علی قنبری:
اقتصاد ایران هرگز الزامات بازار آزاد را قبول نکرده است
علی قنبری نوشت: گروهی از پوپولیستها و طرفداران رویکردهای سوسیالیستی در اقتصاد ایران ادعا میکنند که لیبرالیسم و اقتصاد بازار آزاد در ایران حکمفرما بوده که این واقعیت ندارد. اقتصاد ایران هرگز الزامات بازار آزاد را قبول نکرد، دولت به خاطر دخالتهایش و به خاطر بخشنامههایش و... از کارآمدی اقتصاد دولتی جلوگیری کرده است.
«اقتصاد بازار و ادعاهای پوپولیستی» عنوان یادداشت روزنامه تعادل به قلم علی قنبری است که در آن آمده:
1) به نظر میرسد دو رویکرد کلی در مناظرههای اقتصادی اخیر دنبال میشود؛ یک رویکرد از مشارکت بیشتر دولت در اقتصاد دفاع میکند و رویکرد دوم معتقد به اجرای نظامات بازار آزاد و توانمندسازی بخش خصوصی در اقتصاد است. هرچند از دل این مباحث تلاش میشود نسخهای برای حل مشکلات اقتصادی ایران به دست آید، اما در پشت پرده موضوعات دیگری هم وجود دارند که نباید نسبت به آنها بیتفاوت بود. به طور کلی، در حال حاضر دوران نظامات اقتصادی دولتی، سوسیالیستی و کمونیستی در سطح جهان به پایان رسیده است.
حتی کشورهایی مانند چین، روسیه، کوبا و کشورهای شرقی اروپا که زمانی از اتحاد جماهیر شوروی پیروی میکردند و دولت را در همه شؤون اقتصادی دخالت میدادند، سرخورده شده و به شکل فراگیری به سمت فعالیت نظام بازار آزاد، نهادینهسازی بخش خصوصی و تحقق اقتصاد سرمایهداری، میل پیدا کردهاند. افرادی که امروز دم از اقتصاد سوسیالیستی میزنند و از دخالت دولت در بازارها دفاع میکنند یا درکی از تاریخ اقتصادی جهانی ندارند یا اینکه اقتصاد سوسیالیستی را نمیشناسند. از سوی دیگر، این مناظرهها هم زمانی مفید خواهند بود که تولید مفهوم کنند، و باعث شوند دولتها در ایران از این گزارههای محتوایی استفاده کرده و اشتباهاتی که تا به امروز در اقتصاد مرتکب شده را تکرار نکنند.
2) معتقدم در ایران باید اقتصاد را از چنبره حاکمیت دولتها آزاد کرد. امروز دولت به طرق مختلف در اقتصاد ایران دخالت میکند، یعنی در رقابتهای اقتصادی خودش را یک پای قضیه میداند و با بخش خصوصی رقابت میکند. در واقع دولت از کارآمد شدن بخش خصوصی جلوگیری میکند و نمیگذارد بخش خصوصی به شکوفایی برسد. این روند باید پایان پیدا کند تا بخش خصوصی ایران فرصت رشد را بیابد. اما آیا هرگز ملزومات بازار آزاد در اقتصاد ایران جدی گرفته شده است؟ گروهی از پوپولیستها و طرفداران رویکردهای سوسیالیستی در اقتصاد ایران ادعا میکنند که لیبرالیسم و اقتصاد بازار آزاد در ایران حکمفرما بوده که این واقعیت ندارد. اقتصاد ایران هرگز الزامات بازار آزاد را قبول نکرد، دولت به خاطر دخالتهایش و به خاطر بخشنامههایش و... از کارآمدی اقتصاد دولتی جلوگیری کرده است.
اگر در برهههایی که این امکان وجود داشت، دولت بخش خصوصی را آزاد میگذاشت و نظارتهای لازم را صورت میداد و زمینههای فعالیتهای بخش خصوصی را آزادانه فراهم میکرد، امروز بخش خصوصی میتوانست بار اقتصاد را به دوش بکشد. دولت اگر امنیت سرمایهگذاری را برای بخش خصوصی داخلی و خارجی فراهم میکرد، وضع اقتصادی بسیار بهتر از این بود. اما دولت در همه شؤون اقتصادی دخالت کرد تا به این نقطه دهشتناک امروزی برسیم و شاخصهای نزول کرده را شاهد باشیم. در این میان نه تنها فضا برای مشارکت سرمایهگذاران خارجی فراهم نمیشود بلکه حتی بخش خصوصی داخلی هم نمیتواند مشارکتی در طرحهای اقتصادی داشته باشد.
3) بیش از 80 درصد اقتصاد ایران در اختیار دولت قرار گرفته است. ضمن اینکه 20درصد باقی مانده هم در اختیار خصولتیها قرار دارد. بخش خصوصی در واقع حضوری به اندازه هیچ در اقتصاد ایران دارد. بخش خصوصی نحیف و آسیبدیدهای که دیگر توان رقابت با دولت یا نهادهای حاکمیتی را ندارد. این گونه است که رقابت و کارآمدی در اقتصاد ایران معنای خود را از دست داده و کشور از جذب سرمایهها، علم مدیریت، فناوری و تکنولوژی و.. خارج از کشور محروم مانده است. این محرومیتها منجر به ایجاد فاصلهای بعید با توسعه شده است. اگر دولت اجازه میداد بخش خصوصی فعالیتهای روتین خود را انجام بدهد و دولت در حوزههایی ورود میکرد که زیرساختهای توسعه را شکل میدهند، امروز اقتصاد ایران اوضاع مطلوبتری داشت.
4) حضور دولت در مناطق محروم، امنیت، آموزش سلامت و... قابل قبول و حتی ضروری است، اما دخالت مستمر دولت در بازارهای ارزی، بورس، خودرو، مسکن و... باعث شده تا بخش خصوصی هم اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و هم اساسا فضایی برای مشارکت در اقتصاد نداشته باشد. این در حالی است که اقتصاد ایران از منظر تاریخی اقتصادی است که ظرفیتهای فراوانی برای توسعه و رشد دارد و در صورتی که الزامات بازار آزاد در آن جدی گرفته شود، میتواند گامهای بلندی به سمت بهبود و رشد بردارد. این مناظرهها هم اگر منجر به درک درست دولت از وظایفش شود و مردم را آگاه سازد مناسب است؛ در غیر این صورت مانند بسیاری از رخدادهای خبری دیگر مدتی در تیررس افکار عمومی میماند و بعد از یادها میرود و دوباره در بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید.
دیدگاه تان را بنویسید