95 افزایشی بوده است؛ بازه متوسط درآمدی دهک‌های اول تا دهم در سال 95 بین 11 تا 73 میلیون تومان بود که در سال 99 به 26.8 تا 173.5 میلیون تومان افزایش یافت. به بیان دیگر درآمد دهک اول هزینه‌ای در این 5 سال 143 درصد و تغییرات متوسط درآمد دهک دهم نیز 137.6 درصد بوده است. با وجود اینکه افزایش درآمد افراد آسیب‌پذیر جامعه بیشتر از افراد ثروتمندتر بوده اما سهم درآمدی دهک اول از کل درآمد جامعه در سال 99 تنها 2درصد و سهم دهک دهم نیز 31.4درصد اعلام شده بود. این امر نشان می‌دهد با وجود سیاست‌های حمایتی از دهک اول همچنان فاصله درآمدی این دهک با خط فقر بسیار زیاد است و چه بسا بیشتر هم شود. گواه این را نیز می‌توان در بالا رفتن ضریب جینی به‌رغم افزایش چتر حمایتی از اقشار آسیب‌پذیر و اعطای انواع یارانه‌های نقدی و غیر‌نقدی به آنها مشاهده کرد، به همین دلیل بهبود شرایط با تداوم روند فعلی تورم کار دشواری به نظر می‌رسد. مخصوصا اگر تورم خوراکی‌ها رو به افزایش باشد. باتوجه به اینکه درآمدهای قید شده در گزارش‌های رسمی به صورت «متوسط» درنظر گرفته می‌شود، اما حاوی نکات عجیب و البته غم‌انگیزی است. با استناد به گزارش وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی در سال 98 حدود 26 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کردند که با درنظر گرفتن پیش‌بینی‌ها به نظر می‌رسد که این عدد به 30 میلیون نفر در سال 99 رسید. به بیان دیگر ماهانه 333 هزار و 300 نفر در سال 99 به زیر خط فقر رفته‌اند. این آمار بسیار تکان‌دهنده و نیازمند بررسی‌های تخصصی صاحب‌نظران در حوزه فقر است.  در این باره احمد میدری، معاون سابق وزیر رفاه، کار و تامین اجتماعی در یادداشتی اختصاصی به ریشه‌یابی موضوع فقر در ایران پرداخته است. جایی که او به روند افزایشی نرخ تورم اشاره کرده و معتقد است که با این روند تعداد افراد بیشتری به زیر خط فقر خواهند رفت. 

با افزایش تورم در سال 1401 به احتمال بسیار زیاد جمعیت بیشتری زیر خط فقر می‌روند. با این وجود آیا می‌توان ادعا کرد که ریشه‌کنی فقر در سال 1401 امکان‌پذیر است؟ رییس‌جمهور در اسفند سال گذشته بر امحا فقر تاکید کردند. یک‌بار در هیات دولت و یک‌بار در بازدید از کمیته امداد گفتند: «معتقدم با همت همگان بلافاصله می‌توان ریشه فقر مطلق را خشکاند.» با توجه به ابعاد گسترده فقر در ایران بسیاری از تحلیلگران بر رییس‌جمهور انتقاد کردند که آیا امحا فقر امکان‌پذیر است؟  پاسخ به این سوال مثبت است مشروط به اینکه امحا فقر شدید 

(Extreme Poverty) هدف دولت باشد و دوم اینکه رویکرد دولت در این اقدام از امری صرفا اداری به امری اداری-اجتماعی تغییر یابد.  اندازه‌گیری فقر با سایر شاخص‌های اقتصادی متفاوت است. دستور رییس‌جمهور به دستگاه‌های اجرایی برای محو سطحی از فقر محال و برای سطح دیگری از فقر کاملا قابل دسترس و میسر است. فقر در همه کشورهای دنیا براساس درآمد روزانه برحسب دلار محاسبه می‌شود. میزان درآمد دلاری به چند گروه تقسیم می‌گردد که در جدول زیر آمده است. در این جدول درآمد روزانه کمتر از یک و نه دهم دلار، درآمد میان یک و نه دهم دلار و سه و دو دهم دلار و درآمد میان سه و دو دهم دلار و پنج و نیم دلار درآمد پنج تا 10 دلار تقسیم می‌شود.

کدام یک از انواع فوق را می‌توان در سال 1401 ریشه‌کن کرد؟ اگر به دنبال محو فقر زیر 10 دلار باشیم باید درآمد حدود 38 میلیون نفر افزایش یابد. این کار در یک سال غیرممکن است، اما ریشه‌کنی فقر کمتر از دو دلار (1، 9) کاملا شدنی است. در توضیح این جدول باید به این نکته دقت کرد که نباید درآمد ریالی را بر ارزش یک دلار به ریال تقسیم کرد، زیرا مبنای این جدول قدرت خرید دلار در کشور (Purchasing Power Parity) است.  تقسیم‌بندی فقر به سطوح مختلف از کمتر از دو دلار تا کمتر از 10 دلار منطق بسیار مهمی دارد. اهداف کوچک و پلکانی تعریف می‌شوند تا در دوره‌های زمانی کوتاه بتوان به آن دست یافت. سیاستمداران به دنبال موفقیت در کوتاه‌مدت هستند باید هدف‌های دست‌یافتنی در کوتاه‌مدت برای آنها تعریف کرد. در مقابل اگر دستیابی به هدفی بزرگ در کوتاه‌مدت تعریف شود آثار ویرانگری به دنبال خواهد داشت. علاوه بر این منطق که در جای خود مهم است یک منطق انسانی وجود دارد که از تعریف اهداف به صورت پلکانی دفاع می‌کند. این قاعده را این‌گونه می‌توان بیان کرد: اول محروم‌ترین‌ها 

(The least Advantaged Group). ابتدا باید نیاز محروم‌ترین‌ها برطرف شود و سپس به سایر گروه‌ها پرداخت. اولویت دادن به محروم‌ترین و هدفگذاری برای ریشه‌کنی بدترین اشکال فقر منافع مهمی برای کشور دارد. احساس همبستگی، امکان بسیج اجتماعی و ائتلاف برای حل مساله از جمله مزیت این شیوه سیاستگذاری است. ایران در دو مقطع مهم بر این پایه سیاستگذاری کرد و هر دو دستاورد بزرگی داشت.  دوره اول مربوط به دوره رضاشاه و دوره دوم دوره دهه 1360 است. در هر دو دوره شاهد موفقیت چشمگیری در کاهش فقر در ایران هستیم. عامل مشترک موفقیت در این دو دوره انرژی اجتماعی نهفته در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی بود. برابری و مقابله با فقر هدف مشترک هر دو انقلاب بود. در دوره رضاشاه دو اقدام در کاهش فقر موثر برداشته شد؛ نخست ریشه‌کنی قحطی در کشور و دوم مبارزه با بیماری واگیردار. برای ریشه‌کنی قحطی در کشور دولت 200 کامیون خریداری و واردات کامیون به کشور را آزاد کرد. با این سیاست در طول دو دهه سالانه 500 تا 1000 کامیون وارد کشور شد. کامیون سرعت جابه‌جایی را به ده برابر افزایش و هزینه آن را به نصف تقلیل داد. تا قبل از آن در هر منطقه که قحطی می‌آمد امکان کمک‌رسانی بسیار سخت و زمان‌بر بود. بهداشت عمومی نیز با اقدامات مختلف مردمی و دولتی گسترش یافت. شهرداری‌ها (بلدیه آن زمان) اقدامات فراگیری برای افزایش سطح بهداشت عمومی انجام دادند، پلیس و مفتش سلامت در بلدیه‌ها به استخدام درآمدند و بلدیه نظارت بر سلامت اماکن و محصولات خوراکی را عهده‌دار شد، دولت به‌طور جدی با طاعون و وبا مبارزه و قرنطینه‌های مختلف را ایجاد کرد. موسسات خیریه مختلف نیز در عرصه درمانی در کشور فعالیت خود را آغاز کردند. در پرتو این اقدامات در دو دهه نرخ رشد جمعیت شهری سه برابر و روستایی به دو برابر افزایش یافت.  در دهه 1360 نیز ایران در مبارزه با فقر آموزشی، فقر سلامت و مبارزه با سوءتغذیه دستاوردهای بزرگی داشت که به عنوان یک الگو توسط بانک جهانی و نهادهای بین‌المللی دیگر مانند سازمان بهداشت جهانی به سایر کشورها معرفی گردید. میزان مرگ و میر کودکان قبل از 5 سال در یک دهه به یک دهم کاهش یافت، جمعیت دچار سوء فقر خوراکی از 40درصد به حدود 10درصد کاهش یافت.  در ابتدا گفته شد که دولت رییسی می‌تواند فقر شدید را در ایران در سال 1401 از بین ببرد مشروط به اینکه مبارزه با فقر امری اداری و اجتماعی و نه صرفا اداری باشد. موفقیت دوره رضاشاه و دوره جنگ تحمیلی ناشی از همین رویکرد در مبارزه با فقر بود. انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی جو (اتمسفر) اجتماعی بزرگی ایجاد کردند که تا سال‌های متوالی نظام اداری و سیاسی ایران خواسته یا ناخواسته در آن جو تنفس می‌کرد. این جو که بهتر است نام آن را انرژی اجتماعی بگذاریم هدایتگر و اصلاح‌گر نظام اداری است. نظام اداری در غیاب انرژی اجتماعی استعداد عجیبی در به انحراف کشاندن منابع عمومی دارد. جامعه هدف را غلط تعریف می‌کند، پول را صرف افزایش هزینه‌های اداری می‌سازد، سازمان‌ها بر سر چگونگی اجرا با یکدیگر و جنگ راه می‌اندازد و آخرالامر نیز اطلاعات مخدوش می‌دهند. تنها با انرژی اجتماعی می‌توان از این انحراف‌ها جلوگیری کرد. مرور گذرا به دو تجربه می‌تواند اهمیت انرژی اجتماعی را در موفقیت طرح‌های اجتماعی نشان دهد. در دولت قبل روحانی شعار امحا فقر مطلق را برای دور دوم انتخابات داد. در سال 1397 یک میلیون خانواری که فقیر بودند اما تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی نبودند شناسایی و به این دو نهاد معرفی شدند. این کار تجربه نسبتا موفقی بود اما در ایجاد مشارکت و آزاد کردن انرژی اجتماعی موفقیت حاصل نشد. حال اگر دولت رییسی بتواند زمینه مشارکت اجتماعی را فراهم و انرژی اجتماعی را به‌کار گیرد دستاورد بسیار بیشتری خواهد داشت. در آن سال من از مجریان سیاست امحا فقر بودم. رییس‌جمهور به‌طور جدی از این طرح حمایت می‌کرد. بودجه کامل برای اجرای این طرح تخصیص داده شد اما جامعه هدف مطابق با نظر کارشناسان انتخاب نشد. بر اثر فشار نیروهای مختلف افرادی انتخاب شدند که در اولویت نخست نبودند. فرآیند پیشنهادی معاونت رفاه انتخاب براساس خانه‌های بهداشت و پایگاه رفاه و سپس رد یا تایید دو نهاد حمایتی (کمیته امداد و سازمان بهزیستی) بود. اگر می‌توانستیم برای امحا فقر شدید فضای عمومی را بسیج کنیم آن نیروها نمی‌توانستند برنامه را منحرف سازند. در مقابل این تجربه طرح اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی است. در این طرح دو موسسه و چند خبرنگار پیشگام در طرح مساله و با جدیت چند سال داوطلبانه با معاونت رفاه همکاری کردند. فضای اجتماعی موردنیاز را آنها رقم زدند معاونت رفاه نه کار تبلیغاتی کرد و نه هزینه‌ای پرداخت کرد اما به یمن همراهی آنها توانست برای کاهش فقر حقوقی ایرانیان بدون شناسنامه اقدام درخوری انجام دهد. طرح مبارزه با فقر نیازمند همراهی و انرژی اجتماعی است.  پیشنهاد مشخص به دولت رییسی این است که سوءتغذیه یا فقر شدید یعنی کسانی که اگر همه درآمد خود را خرج خوراک کنند نیاز غذایی آنها تامین نمی‌شود و جمعیت آنها حدود 620 هزار نفر تا حداکثر 3 میلیون نفر است هدف مبارزه با فقر در سال 1401 قرار دهد، به کمک پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان و بازدید میدانی می‌توان این افراد را شناسایی کرد. از ابتدای شروع این برنامه باید همکاری همه علاقه‌مندان در این برنامه جدا از گرایش‌های سیاسی آن جلب شود و زمینه مشارکت موسسات مردمی در شناسایی، اجرا و نظارت بر برنامه فراهم گردد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها