کد خبر: 619372
|
۱۴۰۲/۰۴/۰۴ ۱۷:۴۰:۰۰
| |

مردم از خرید یک متر آپارتمان ناتوانند؛ کارشناسان مذهبی از اثرات منفی بلندمرتبه‌سازی بر روابط انسانی شکایت می‌کنند!

مجید اعزازی نوشت: در شرایطی که مردم از خرید حتی یک متر آپارتمان ناتوان هستند، کارشناسان مذهبی از اثرات منفی بلندمرتبه‌سازی بر روابط انسانی شکایت می‌کنند.

مردم از خرید یک متر آپارتمان ناتوانند؛ کارشناسان مذهبی از اثرات منفی بلندمرتبه‌سازی بر روابط انسانی شکایت می‌کنند!
کد خبر: 619372
|
۱۴۰۲/۰۴/۰۴ ۱۷:۴۰:۰۰

«منظومه مسکن» عنوان یادداشت مجید اعزازی در روزنامه تعادل است که در آن آمده: 1- خانه حیاط‌دار بزرگ با یک حوض آبی رنگ و چند تا ماهی درون آن، به همراه چند درخت میوه و یک آلاچیق جمع و جور و البته چند فرزند قد و نیم قد که درون این حیاط آرمانی در حال بازی هستند، شاید  آرزوی اغلب ایرانیان باشد. شاید در ذهن بسیاری از ایرانی‌ها بخشی از معنا و مفهوم «زندگی» همین امکانات طبیعی است. امکاناتی که حالا نه به «آرزو» که به «رویایی دست نیافتنی» بدل شده‌اند. «خانه حیاط‌دار بزرگ» اما دیروز در کانون مباحث میزگرد «مقررات فقهی ساختمان» قرار داشت.

میزگردی که در یکی از خبرگزاری‌ها برگزار شد و کارشناسان مذهبی در طی آن تلاش کردند، دولت سیزدهم را برای حفظ 30 درصد باقی مانده خانه‌های حیاط‌دار و همچنین ترویج ساخت و ساز افقی در شهرهای کشور ترغیب کنند. در این میزگرد اما هیچ خبرنگاری این سوال را مطرح نکرد که چرا در طی دهه‌های اخیر شاهد «رویش هندسی آهن و سیمان» در شهرها و به ویژه کلانشهرها بوده‌ایم؟ از آن مهم‌تر، چرا حالا یک خانواری که زوجین صبح تا شب کار می‌کنند، نه تنها نمی‌توانند یکی از همین آپارتمان‌های نقلی شهر را بخرند که حتی نمی‌توانند به راحتی از پس هزینه‌های رهن و اجاره آن برآیند؟ چرا 20 میلیون نفر از جمعیت ایران بدمسکن هستند؟ چرا فقر مسکن طی دهه‌های اخیر رو به گسترش بوده است؟ از همه اینها گذشته، چرا یک خانوار به‌رغم اشتغال زوجین، ابتدایی‌ترین نیازهای معیشتی خود را پاسخ گویند؟ 

2- مسکن یکی از خصوصی‌ترین بازارهای ایران است اما تحت تاثیر سیاست‌های کلان کشور در بدترین شرایط تاریخی خود قرار گرفته است. در واقع، مسکن در کانون منظومه‌ای از عوامل درونی و بیرونی بازار قرار دارد، عواملی که اگر در جایگاه دقیق و درست خود قرار نداشته باشند، چیزی جز شرایط کنونی به دست نمی‌دهند. شرایطی که مردم از خرید حتی یک متر آپارتمان ناتوان هستند، کارشناسان مذهبی از اثرات منفی بلندمرتبه‌سازی بر روابط انسانی شکایت می‌کنند و دولتمردان نیز به نظریه منسجمی برای هدایت و حکمرانی اقتصادی و سیاسی کشور دست نیافته‌اند و همچنان به صورت آزمایش و خطا و فارغ از علم و تجربه سایر کشورها گام بر می‌دارند. به عبارت دیگر، مسکن مطلوب ماحصل تلاش‌های یک فرد در یک اقتصاد کارآمد است. اگر فرد تلاش کند اما اقتصاد ناکارآمد باشد - مانند شرایط کنونی ایران - مسکن مطلوب حاصل نخواهد شد. 

3- دولت چه کند؟ حالا که دولت مانند دولت نهم و دهم از درآمدهای هنگفت نفتی بی‌بهره است و برای آغاز پروژه‌های مسکنی بزرگ قدرت مانور ندارد، چه می‌تواند انجام بدهد؟ آیا مانند سال‌های اول انقلاب، به مردم زمین بدهد، مساله حل می‌شود؟ بی‌گمان، بهترین و مناسب‌ترین کاری که دولت سیزدهم می‌تواند انجام بدهد، آغاز اصلاحات اقتصادی در سیاست‌ها و ساختارهای تورم‌زای کشور با استفاده از نظرات کارشناسان برجسته داخلی و به‌کارگیری تجربه‌های خارجی است.

با توجه به اینکه هم اینک کشور گام‌های دیپلماتیک مناسب و قابل توجهی در رابطه با امریکا و همسایگان عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس برداشته است و تا حدی زمینه‌های تعدیل چشم‌انداز انتظارات تورمی، دست‌کم در کوتاه‌مدت فراهم آمده است، اصلاحات اقتصادی و سیاسی در درون مرزهای کشور با هدف مهار تورم و ایجاد زمینه مناسب برای گسترش فعالیت‌های بخش خصوصی و رشد تولید می‌تواند آغاز شود. دولت سیزدهم حتما طی همین دو سال سکانداری کشور به تجربه آموخته است و می‌تواند فارغ از هر گونه گرایش فکری تایید کند که مهار تورم و رشد تولید بدون حل و فصل منازعات سیاسی داخلی و خارجی، دستیابی به ثبات سیاسی و اقتصادی، جذب سرمایه‌های انسانی و مالی درونی و بیرونی کشور میسر نیست.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها