کد خبر: 582286
|
۱۴۰۱/۰۸/۲۲ ۲۲:۱۹:۱۳
| |

وزیر اقتصاد:

برای تغییر نظام انگیزشی از همه ابزارهای مدیریتی استفاده کنیم

وزیر امور اقتصاد و دارایی گفت: فراتر از اهداف و وظایف مدیریتی و سازمانی، حتی اگر می خواهیم در دوره مدیریت مان چند خدمت متمایز و ماندگار در اذهان مردم باقی بماند و فقط با انگیزه خوشنامی اقدامی انجام داده باشیم، باید از تمام ابزارهای مدیریتی استفاده کنیم تا نظام انگیزشی کارکنان را تغییر دهیم.

برای تغییر نظام انگیزشی از همه ابزارهای مدیریتی استفاده کنیم
کد خبر: 582286
|
۱۴۰۱/۰۸/۲۲ ۲۲:۱۹:۱۳

احسان خاندوزی در مراسم تقدیر از دستگاه های برتر جشنواره شهید رجایی وزارت امور اقتصادی و دارایی ضمن تقدیر از عملکرد کارکنان و مدیران دستگاه های برتر این وزارتخانه اظهار کرد: اگر به عنوان وزارت امور اقتصادی و دارایی در مجموع دستگاه های دولت، مورد تقدیر قرار گرفته ایم و نگاه مثبتی به مجموعه عملکرد وزارت اقتصاد وجود دارد، این دستاورد چیزی جز بازنمایی زحمات و تلاش های شما بزرگواران در حوزه های مختلف نیست.

به گزارش ایسنا، چکیده ای از صحبت های وزیر اقتصاد را می خوانید:

*هدف‌گذاری ها، ارزیابی ها و دستیابی به اهداف مورد نظر در دستگاه ها همواره یک قاعده متعارف و منظم داشته و دارد، اما یک بخش از این موضوع به این بر می گردد که در شرایطی که اهداف وزارتخانه در حال تغییر است یا جهت گیری های دولت ها تغییر پیدا می کند، سازمان ها چقدر می توانند خود را معطوف به اهداف جدید کنند.

*اصولا سازمان های ما کار ویژه های متعارف روزمره ای داشته و دارند که به شکل حداقلی بسیاری از نیازهای مردم اعم از مؤدیان مالیاتی یا مراجعین به گمرک یا مشتریان بانک ها و بیمه ها را برآورده می کنند، اما فراتر از این اهداف که مسئولیت های روزمره و منظم هستند، یک لایه دومی نیز وجود دارد.

*این لایه دوم اهداف و برنامه‌ها ناظر به این هدف است که اگر بخواهیم فراتر از این کار ویژه های متعارف دستور کار جدیدی برای سازمان ها قرار دهیم این دستور کار جدید چقدر قابلیت عملیاتی شدن دارد و سازمان ها تا چه اندازه آمادگی اجرای این برنامه های جدید را دارند یا اینکه مدیران ما تا چه اندازه آمادگی و چابکی لازم برای پیشبرد این دستور کارهای جدید را خواهند داشت یا اینکه این سازمان است که عادات سازمانی خود را بر ما تحمیل می کند و ما را مقید و محدود می کند.

*جایگاه و هنر مدیریتی شما این است که بتوانید با استفاده از مجموعه توانمندی ها و ابزارهای تشویقی یا تنبیهی و کل نظام انگیزشی که می توانید برای مدیران لایه دوم و سوم و کارکنان خود تعریف کنید به نحوی عمل کنید که اگر خواستید آن هدف های لایه دوم را فراتر از کارویژه های روزمره سازمانی اجرا کنید، آن اهداف با زمان بندی های مشخص محقق شود.

*اگر از آن ابزارهای مدیریتی استفاده لازم را نکنید و نظام انگیزشی کارکنان و مدیران ما تغییر ویژه ای حاصل نکند و در نهایت سازمان به معنای کارکنان و مدیران ببینند که در عمل آن کسانی که خیلی پر تلاش تر، نو آورتر و تحول گراتر هستند با سایر مدیران و کارکنانی که این ویژگی ها و مختصات را ندارند چندان تفاوت و تمایزی ندارند، سازمان نیز به تدریج به سمت همان عادات سازمانی پیشین خویش باز خواهد گشت.

*در جهت عکس نیز اگر کارکنان ببینند که این دستور کارها و این اهداف مثلا در حوزه تسهیلات بانکی و یا فلان رویه ها در گمرکات اجرا می شود و این اقدامات پایش شده و هر سه ماه یا شش ماه که به اهداف نزدیک تر یا دورتر می شویم، افراد مورد تقدیر قرار می‌گیرند یا ارج گذاشته می شوند یا بر عکس اگر عقب ماندگی وجود داشته باشد، بدون رو در بایستی های متعارف و توصیه های غیرمتعارف در مدیریت ها رخ می دهد، به این ترتیب شاهد خواهیم بود که سازمان در مسیر پیشرفت و رو به جلو حرکت خواهد کرد.

*برخی اوقات مثلا مدیران می گویند چند ساعت به تمام کارکنان اضافه کار و غیره پرداخت می کنم و یا در نهایت به یک نفر ده یا بیست ساعت بیشتر می توانم پرداخت کنم و وقتی این پرسش مطرح می شود که آیا ترتیبات دیگری وجود دارد که جایگزین روش فعلی شود، مدیر مربوطه پاسخ می دهد، بله می شود به شکل دیگری نیز این کار انجام گیرد.

*حتی اگر می خواهیم با انگیزه های زمینی و در دوره مدیریت مان چند خدمت متمایز و ماندگار در اذهان مردم باقی بماند و فقط با انگیزه خوشنامی اقدامی انجام داده باشیم، ناچاریم از تمام ابزار های مدیریتی استفاده کنیم تا نظام انگیزشی مدیران خود را تغییر دهیم.

*لایه دوم در این زمینه، توجه کردن به اقتضائات جدید مدیریت سازمانی است، یعنی ما در حال حاضر در سازمان هایی مدیریت می کنیم که اقتضائات آن حتی با ده سال پیش متفاوت است و رسوخی که رسانه های عصر جدید در سازمان ها پیدا کرده اند و در زیر ذره بین ناخودآگاه مجموعه شبکه های اجتماعی قرار گرفته اند، نه فقط در دولت بلکه در بیرون سازمان های دولتی نیز چشمگیر است.

*امروز برای مثال وقتی یک سرباز در یک نقطه مرزی رفتاری می کند یا مثلا یک مسئول با یک گمرک منطقه ای فلان برخورد را داشته ، تصویر این رویداد ظرف چند ساعت به مهمترین موضوعی بدل می شود که شاید ۲۴ ساعت یا ۴۸ ساعت در صدر اخبار قرار گرفته و واکنش های مختلفی را در پی دارد.

*این اخبار در نهایت منجر به موضع گیری های مختلف اعم از پوزش، توضیح، جبران یا هر واکنش دیگری از سوی مسئولین یا افراد گوناگون در قبال این رویدادها می شود و این پدیده اتفاق متفاوتی است که متناسب با اقتضائات جدید بروز یافته و ۱۰ سال یا ۱۵ سال قبل چنین مسأله ای اصلا قابل تصور نبود.

*علیرغم این تحولات، بسیاری از ما همچنان به نوعی مدیریت می کنیم که انگار هنوز این اقتضائات جدید را در نیافته ایم و این رویکرد در بازنمایی زحمات و تلاش هایی که صورت می گیرد مشهود است و از این ابزارها و رسانه های عصر جدید نه به خوبی در ساختن تصویر سازمان خود در برابر عموم به خوبی استفاده می کنیم و نه از نقطه نظر تهدیدی متوجه اهمیت آنها هستیم.

*گاهی یک خبر می تواند زحمات و تلاش های گذشته همه ما را در اذهان جامعه پاک کند و وقتی از افراد در خصوص یک شرکت یا سازمان سئوال شود مثلا بگویند همان شرکتی که فلان اختلاس در آن اتفاق افتاد؟

*این ماندگاری از اذهان نیز از ابعاد تهدیدی، تحولاتی است که در سال های اخیر در حوزه رسانه ها و شبکه های اجتماعی رخ داده است.

*تحولات جدید فراتر از تهدیدات، برای مدیریت سازمانی ما این فرصت را ایجاد کرده اند که تعاملی عمل کرده و از مشتریان، مراجعین، مؤدیان و ترخیص کنندگان کالا ها در گمرک و غیره بازخورد بگیریم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها