نرخ تورم سالانه اعلام شد: فقط ۴۴ درصد !
منظور از نرخ تورم سالیانه، درصد تغییر میانگین اعداد شاخص قیمت در یک سال منتهی به ماه جاری، نسبت به دوره مشابه قبل از آن است
مرکز آمار نرخ تورم سالانه ایران را ۴۴ درصد اعلام و روزنامه ارگان دولت (ایران) هم این جمله را به آن الصاق کرده: در مقایسه با مدت مشابه سال قبل نیم واحد درصد کاهش یافته است. بله، نیم واحد درصد کم شده! با این حساب، بر این مژده گر جان فشانیم روا نیست؟!
گزارش رسمی مرکز آمار ایران نکات جالب دیگری هم دارد. از جمله اینکه براین اساس شاخص قیمت مصرفکننده خانوارهای کشور در آذرماه ۱۴۰۲ به عدد ۲۱۷ رسیده است که نسبت به ماه قبل، ٢.٩ درصد افزایش، نسبت به ماه مشابه سال قبل، ٤٠.٢ درصد افزایش و در ۱۲ ماهه منتهی به ماه جاری نسبت به دوره مشابه سال قبل، ٤٤.٤ درصد افزایش داشته است.
به گزارش عصر ایران، همچنین تورم نقطه به نقطه در آذرماه امسال ۴۰.۲ درصد بود، یعنی خانوارهای کشور بهطور میانگین ۴۰.۲ درصد بیشتر از آذرماه ۱۴۰۱ برای خرید یک مجموعه کالا و خدمات هزینه کردهاند. تورم نقطه به نقطه آذرماه امسال نسبت به ماه قبل یک واحد درصد افزایش داشته است. به بیان دیگر اگر دستمزد و درآمدشان ۴۰ درصد افزایش یافته باشد جبران شده و اگر نه قدرت خریدشان کم شده است.
منظور از نرخ تورم سالیانه، درصد تغییر میانگین اعداد شاخص قیمت در یک سال منتهی به ماه جاری، نسبت به دوره مشابه قبل از آن است. هر دولتی را از حیث کارنامه اقتصادی و فراتر از ادعاها بر اساس سه نرخ تورم، بیکاری و رشد میتوان محک زد. مثلا در دهه ۶۰ و با وضعیت جنگی معلوم بود که امکان رشد اقتصادی فراهم نیست. (سرمایه گذاری برای بزرگ کردن حجم اقتصاد). در عوض جنگ با همه زشتیها و هزینه زاییها شغلهایی ایجاد میکند و نرخ بیکاری را در عرصههایی کاهش میدهد. بنا بر این هم و غم دولت دهه ۶۰ و مشاوران اقتصادی نخست وزیر وقت کنترل نرخ تورم و پایش قدرت خرید و تأمین حداقل ها خصوصا در خوراکیها بود و به یاری جیره بندی کالاها توانستند کشور را از قحطی و گرسنگی و درغلتیدن مردم به ورطه فقر نجات دهند. زندگی در شهر جریان داشت و فرزندان خود را به جبهه می فرستادند و هیچ گاه دولت نظامی در ایران تشکیل نشد و یکی از دلایل حمایت تمام قد امام خمینی از دولت وقت همین بود که هر قدر پشت جبهه به سامان باشد خود مردم پشتیبانی می کنند. وجه دیگر این که از جنگ جهانی دوم در تأمین آذوقه خاطرۀ بد داشت و نمیخواست تکرار شود و به خصوص درباره نان تذکر میداد.
بعد از جنگ طبعا آن فرمول ها قابل استمرار نبود و دولت هم تغییر کرد و دولت سازندگی بر آن شد به نرخ رشد اقتصادی بها دهد. اگرچه نرخ تورم هم بالا رفت اما کوشیدند با افزایش دستمزدها جبران کنند. با این حال نرخ تورم آن قدر برای مردم مهم است که به عنوان نقطه منفی آن دوره از آن یاد می شود و دستاوردهای دیگر را تحت الشعاع قرار داد.
چرا که از نگاه مردم و حتی کارشناسان مهمترین شاخص اقتصادی همین نرخ تورم است که اگرچه در دولت اصلاحات از شتاب آن کاسته شد اما تنها در دو سال اول بعد از برجام یک رقمی شد. با این حال با این کاهش را نه به حساب برنامههای دکتر طیبنیا وزیر اقتصاد دولت اول روحانی گذاشتند و نه نتیجه امید ایجاد شده بعد از برجام و مدام گفتند به خاطر رکود است و از بام تا شام رکود رکود میکردند.
دیدگاه تان را بنویسید