اندیشکده کارنگی:
چرا «ولیعهد سعودی» باید طرح پیمان عدم تعرض با ایران را امضا کند؟
استراتژی ایران برای گسترش نفوذ خود در منطقه تا حدودی بر مبنای بهرهبرداری شکاف بین کشورهای عربی طراحی شده است. سیاستهای عربستان در 2 سال گذشته در شبهجزیره عربستان، دریای سرخ و فلسطین باعث ایجاد اختلاف بین ریاض و متحدان عرب خود از جمله کویت، مصر، مراکش و اردن شده است.
اعتمادآنلاین| «یاسمین فاروغ» در اندیشکده کارنگی نوشت: حملات ماه گذشته علیه پالایشگاهها و میادین نفتی عربستان بیسابقه بودند. مقامات سعودی به سرعت اعلام کردند که همه گزینهها برای واکنش نشان دادن به این حملات روی میز خواهند بود اما یک گزینه در مقایسه با سناریوهای دیگر بهتر منافع عربستان را برآورده خواهد کرد: امضای یک پیمان عدم تعرض با ایران. اگر چه رهبران سعودی در هفتههای گذشته با لحنی تهدیدآمیز در مورد تهران صحبت کردهاند، اما گفتوگوی مستقیم و دستیابی به چنین توافقی میتواند برای تحقق اهداف این پادشاهی عربی در منطقه خلیج فارس مفیدتر باشد.
در ادامه این مطلب آمده است: محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان ابراز امیدواری کرده است که مجبور به استفاده از گزینه نظامی نشود و راهحلهای سیاسی و صلحآمیز را ترجیح میدهد. او حتی از ایده ملاقات بین دونالد ترامپ و حسن روحانی برای دستیابی به یک توافق جدید حمایت کرده است. به نظر میرسد که ریاض قصد دارد رویکرد جدیدی را در قبال تهدیدات ایران اتخاذ کند.
رهبران سعودی هیچ وقت نباید احتمال گفتوگو با رهبران ایران را رد کنند. اما برقراری یک کانال دیپلماتیک با ایران بعد از حملات اخیر میتواند هزینه هایی را از لحاظ سیاسی به دنبال داشته باشد. ممکن است ایرانیها و دیگر دشمنان منطقهای عربستان این گزینه را به عنوان نشانه ضعف سعودیها تفسیر کنند.
دو طرف از کجا باید شروع کنند؟
عربستان برای شروع میتواند به یک پیمان عدم تعرض با ایران دست پیدا کند. برای دستیابی به چنین توافقی ضرورتی برای گفتوگوی مستقیم بین تهران و ریاض وجود ندارد. آنها میتوانند با کاهش تنش در خلیج فارس زمینه مناسبی را برای مذاکرات مستقیم در آینده فراهم کنند. سعودیها می توانند انتشار نتایج تحقیقات مرتبط با حملات اخیر را به تاخیر اندازند. دولت عربستان هنوز به طور رسمی ایران را متهم به انجام این عملیات نکرده است.
دستیابی به چنین توافقی وابسته به میانجیگری طرفهای ثالث خواهد بود. رئیسجمهور ایران اخیرا در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل چارچوبی با نام طرح صلح هرمز را برای امنیت منطقه مطرح کرد. او دستیابی به یک پیمان عدم تعرض را به عنوان یکی از دو اصل اساسی این چارچوب امنیتی معرفی کرده است.
اما ریاض در گذشته نیز از چنین استراتژی برای جلوگیری از درگیری نظامی استفاده کرده بود. بعد از بمب گذاری های برج های خبر در سال 1996 که با حمایت [ادعایی] ایران انجام شده بودند، رهبران سعودی به جای اقدامات تلافیجویانه از پیشنهاد رئیس جمهور ایران برای مصالحه استقبال کردند. این موضوع دریچه ای برای گسترش همکاریهای امنیتی بین دو کشور باز کرد.
اما بزرگترین ابزار عربستان در تقابل کنونی با تهران متحدان بین المللی این کشور هستند. ماه گذشته سعودیها توانستند به دستاورد دیپلماتیک بزرگی در مجمع عمومی سازمان ملل دست پیدا کنند. قدرت های اروپایی در بیانیه ای مشترک همچون آمریکا حملات اخیر را به ایران نسبت دادند.
اما سعودیها نباید به اشتباه تصور کنند که اتحادیه اروپا رویکرد خود در قبال استراتژی فشار حداکثری ترامپ را تغییر خواهد داد. دیپلماتهای اروپایی در روزهای اخیر خواستار حل و فصل بحران از طریق مشارکت همه طرفهای ذی نفع در گفتوگوهای چندجانبه شده اند. ریاض در شرایط کنونی نباید انتظار داشته باشد که واشنگتن و متحدان اروپایی از واکنش نظامی حمایت کنند.
اما حمایت از یک پیمان عدم تعرض بین تهران و ریاض میتواند به تحقق منافع آمریکا و اروپا کمک کند، به ویژه در صورتی که سعودیها از تلاشهای دیپلماتیک اروپا حمایت کنند. آقای امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه به طور ویژه در سخرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در مورد نگرانیهای عربستان صحبت کرد. او اشاره کرد که قدرتهای منطقهای باید در مذاکرات احتمالی در آینده حضور پیدا کنند. او همچنین به طور صریح بر ضرورت حل و فصل جنگ داخلی یمن تاکید کرده است.
عربستان همچنین میتواند از کمک دیگر اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل یعنی روسیه و چین نیز بهره بگیرد. پکن از لحاظ اقتصادی حضور فعالی در منطقه خلیج فارس دارد. به همین خاطر مصالحه بین ایران و عربستان بدون تردید به نفع چین خواهد بود. ظاهرا روسها انگیزه کمتری برای کاهش تنش در منطقه دارند.
البته ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه این ماه برای اولین بار از سال 2007 به عربستان سفر خواهد کرد. احتمالا او به دنبال افزایش نفوذ کشور خود در خلیج فارس است. به نظر میرسد که در ماه های آینده مسکو نقش فعالتری در طراحی چارچوب امنیتی خلیج فارس ایفا خواهد کرد. همچنین باید به این نکته اشاره کنیم که سیستم های دفاع هوایی چین و روسیه می توانند به تقویت قابلیتهای دفاعی عربستان در مقابل حملات بعدی کمک کنند. گسترش همکاریهای نظامی میتواند انگیزه مسکو و پکن برای کاهش تنش در خلیج فارس را افزایش دهد.
استراتژی جمهوری اسلامی ایران برای گسترش نفوذ خود در منطقه تاحدودی بر مبنای بهره برداری از شکاف بین کشورهای عربی طراحی شده است. سیاستهای عربستان در طول دو سال گذشته در شبه جزیره عربستان، دریای سرخ و فلسطین باعث ایجاد اختلاف بین ریاض و متحدان عرب خود از جمله کویت، مصر، مراکش و اردن شده اند. عربستان با مشارکت دوستان عرب خود راحت تر میتواند یک ائتلاف گسترده برای مقابله با برنامه های تهران تشکیل دهد. عربستان با اصلاح سیاستهای منطقهای خود میتواند دوباره به جایگاه سابق در خاورمیانه دست پیدا کند.
مقامات سعودی حادثه ماه گذشته را به عنوان حملهای علیه کل دنیا توصیف کرده بودند. این درحالی است که رئیس جمهور آمریکا هر گونه تعهد آمریکا برای دفاع از منافع سعودیها را رد کرده است. ترامپ بارها نشان داده است که تمایلی به درگیری نظامی ندارد. در واقع، واشنگتن بعد از حملات سپتامبر تلاش کرد مرکز فرماندهی و کنترل نیروهای مسلح خود را از خلیج فارس خارج کند.
آمریکا احتمالا کمپین فشار حداکثری خود علیه ایران را ادامه خواهد داد. اما بعید به نظر میرسد که آقای ترامپ از گزینه نظامی استفاده کند. اما این موضوع مانع تشدید تنش بین تهران و ریاض نخواهد شد.
آقای ترامپ گفته است که از تصمیم عربستان در قبال حملات اخیر حمایت خواهد کرد. بدون شک امضای یک پیمان عدم تعرض بین ایران و عربستان میتواند گزینه ایدهآلی برای دولت ترامپ باشد.
البته تلاشهای عربستان در گذشته برای حل و فصل اختلافات استراتژیک خود با جمهوری اسلامی ایران به شکست منجر شدهاند. اما این موضوع نباید انگیزه ریاض برای دنبال کردن مسیر دیپلماسی را کاهش دهد. هر چقدر رهبران سعودی بیشتر صبر کنند، نقش کمتری در تعیین چارچوب امنیتی برای منطقه خواهند داشت.
منبع: انتخاب
دیدگاه تان را بنویسید