الجزیره:
جانسون دوست دارد بهجای ترامپ، با چرچیل مقایسه شود
بعد از آنکه آمریکا معافیتهای نفتی ایران را در تاریخ 12 مه لغو کرد و تحریمهای ثانویه وزارت خزانهداری اعمال شدند، شاهد تشدید تنشها در منطقه خلیجفارس بودیم.
اعتمادآنلاین| مروان بیشارا در الجزیره نوشت: بعد از آنکه آمریکا معافیتهای نفتی ایران را در تاریخ 12 مه لغو کرد و تحریمهای ثانویه وزارت خزانهداری اعمال شدند، شاهد تشدید تنشها در منطقه خلیجفارس بودیم. چندین نفت کش تجاری در نزدیکی سواحل امارات مورد حمله قرار گرفتند. یک ماه بعد دو نفتکش دیگر در نزدیکی دریای عمان با مینهای دریایی برخورد کردند. آمریکا و بریتانیا تهران را متهم کردند که در این حملات نقش داشته است.
در ادامه این مطلب آمده است: نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ 20 ژوئن یک پهپاد آمریکایی را در نزدیکی تنگه هرمز سرنگون کرد. آنها گفتند که این پهپاد وارد قلمروی هوایی کشورشان شده است. تقریبا یک ماه بعد آمریکا ادعا کرد ناو یواساس باکسر یک پهپاد ایرانی را در فاصله هزار مایلی از خود ساقط کرده است.
نیروهای بریتانیایی در تاریخ 4 ژوئیه یک نفت کش ایرانی را در نزدیکی تنگه جبل الطارق توقیف کردند. مقامات بریتانیایی ادعا می کنند که نفتکش گریس یک برخلاف تحریمهای اتحادیه اروپا در حال انتقال نفت به سوریه بوده است.
دو هفته بعد نیروهای سپاه پاسداران ایران در اقدامی تلافیجویانه یک نفت کش بریتانیایی را در نزدیکی تنگه هرمز توقیف کردند. مقامات ایرانی میگویند که این نفتکش قوانین دریانوردی را نقض کرده است. البته بریتانیاییها این اتهام را رد کردهاند.
ظاهرا رهبران ایران معتقدند که آمریکا از درگیری نظامی پرهیز خواهد کرد. ترامپ میداند که شروع جنگی دیگر در خاورمیانه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2020 هزینه زیادی از لحاظ سیاسی برای او به همراه خواهد داشت. جمهوری اسلامی به خوبی از این فرصت برای مقابله با دشمن دیرینه خود بهره برداری کرده است. مقامات ایرانی شرایط کنونی در منطقه را به عنوان موقعیتی ایده آل برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خود در نظر می گیرند.
اما اگر ایجاد مزاحمت برای آمریکا رضایتبخش است، بدون شک قلدری مقابل روباه پیر استعمار یعنی بریتانیا بیشتر حس وطن پرستی ایرانیها را تحریک میکند. رابطه خصمانه بین تهران و واشنگتن به چند دهه باز می گردد. اما آن ها برای مدت طولانی تری از بریتانیا تنفر داشته اند.
همان طور که جک استراو، وزیر خارجه سابق بریتانیا در کتاب اخیر خود اشاره کرده است، رابطه پر پیچ و خم بین تهران و لندن به چند قرن قبل باز می گردد. سطح بی اعتمادی ایرانی ها به بریتانیا به قدری است که یک ضربالمثل معروف در این ارتباط رواج پیدا کرد: «زمانی که اتفاق بدی رخ می دهد، همیشه کار، کار انگلیسیها است».
استراو در بخشی از کتاب خود می نویسد: «ما در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیست به رهبران ایران رشوه می دادیم تا برنامه های ما را در منطقه پیش ببرند. در مواقع ضروری نیز سربازان خود را وارد منطقه می کردیم. ما در جنگ جهانی اول به ایران حمله کردیم که به شروع یک قحطی فاجعه آمیز در بین مردم منجر شد. در طول جنگ جهانی دوم نیز همراه با روسیه دوباره این کشور را به مدت پنج سال اشغال کردیم. در سال 1941 رضاشاه را سرنگون و فرزندش را به عنوان رهبر جدید انتخاب کردیم».
«بعد از آنکه دولت و پارلمان ایران تلاش کردند بخش بزرگی از صنعت نفت کشور را ملی سازی کنند، سازمان های جاسوسی آمریکا و بریتانیا در سال 1953 یک کودتای موفقیت آمیز را علیه محمد مصدق، نخست وزیر سابق ایران پیاده سازی کردند.»
استراو در کتاب خود از وینستون چرچیل به خاطر حمایت از کودتای سال 1953 انتقاد میکند. این در حالی است که بوریس جانسون، نخستوزیر جدید بریتانیا چرچیل را به عنوان بزرگ ترین قهرمان ملی خود توصیف می کند.
بسیاری از تحلیلگران در هفتههای اخیر جانسون را با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا مقایسه کردهاند. البته جانسون از برخی لحاظ همچون دروغگویی، عوامفریبی و بیگانههراسی به همتای آمریکایی خود شباهت دارد. اما او ترجیح می دهد که با اسطوره تاریخی خود در بریتانیا مقایسه شود.
بوریس جانسون کتاب طولانیای در مورد چرچیل و نقش او در شکل گیری تاریخ مدرن بریتانیا نوشته است. جانسون از هوش و تجربه بالای چرچیل و رهبری او در طول جنگ جهانی دوم تقدیر کرده است. چرچیل نقش مهمی در دفاع از دموکراسیهای غربی داشت اما نخست وزیر جدید بریتانیا اقدامات مخرب اسطوره خود در ایران و دیگر دموکراسی های نوظهور را نادیده میگیرد.
جانسون در شرایط کنونی قصد دارد که روابط بین بریتانیای مدرن و اروپا را دوباره تعریف کند. وی چند روز بعد از توقیف نفتکش بریتانیا در خلیج فارس از ایده تشکیل یک ائتلاف دریایی برای تامین امنیت خلیج فارس دفاع کرد. او همچنین تاکید کرده است که تحت هر شرایطی کشورش را تا پایان ماه اکتبر از اتحادیه اروپا خارج خواهد کرد.
اما جانسون باید این واقعیت را بپذیرد که شرایط دنیا در مقایسه با دوران چرچیل تغییر کرده است. بریتانیا دیگر یک امپراطوری قدرتمند نیست و او شباهتی با وینستون چرچیل ندارد. جانسون می تواند در دوران نخستوزیری خود دستاورد خوبی برای کشورش به ارمغان آورد. وی برای کاهش تنش در خلیجفارس به جای اعزام ناوهای جنگی کشورش باید همکاریهای دیپلماتیک با متحدان اروپایی بریتانیا را افزایش دهد. او همچنین میتواند با کمک بازیگران منطقهای و بینالمللی جلوی رفتار مخرب تهران در خلیج فارس را بگیرد. اما دولت جدید بریتانیا در ابتدا باید راهحلی برای خروج از بحران برگزیت پیدا کند.
منبع: انتخاب
دیدگاه تان را بنویسید