تحلیل استاد دانشگاه تورنتو درباره حملات تروریستی سریلانکا؛
سریلانکا طی قرنها خانهای برای تنوع مذاهب بوده است/ گروههای اسلامی محلی از جریانها و اختلافات جهانی بیرون از سواحل این جزیره الهام میگیرند/ حادثه تروریستی سریلانکا فراتر از یک تراژدی ملی یا مذهبی است
سریلانکا، کشوری که پیشتر توسط دشمنیهای قومی تقسیم شده، اکنون هدف تروریسم است.
اعتمادآنلاین| مینا جزایری- رندی بایاگودا، نویسنده و استاد دانشگاه تورنتوی کانادا در یادداشتی به بررسی حملات تروریستی در سریلانکا پرداخته است. به گزارش اعتمادآنلاین ، در این یادداشت چنین آمده است:
مجموعه حملات انتحاری در کلیساها و هتلهای سریلانکا در روز عید پاک، که حدود 300 کشته و صدها زخمی برجای گذاشت، فراتر از یک تراژدی ملی یا مذهبی است. برای سریلانکاییهای خارج از کشور، از جمله کاتولیکهایی مانند من، که با بسیاری از این مکانها و بخشهای کلیسایی که مورد حمله قرار گرفت پیوندهای خانوادگی دارند، مصیبتهای این کشور دیگر وحشتناک، محلی و دور از فهم برای مردم غیرآشنا با تاریخ پرهرج و مرجش نیست؛ اکنون آنها وحشتناک، محلی و آشنا هستند.
بسیاری از مردم جهان به طور اجمالی مشکلات تاریخی سریلانکا را میدانند- سه دهه جنگ داخلی، حول مسائل قومی که در مقاطعی از آن صدها بمبگذاری انتحاری توسط سازمان تروریستی ببرهای تامیل انجام شده است. اما عمده علاقه بینالمللی به این جزیره و آشنایی با مبارزاتش محدود به داستان جنگ داخلیاش است که در سال 2009 پایان یافت و در نهایت به آشتی و از سرگیری مستمر درگیریها انجامید که از آن زمان تاکنون وجود داشته است.
در حال حاضر یک فضای جدید مشترک پدیدار شده است: همه شواهد تاکنون نشان داده که حملات توسط تروریستها انجام شده است.
مهاجمان اهداف خود را به خوبی میشناختند و به نظر میرسد آنها را به خاطر کسب بیشترین ارزش نمادین ممکن برای عملشان انتخاب کردهاند. سنت آنتونی در کلمبو، پایتخت این کشور، یک مکان مقدس ملی است که ریشههای اواخر قرن نوزدهمی آن، به آزار کاتولیکهای محلی توسط حکام استعماری هلندی آن زمان مرتبط است.
این مکان طی سالها مملو از مسافران- داخلی و خارجی، کاتولیک و غیرکاتولیک- بوده است که پیش از آغاز سفر خود به دیگر مناطق جزیره به آنجا میرفتهاند. در آخرین سفر خانوادگیام به سریلانکا، با چهار بچهای که در صندلی عقب بیش از حد خسته و گرمازده بودند، راننده یک مسیر بسیار ناهموار و فرعی را به بیرون از شهر ترافیکزده پایتخت در پیش گرفت تا بتواند برای یک سفر ایمن به کلیسای سنت آنتونی برسد و درخواست شفاعت کند.
دومین کلیسای مشهور که مورد حمله قرار گرفت، سنت سباستین بود در نگمبو، شهر محل تولد مادرم؛ شهری توانمند در ماهیگیری که در شمال پایتخت واقع شده است. نگمبو به «رم کوچک» ملقب شده زیرا فرهنگ کاتولیکی قویای دارد که تاریخش به استعمارگرایی قرن 16 پرتغال میرسد.
هر ژانویه کلیسای سنت سباستین میزبان فستیوالهای مشهور جزیره به افتخار مقدسین همنام خود است. نمازگزاران در کنار دوستان و همسایگان خود از شبها و روزهای دعا، انجام فرایض و جشن و شادی بهره میبرند.
این مراسم، قبل، بعد و در طول جنگ داخلی برپا شده است. چند سال پیش به همراه زن و شوهری و فرزندانشان به کلیسا رفته و از فستیوال دیدن کرده بودم. آنها این فستیوال را شاهدی بر پلورالیسم مذهبی قلمداد میکردند، که از نظر من نیز به عنوان یک منبع قدرتمند و معنادار، که در تضاد با فاصلههای قومی شدید قرار دارد، قابل تقدیر است. آیا سال آینده نیز این موضوع در مورد جشن سنت سباستین صادق خواهد بود؟
باید گفت بستگی به این دارد که این حملات در برگیرنده چه چیزی باشند؛ اینکه آیا جریانهای جهانی تروریستی الهام گرفتهشده از مذهب، تجربیات دیرپای جزیره در زمینه پلورالیسم را مغلوب و مرعوب خود کرده است یا نه.
سریلانکا، به عنوان جزیرهای که از دیرباز در مرکز مسیرهای تجارت جهانی بوده، طی قرنها خانهای برای تنوع مذاهب محسوب شده است. بودیسم به طور تنگاتنگی با روایتهای مربوط به شکلگیری سریلانکا وابسته است، که تاریخش دستکم به 100 سال پیش از میلاد مسیح میرسد؛ هندوئیسم یقیناً چند قرن بعد از راه رسید. مسلمانان از طریق تجارت جزیره با جهان عرب از قرون وسطی در سریلانکا حضور داشتهاند و مسیحیان حداقل از شروع استعمارگرایی اروپا در قرن شانزدهم در آنجا بودهاند.
این ادیان همیشه با یکدیگر هماهنگ نبودهاند، اما چنین درگیریهایی عموماً استثنا بوده است. بدین نحو که مردمان متعلق به مذاهب مختلف، راهی برای همزیستی با یکدیگر در فضاهای مجزا و انزوای نسبی جزیرههای کوچک سریلانکا در اقیانوس هند یافتهاند.
این انزوا به طور ناگهانی و غیرقابل انکاری از دست رفته است. گزارشهای خبری درباره حملات اخیر نشان داده مقامات سریلانکا پیش از این گروههای اسلامی محلیای را که مظنون به حمله به کلیساهای کاتولیک هستند زیر نظر گرفته بودهاند و شکی نیست که از جریانها و اختلافات جهانی بیرون از سواحل این جزیره الهام میگیرند.
زمانی که جهان در حال واکنش نشان دادن به این حادثه بود، رهبران از پاپ فرانسیس گرفته تا ترامپ، حملههای انتحاری انجامشده در کلیساها و هتلها را به صورت کلامی و دیگر راههایی که برای همگان آشناست محکوم کردند. از زمانی که اخبار مرتبط با حمله در تورنتو به دست من رسید، در حال پاسخگویی به دلمشغولیهای عزیزانم در سریلانکا و بیان دغدغههای خود در این زمینه بودهام و احساس میکنم که میتوانم برای اولین بار درباره وضعیتی تراژیک در سریلانکا با دوستان و همکارانم صحبت کنم و درک متقابل عمیق از یکدیگر داشته باشیم.
با این حال، مطمئن نیستم که مردم سریلانکا این پیامهای همدردی و توضیحات را چگونه درک و احساس میکنند. تروریسم اسلامی در سریلانکا پدیدهای جدید است، اما بمبگذاریهای انتحاری پس از یک دهه جدایی برای سریلانکاییها بسیار آشناست. باید برای مردم سریلانکا جای شگفتی باشد که تلاشهای سیاسی و اقتصادی در جهت نوسازی برای فردی اهمیت داشته باشد، اما به مدل ناکامل ولی دیرپا و مانای همزیستی مبتنی بر پلورالیسم مذهبی توجهی نکند.
همدلی برای سریلانکا بابت آن چیزی نیست که از دست داده، بلکه برای آن چیزی است که به دست آورده است؛ عضویت در درگیریهای جهانی که به صورت توأمان برای جزیره و جهان هم امری آشنا و هم امری بدیع است.
دیدگاه تان را بنویسید