جلال محمودزاده، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس:
برنامه هفتم ضعیفترین برنامه دولتهای پس از انقلاب است
به عقیده جلال محمودزاده نماینده مهاباد، آنچه باعث بیاثر شدن برنامه هفتم توسعه شده، دولت است: لابیگری در دولت زیاد است و دستگاههای اجرایی که قدرت بیشتری دارند و وزرایی که به رییس جمهور و بدنه دولت نزدیکتر هستند، مصوبات بیشتری را به برنامه تحمیل میکنند و حافظ منافع قسمت خودشان هستند و همین باعث میشود که برنامه از حالت فنی خارج شود.
جلال محمودزاده نماینده مهاباد و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس در نقد برنامه هفتم توسعه کشور به رویداد۲۴ میگوید: برنامه هفتم با حدود دو سال تاخیر به مجلس آمد. شایسته بود بودجه ۱۴۰۲ بر اساس برنامه هفتم توسعه تنظیم میشد، ولی چون دولت تعلل کرد، بودجه بر اساس برنامه ششم تنظیم شد.
به گزارش رویداد24، مهمترین بخشهای گفتگوی جلال محمودزاده را میخوانید:
- به طور کلی برنامه هفتم توسعه کشور، واقعبینانه نیست و بیشتر روی کاغذ نوشته شده است. زیرساخت برای اجرای این برنامه وجود ندارد. در حوزه محیط زیست، کارگری و کشاورزی پیشنهادات خوبی در برنامه نیست و اشکالاتی وجود دارد.
- تنها در حدود ۲۵ درصد از برنامه ششم توسعه اجرایی شده و دلیلش این است که در برنامههای پنجساله جدیدی که تنظیم میشود، رفع مشکلات برنامههای قبلی لحاظ نمیشود که اگر این رویکرد صورت بگیرد، درصد بیشتری از برنامهها که مصوبه مجلس است اجرایی میشود.
- برنامه توسعه هفتم از ضعیفترین برنامههای توسعه دولتهای بعد از انقلاب است که تا به حال به مجلس ارائه دادهاند.
- اگر کمیسیونهای مختلف مجلس این برنامه را چکشکاری و مشکلات را اصلاح نکنند، مطمئناً این برنامه از برنامه ششم توسعه هم برای اجرا بدتر خواهد بود و اگر برنامه ششم توسعه ۷۵ درصد اجرا نشده، این برنامه پیشرو بدتر خواهد بود.
- بودجه سالیانه بیشتر جنبه بودجهای و مالی دارد، ولی برنامههای توسعهای کشور بیشتر جنبه قانونگذاری دارد. از اینرو مجلس میتواند اصلاحاتی انجام دهد و شرایط برنامه را منطقیتر کند، ولی باز تاکید دارم بگویم نه خیلی زیاد.
- جا داشت دولت خیلی قبلتر روی برنامه هفتم توسعه، کارِ کارشناسی میکرد و در زمان مناسبتر و با ایرادات به مراتب کمتر، آن را به مجلس ارائه میداد که ما هم با چالش کمتری روبرو میشدیم.
- متاسفانه ایرادات برنامه هفتم توسعه در حوزههای مختلف بسیار زیاد است. به نظر من روی برنامه هفتم سرسری فقط یک متن نوشتهاند و کار انجام شده و اجرای این برنامه در آینده برای دولت مشکلاتی ایجاد میکند.
- معمولاً در برنامهنویسی زیرساختهای اجرایی، بخشهای مختلف را مدنظر قرار نمیدهند و بسترهای لازم را فراهم و تامین مالی نمیکنند. همین باعث شده برنامههای توسعهای بعد از پنجسال، درصد کمی از آنها محقق شود.
- موضوع بعدی، تامین اعتبار است که بودجههای سالیانه باید بر اساس برنامه پنجساله تنظیم شوند. معمولاً در همه بودجههای سالیانه، انحراف از برنامه را داریم به همین دلیل برای مصوباتی که خارج از برنامه است، نیاز به دو سوم رای مجلس است.
- مثلاً بعضی از مصوبات در بودجه سالیانه وجود دارد که برخلاف برنامه است و گاه مجلس دو سوم رای را میگیرد و آن را خارج از برنامه تنظیم میکند و باعث میشود اجرای برنامه لنگ بزند.
- بسیاری از مواقع، بودجه سالیانه بدون توجه به سند بالادستی نوشته یا با کسری شدید بودجه سالانه روبرو میشود که در اینصورت نمیتوان برنامه را درست و منطقی اجرا کرد.
- وقتی قانون اجرا نمیشود، باعث ایجاد عدمانگیزه در مجریان و بیاعتمادی در بین مردم میشود. وقتی قانونی ابلاغ میشود، مردم انتظار دارند که صفر تا صد اجرایی شود، ولی زمانی که قانون زمین میماند و اجرا نمیشود، امید مردم به قوه مقننه از دست میرود.
- احساس میکنم قوانینی که در مجلس مصوب میشود، گاهی در دولتها بر اساس تشخیص خودشان یا بنیه مالی، بایگانی و کنار گذاشته میشود.
- مثل قانون بهرهوری کشاورزی که سالهاست ابلاغ شده و بهترین قانون در بخش کشاورزی است؛ ولی تا الان فقط ۱۰ درصد آن اجرایی شده و دلیلش این است که اولاً دولت اعتقاد به این قانون ندارد و دوماً زمینه مالی برای اجرا کردن این قانون را درنظر نمیگیرد.
- اینها همه در مسائل اجتماعی تاثیر میگذارند و بیاعتمادی، فاصله دولت و ملت را افزایش میدهد و در مشارکت اجتماعی در انتخابات هم اثر منفی زیادی خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید