موسویان:
مذاکره مستقیم با ایران، آرزوی ترامپ است
«سیدحسین موسویان» دیپلمات پیشین کشورمان در مقالهای در میدلایستآی به بررسی شرایط و دلایلی که میتواند دیدار رئیسان جمهور ایران و آمریکا را ممکن سازد، پرداخت.
اعتمادآنلاین| متن این مقاله بدین شرح است:
با خروج ترامپ از برجام و اعمال سیاست بیمارگونه فشار حداکثری علیه ایران، تخاصم در روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب 1979 ایران، به نقطه عطف نزدیک میشود.
قدرتهای بلوک شرق همچون چین و روسیه که خود نیز دچارچالش تجاری با آمریکا هستند، تلاش صادقانهتری نسبت به بلوک غرب برای حفظ برجام انجام میدهند درحالیکه تلاشهای اروپا با شکست کامل مواجه شده است. اروپا در شعار، از برجام حمایت میکند اما در عمل کاملا تسلیم فشارهای آمریکا شده و از تحریمهای آمریکا پیروی میکند. تلاشهای مکرون رییسجمهور فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا نیزتا کنون به شکست انجامیده است.
سیاست خروج تدریجی
برجام در جولای 2015 بین ایران و قدرتهای جهانی (شامل آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین) توافق شد. طبق تاییدات مکرر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران بیش از سه سال برجام را بطور کامل اجرا کرد در حالیکه با کمال تعجب، کشورهای امضاکننده گروه 1+5 یا ناقص اجرا کردند و یا تسلیم زورگوییهای آمریکا شدند.
عدم بهره مندی ایران از منافع اقتصادی برجام موجب ناامیدی ایران شد و لذا اعلام کرد که به تدریج برجام را ترک میکند و هر زمان سایر امضاکنندگان بدان برگردند، به اجرای کامل آن بازخواهد گشت. با ادامه این روند، پیش بینی میشود تا پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا سیاست فشار حداکثری را تکمیل و ایران نیز به طور کامل از برجام خارج خواهد شد.
این بن بست سه عامل مهم دارد؛ اول اینکه ترامپ خواستار گفتوگو و معامله مستقیم با ایران است و برای رسیدن به این آرزو، سیاست تحریمها و فشارها را اتخاذ کرده است. منتهی او خود عملا با خروج از برجام، میز مذاکره را ترک کرد. بعد هم با تحریم مقام معظم رهبری و وزیر خارجه ایران و تعیین سپاه پاسداران ایران به عنوان سازمان تروریستی، شانس هر گفتوگویی را نابود کرد؛ دوم اینکه کارگزاران اصلی او یعنی جان بولتون، مشاور امنیت ملی و پمپئو، وزیر خارجه سیاست تغییر رژیم را فعال دنبال کردند؛ عامل سوم هم این که نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل به دنبال کشاندن آمریکا به جنگ با ایران بوده است. او هفته قبل مجدد مدعی شد که ایران مخفیانه دنبال ساخت بمب هستهای بوده است.
ادعاهای بیپایه
نتانیاهو درکتاب سال 1995 خود بنام مبارزه با تروریسم مدعی شد که ایران سه تا پنج سال دیگر به بمب هستهای دست خواهد یافت. او در اوایل سالهای 2000با جعل اسناد و مدارک، آمریکا را قانع کرد که صدام دارای سلاح های کشتار جمعی است و بدین ترتیب آمریکا را ودار به حمله نظامی به عراق کرد. نتانیاهو همچنین نقش اساسی در تحریک آمریکا برای حمله و گرفتار کردن آمریکا در گرداب افغانستان داشت.
در وضعیت فعلی، دو احتمال جدی وجود دارد؛ اول اینکه ترامپ به برجام برنخواهد گشت. دوم اینکه ایران هم برجام را یک طرفه ادامه نخواهد داد.
برجام جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه بمب هستهای است. در عین حال پاداش ایران برای اجرای حداکثر شفافیت و بازرسی و محدودیت در تاریخ هستهای، گستردهترین و بیرحمانهترین تحریمهای آمریکا بود. علیرغم اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم مکرر صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران را تایید کرده، دولت آمریکا همچنان ایران را در مورد بمب هستهای متهم می نماید. بنابراین آمریکا، اعتبار آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز از بین برده است.
اما سئوال این است اکنون که ترامپ جان بولتون، مشاور امنیت ملی جنگ طلب خود را اخراج کرده است، آیا شانسی برای خروج از بن بست فعلی بحران روابط آمریکا و ایران وجود دارد؟ نکته کلیدی این است که ترامپ گفتوگو و معامله مستقیم با ایران میخواهد، تاکید میکند که برجام فاجعه است و تنها خواستار این است که ایران بمب هستهای نداشته باشد و لذا توافق جدید هستهای با ایران میخواهد. اما واقعیت این است که آمریکا برجام را نابود کرده و قدرتهای جهانی هم توان احیاء آن را ندارند.
یک معامله بهتر
اگر ترامپ به دنبال یک معامله ای است که موضوع هستهای و منطقه را دربرگیرد، میتواند از برقراری یک سیستم همکاری جمعی در منطقه خلیج فارس بین هشت کشور: ایران، عربستان، عراق، امارات، کویت، عمان، قطر و بحرین حمایت کند، سیستمی که در قالب آن، کشورهای مذکور در برای صلح و ثبات منطقه و مقابله با تروریسم همکاری جمعی داشته باشند و به عاریسازی منطقه از سلاح های کشتار جمعی و هستهای متعهد باشند. برای چنین ابتکاری، ترامپ باید از رییس جمهور ایران، سران کشورهای خلیج فارس و سران کشورهای عضو دائم شورای امنیت دعوت به عمل بیاورد.
اما اگر ترامپ دنبال یک معامله دوجانبه است، باز هم شانس وجود دارد اگر آمریکا به قوانین بینالمللی در موضوع هستهای احترام بگذارد.
قدم بعدی
دراین صورت، ایران به جای سیاست فعلی «خروج گام به گام از برجام»، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای(انپیتی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله حقوق هستهای دربرابر تعهدات هستهای در چارچوب معاهده انپیتی وارد مذاکره مستقیم شود.
نتیجه این مذاکرات هم باید این باشد که آمریکا تمام تحریم های مرتبط با موضوع هستهای را لغو کند و متقابلا ایران تمام تعهدات هستهای درچارچوب انپیتی را بپذیرد.
توافق ترامپ-روحانی درمورد چنین معامله سه خاصیت دارد: اولا معاهده انپیتی اعتبار خود در جامعه جهانی را بازخواهد یافت؛ ثانیا، تبعیضات هستهای علیه ایران که از انقلاب 1979 ادامه دارد، منتفی میشود؛ ثالثا ترامپ هم به آرزوی خود برای مذاکره و یک معامله بزرگ با ایران می رسد.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید