اوو مورالس، رئیسجمهور سابق بولیوی:
مردم بولیوی با امپریالیسم مبارزه خواهند کرد... با «اوو» یا بی «اوو»!/ گناه من حمایت از مظلومین، کارگران و بومیان است/ / به خاطر بولیوی فداکاری کردم
اوو مورالس، رئیسجمهور سابق بولیوی در مصاحبهای با شبکه «هیسپان تیوی»، به سوالات او درباره موضوعات مختلف پاسخ داد.
اعتمادآنلاین| اوو مورالس، رئیسجمهور سابق بولیوی در مصاحبهای با شبکه «هیسپان تیوی»، به سوالات او درباره موضوعات مختلف پاسخ داد. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گفتوگو است:
* خوشحالیم از این که توانستهایم با شما مصاحبهای داشته باشیم و این که حاضر شدید نظر و عقایدتان را با بینندگان ما در میان بگذارید. دوست دارید که با نام «رئیس جمهور»، «رئیسجمهور سابق» و یا «رئیسجمهور عزل شده» در این مصاحبه خطابتان کنیم؟
من با توجه با کودتای صورت گرفته خودم را رئیسجمهور سابق در نظر میگیرم. اگرچه از نظر قضات همچنان رئیسجمهور هستم، چون مجمع قانونگذاری چندمنظوره هنوز استعفای من را نپذیرفته است.
* بنابراین مصاحبه امروز با اوو مورالس خواهد بود، کسی که رهبری کشورش را حدود 14 سال بر عهده داشت. اوو! چهگوارا میگفت که حتی ذره ای به امپریالیسم نباید اعتماد کرد و برای ما سوال شده که برای چه اوو مورالس به سازمان کشورهای آمریکایی اعتماد کرد و درخواست بازبینی انتخاباتی در روز 20 اکتبر را کرد در حالی که از دستورالعمل ها، اطلاعات، جزئیات، اسم ها و حتی شنودها برای برکناریتان خبر داشتید و تمام اینها در طول 30 روز قبل از کودتا بود. به چه دلیل اوو مورالس به امپریالیسم و سازمان کشورهای آمریکایی اعتماد کرد؟
ببینید، لوییس آلمارگو، دبیر کل سازمان کشورهای آمریکایی، 18 میبه بولیوی سفر کرد و چندین مرتبه از رشد اقتصادی و از مدیریت من تعریف و تمجید کرد و حتی میگفت که شما بهترین رئیسجمهور بولیوی هستید. در ماه می2018 او گفت که اوو از نظر قانونی میتواند برای چهارمین بار نامزد انتخابات شود. من فکر میکردم که در صحبت هایش در مقابل مردم بولیوی و مردم جهان احساس مسئولیت میکند. به حرف هایی که میزد اعتماد داشت، اما در مقابل اتهامات تقلب انتخاباتی کودتا شد. شاید خیلی دیر متوجه شدم. به همین دلیل درخواست یک بازبینی اتنخاباتی کردم برای اینکه انتخابات را بررسی کنند. اما بازبین انتخاباتی روز یکشنبه صبح به کودتا پیوست. با توجه به عکس العمل ها، نظرها و حتی با توجه به سخن های چهگوارا، فکر میکنم که در حال حاضر از این حادثه به اندازه ای تجربه کسب کرده ام که مخصوصا برای آزادسازی کشورم به کار ببرم. به امپریالیسم نباید به هیچ عنوان اعتماد کرد. این تجربه شخصی من است. اول به عنوان رهبر اتحادیه و الان به عنوان رئیسجمهور و یا همان رئیسجمهور سابق بولیوی.
* اوو! شما به مکزیک رفتید برای اینکه از انچه امروزه در بولیوی اتفاق میافتد، جلوگیری کنید، از خشونت و سرکوب بی حد و حصر. فکر میکنید که صلح به بولیوی برخواهد گشت؟
در دوران مدیریت من، از 21 اکتبر تا 10 توامبر حتی یک مورد کشته با گلوله هم اتفاق نیفتاد. ما از زندگی مردم محافظت کردیم. ما محافظان زندگی ملت هستیم. از نظر من در مورد حق تمامی ملت ها، انسا ن ها، حقوق جمعی، حقوق شخصی، اول از همه حق زندگی کردن مهم تر است. من مخصوصا کنارهگیری کردم تا از خشونت، زور، فاشیسم و تبعیض نژادی جلوگیری کنم. اما کودتا تنها در 10 روز باعث کشته شدن 33 نفر با گلوله شد. سعی کردیم از همین جلوگیری کنیم. بنابراین این یک نگرانی است اما میخواهم خیلی صریح بگویم که بسیاری از دوستان و همکاران من دارند با من تماس میگیرند برای مبارزه مسالمت آمیز برای زندگی، برای دموکراسی، برای صلح که ادامه خواهد داشت و خیلی دلم میخواهد که برگردم، دلم برای کاری که میکردم تنگ شده است، در طول هفته از دوشنبه تا یکشنبه از 5 صبح تا 11 یا 12 و حتی بعضی وقت ها تا 1 شب. فقط به خاطر میهن. میخواهم دوباره تاکید کنم که من به ریاست جمهوری رسیدم به خاطر میهن و نه به خاطر پول. من با راستی و صداقت به ریاست جمهوری رسیدم و هیچوقت از هیچ ارگان دولتی درخواست نخواهم کرد که به من کمک کنند و یا تقلب کنند. دستانم را با فساد آلوده نمی کنم. همانطور که نمی توانند هیچ فسادی را علیه من ثابت کنند و حالا من را متهم به تروریست میکنند، به خرابکاری متهم میکنند تا جایی که من را نژادپرست میدانند و به من اتهام تبعیض نژادی میزنند. فکرش را بکنید... چه مسائلی مطرح میکنند...
* همچنین شما را محکوم به تحریک به خشونت میکنند و اینترپل وارد عمل شده و دستور پیگرد شما را در کشورهایی که دارای مرز مشترک با بولیوی هستند، داده است. نظرتان در مورد این کار دولت حاضر چیست؟
نگاه کنید، بررسی میکنند که آیا من در دعوت به خشونت دست داشتهام. اعتصاب مدنی شهر سانتا کروز... میگویند اوو باید برود... آیا این یک فتنه نیست؟ اوو باید کناره گیری کند... چطور ممکن است که اوو روز دوشنبه چهارم به ریاست برسد؟! و روز بیست و یکم با اعتصابات مدنی و خشونت که توسط کارلوس مسا تدارک دیده شده بود، آن اتفاقات بیفتد؟ چرا که آنها شکست خورده بودند، دادگاههای انتخاباتی را به آتش کشیدند، خانه های مقام های پیشروی دولت، رهبران اتحادیه و...، همه را نابود کردند. خانه خواهر من را سوزاندند. این اسمش خشونت نیست؟ این آیا فتنه نیست؟ برای راستیهای بسیج شده همه چیز قانونی است، به همین دلیل بدیهی است که بسیاری از رهبران آن را فتنه میدانند. به من از بولیویا اطلاع داده اند که دارند مردم را تحت فشار قرار میدهند و حتی تهدید میکنند. آیا این فتنه نیست؟ و بعد پلیس میگوید که مردم حق اعتراض دارند، اما وقتی که فقرا و بیچارگان اعتراض میکنند،آن را فتنه میدانند. در عین حال وقتی که کسانی که قدرت اقتصادی دارند اعتراض میکنند آن را قانونی میشمارند و مردم بولیوی را خوار میکنند. از کتاب مقدس علیه خانواده ها استفاده میکنند، مراسم آئین به جا میآورند تا در دل مردم کینه و نفرت ایجاد کنند. آن وقت من را متهم به نژادپرستی و تبعیضگر میدانند. اما بهتر است که مردم و دنیا بدانند که اوو بسیار علیه نژادپرستی و تبعیض نژادی مبارزه کرده تا اتحاد و درک مشترک بین مردم بولیوی ایجاد کند.
* طبق صحبت خودتان، میگویید که اگر الان در بولیوی مانده بودید، اگر پناهندگی سیاسی که مکزیک به شما پیشنهاد داد را نپذیرفته بودید، امروز این صحبت کاملا غیر ممکن میبود، در نتیجه الان اوو مورالس با این اوضاع در بولیوی چه میکرد؟
باید کودتاگران معرفی میشدند؛ کاماچو، کارلوس مسا. روز نهم نوامبر به کوچابامبا سفر کردم و به دلیل تدابیر امنیتی شدید وقتی به فرودگاه رسیدم، پلیس به من گفت که پیغامی به دستش رسیده است و همچنین تماسهای متعددی با او برقرار شده است. حالا پیغام راجع به چه بود؟ این که «اوو را به ما تحویل دهید» و تلفنی چه گفته بودند؟ «در عوض 50000 دلار». قبل از رسیدن به فرودگاه بین المللی یک گروه پلیس فرودگاه را قبضه کردند.
* اگر شما پناهندگی مکزیک را قبول نمی کردید و در بولیوی باقی میماندید، الان دقیقا در چه وضعیتی قرار داشتید؟
باید از عوامل کودتا کاماچو و کارلوس مسا سوال کرد. من میتوانم درباره وضعیتی که در روزهای 8 و9و10 و 11 نوامبر گذراندم برایتان بگویم. در روز 9 نوامبر به منطقه کوچابامبا سفر کردم. مواضع امنیتی بسیار بالا بود و وقتی در فرودگاه فرود آمدم به من گفتند یک پیغام و یک تماس تلفنی برای شما دارم. پیام چه بود؟ او را به ما تحویل بدهید. و تماس چی بود؟ میگفتند باید 50 تا پرداخت درشت برای ما انجام دهید. سوال کردم یعنی چه؟ گفتند 50 هزار دلار. قبل از رسیدن من به فرودگاه بین المللی چیموره یک گروه از نیروهای پلیس سعی کردند کنترل فرودگاه را در دست بگیرند ولی با کمک نیروهای فرودگاه و ارتش موفق نشدند. در مرحله دوم بعد از اینکه روز یکشنبه دوباره از شهر سیوداد آلتو به فرودگاه چیموره رسیدم، خلبان مستقیما من را به ترمینال نظامی برد و نه به ترمینال عادی. دلیل را پرسیدم و خلبان گفت که دستور دارد تا من را به ترمینال نظامی ببرد. در همان لحظه در کنار هواپیما 10 یا 15 ماشین دیدم که سعی میکردند من را از مخمصه نجات بدهند. بعد نظامی ها به من گزارش دادند. آنها قبل از اینکه استعفا بدهند کاملا خود را از لحاظ اسلحه و دیگر وسایل تجهیز کرده بودند. در نهایت روز دوشنبه فرا رسید. قرار بود هواپیمای مکزیک در ساعت 11 به چیموره برسد. سپس زمان را به 3:15 عصر تغییر دادند و در نهایت ساعت 19:25 هواپیمای مکزیک به زمین نشست. تعداد زیادی از هواداران من هم آمده بودند. حدود 11 یا 12 هزار نفر. سوار هواپیمای مکزیکی شدیم، به ابتدای باند که رسیدیم، ژنرال سوم با خلبان که او هم نظامی بود تماس گرفت و گفت اجازه پرواز شما لغو شده است و از آنجا دوباره ما را به ترمینال رساندند.
* ما تمام آن لحظات را پیگیری کردیم، مسیر پرواز شما، زمان ورود به مکزیک و همه آن ها را برای بینندگان شبکه هیسپان تی وی گزارش کردیم. میخواهم دوباره به بحث کودتا برگردم. ظاهراً جنبشی از قبل علیه اینکه شما برای این که دور چهارم به ریاست جمهوری نرسید، شکل گرفته بود و البته هنوز هم هست. با مرور زمان این حرکت قدرت گرفت. حال سوال من اینجاست که گروه مشاورهای شما یا خود شما نتوانستید درست قدرت مخالفان را تخمین بزنید که از ماه ها قبل مخالفت خود را نشان دادند و حتی درباره تقلب در انتخابات پافشاری میکردند؟
حق با شماست. خود من در هیچ زمان فکر نمی کردم که از قبل برای یک کودتا برنامه ریزی کرده باشند. البته باید بگویم که در دو سه هفته مانده به انتخابات، یکی از نیروهای نظافتچی در شهر لاپاز شنیده بود که در یکی از جلساتشان گفته بودند که کودتا برپا خواهند کرد و رئیسجمهور جدیدی انتخاب خواهند کرد. این مطلب را بطور مختصر با گروه خودم در میان گذاشتم ولی هیچ کدام از ما باور نداشتیم که چنین کاری انجام میدهند. این یعنی از قبل آنها برنامه ریزی کرده بودند تا من را به تقلب انتخاباتی محکوم کنند، عملکرد نهاد های مرتبط با انتخابات را زیر سوال ببرند و در نهایت کودتا را انجام دهند. البته من مطمئنم که 50 درصد از آن ها حتما کودتا را انجام میدادند، چون هیچ وقت من را نمی بخشند که تحت یک مبارزه دموکراتیک منابع طبیعی خود را ملی کرده باشم. هیچ وقت نمی توانند قبول کنند که یک بومی ثابت کرده که یک دنیای دیگر هم امکان پذیر هست، دنیایی با سیاست های اقتصادی، با پروژه های اجتماعی، پروژه های سودزا و سرمایه گذاری هایی در جهت منافع بولیوی.
* چرا همه اینها برای تمامی اقشار مختلف کشور قابل قبول نبود؟ در این 14 سال حکومت، شما سیاست هایی به کار بردید تا همه مردم بولیوی دیدگاهشان، طرز فکرشان عوض بشود، تا به نوعی همه همدیگر را یکسان ببینند. عملکرد شما چگونه بوده است؟
اینجا یک مشکل عمیق وجود دارد. جنگ بین طبقات مختلف جامعه. آن ها من را نمی بخشند، قشر کارگر را نمی بخشند. اول از همه به خاطر باز پس گرفتن کشور. دوم برای اینکه ثابت کردیم که بولیوی به آینده ای روشن امید دارد. بعد اینکه با پایان نئولیبرالیسم، دیگر بولیوی آن طور که آن ها میخواستند، نبود، چون دیگر سازمان هایی مانند بانک جهانی، صندوق بین المللی پول در اداره کشور نقشی نداشتند. در نتیجه از سوی آن گروه ها دشمنی وجود دارد. برای همین این گروه ها که با پلیس و با ارتش در ارتباط هستند، با کمک سازمان کشورهای آمریکایی کودتا را برپا کردند.
* ولی اقتصاد بولیوی در منطقه جزو یکی از اقتصادهای نسبتا خوب بود و همانطور که ارقام نشان میدهند، رشد خوبی داشته است. پس دلیل این اتفاقات چیست؟
درست همان گروهها که ذهنیت نژادپرستانه، فاشیستی و کودتاگر دارند، نمی توانند قبول کنند که ما قشر کارگر، سرخ پوست ها و بومی ها میتوانیم بولیوی را تغییر بدهیم. آن ها خودشان میخواستند این کار را بکنند ولی هیچ وقت موفق نشدند. یک آمار مهم در طی 180 سال از 1825 تا 2005 برای ما فقط 9 میلیارد دلار از تولید ناخالص داخلی باقی گذاشتند. از سال 2006 تا سال گذشته به 40.8 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی رسیدیم. برای امسال هم پیش بینی کرده بودیم که به 43 میلیارد برسیم. حال باید دید الان این عدد به چند میرسد. برای همین هم قبلا گفتم کاماچو، دمسا و گروهی از بازرگانان نمی توانند قبول کنند که ما میتوانیم بولیوی را تغییر بدهیم.
* حالا این به اصطلاح دموکراتها که در قدرت هستند، آیا این سیاست جامعه چندملیتی را که شما از آن دفاع کردید، ادامه خواهند داد یا خیر؟
برای پایان دادن به این سیاست چاره ای جز تغییر قانون اساسی ندارند. ولی مطمئن هستم که کودتاگرها نمی توانند پایه و اساس را طبق سلطه آمریکا بچینند. فکر کنید؛ آنها به پرچم که نماد مبارزه و آزادی است، توهین کردند! ما به پرچم بولیوی بسیار احترام میگذاریم. از سال 1825 این پرچم را داریم. البته آنها 3 بار پرچم را عوض کردند. این یک حمله مستقیم به بومیها بوده است. حمله به اوو مورالس، جدای حمله به تمام خواهرها و برادران من در مزارع. من میخواهم بگویم که آنها نمی توانند هیچ چیز را تعییر بدهند، چون گروههای مبارزه وجود دارد. در ده روز 33 نفر کشته شدند و هیچ کدام از آنهایی که این کار را کردند، حتی دستگیر یا مجازات هم نشدند، ولی به جای آن تمامی افراد چه دولتی و غیره که در راه خوبی تلاش میکردند همگی دارای پرونده های قضایی و مشکلات متعددی شدند. لذا میخواهم از اینجا سلامی هم بکنم به جامعه جهانی که به دنبال حقیقت هستند و به تمام هموطنانم که برای دموکراسی مبارزه میکنند.
* نزدیکی آمریکا به این جریانات کاملا روشن است. تمامی خبرگزاری ها هم همین را گفتند. حالا برقراری ارتباط با اسرائیل، اخراج دیپلمات های ونزوئلا و پزشک های کوبایی مطرح است. تمامی این مسائل یعنی به وجود آمدن سیاست های جدید در آمریکای لاتین، نئولیبرالیسم....؛ آیا فکر میکردید همه اینها توسط آمریکا اداره میشود؟
کاملا. اصلا جای شکی در آن نیست. میخواهم توجه شما را به این مسئله جلب کنم که آنها به دنبال این هستند که دوباره سیاست های صندوق بین المللی پول را در اینجا حاکم کنند. دنیا به خوبی میداند که آن ها چگونه عمل میکنند. آنها به دنبال تفرقه انداختن بین مردم بولیوی هستند تا اینگونه بر ما سلطه داشته باشند و بتوانند به راحتی منابع ما را به غارت ببرند. ولی ملت، اقشار مختلف، بومی ها، کارگرها همه و همه هوشیار هستند و تلاش میکنند تا دوباره قدرت سیاسی مملکت را جهت منافع ملت به دست بیاورند. به زبان ساده بگویم، با اوو یا بدون اوو مبارزه ادامه خواهد داشت تا دوباره به آنجایی برسیم که با زحمت به دست آورده بودیم.
* انتخابات جدید در راه است. البته هنوز جزئیات زیادی از آن نداریم. میخواهم بپرسم که آیا سوسیالیسم آمادگی آن را دارد تا دوباره رهبری اوو را زنده کند، رهبری ای که 14 سال به طول انجامید؟ و آیا اوو میتواند دوباره قدرت را در دست بگیرد؟ سوال دیگر من این است که آیا شما به دنبال جانشینی برای خود هم بودید؟
ابتدا میخواهم این را بگویم که جنبش سوسیالیست در انتخابات شرکت خواهد کرد. با تمامی آنها در ارتباط هستم. در جریان تمامی جلسات و برنامه هایشان هستم تا بتوانیم دوباره کشور را پس بگیریم. میخواهم تاکید کنم که با وجود اینکه رئیسجمهور منتخب بودم در دوره بعد از انتخابات، کاندیداتوری خود را پس گرفتم تا صلح در کشور برهم نخورد. هزاران تماس دارم از خواهران و برادران بومی خود که حمایتشان را نسبت به من ابراز داشتند و مطمئن هستم که بار دیگر همه را متعجب خواهیم کرد. البته زمان زیادی نداریم تا این همبستگی و توافق را در سطوح مختلف، بین گروههای مختلف همسو برقرار کنیم تا بتوانیم موضع اقتصادی و سیاسی خود را قوی کنیم و در نتیجه آن دوباره صلح و آرامش از جنبه های مختلف سیاسی و اقتصادی به بولیوی عزیزمان برگردانیم.
* همانطور که گفتید زمان زیادی باقی نمانده. حدود 5 ماه. ضمن اینکه طبق گفته دولت غیررسمی، شما شرایط لازم جهت شرکت مجدد در انتخابات را ندارید.
اول این که طبق قانون اساسی برکنار نشدم و دوم اینکه وقتی رئیس جمهوری قبل از پایان دوره حکومت از مقام خود استعفا میدهد حق آن را دارد که مجددا در انتخابات شرکت کند. باز هم تکرار میکنم. من به خاطر بولیوی فداکاری کردم. به خاطر صلح از کاندیداتوری خودم دست کشیدم و این بدین معنی نیست که حق شرکت مجدد نداشته باشم و همانطور که گفتم امید دارم و مطمئن هستم که دوباره همه را با نتایج متعجب خواهیم کرد؛ همانند انتخابات آخر که اکتبر امسال برگزار شد.
* آیا با وجود تحت تعقیب بودن از سوی اینترپل و تمامی تهدیدهایی که از داخل علیه او وجود دارد، اوو مورالس میتواند دوباره به کشور خود برگردد؟ آیا بازگشت مورالس به بولیوی کمک خواهد کرد تا این تنش ها پایان بگیرد یا باز تشدید خواهد شد؟
وقتی که آمریکا از دولت خود خوانده میخواهد که انتخاباتی شفاف و آزاد برگزار شود، در این بین نمی شود سیاستمدارانی باشند که تحت تعقیب یا پناهنده و یا مجبور به استفاده از امان نامه هستند. اینها همه نشان از دیکتاتوری و کودتا دارد. چطور میتوان انتخابات آزاد برگزار کرد بدون اینکه به اوو اجازه ورود به کشور داده شود. چرا این همه از اوو میترسند؟ من نه فاسد هستم و نه جنایتکار. اگر مدرکی دارند، ارائه کنند. اینها فقط یک سری پرونده های سیاسی برای من به وجود آورده اند. ولی چرا؟ تروریسم، فتنه، برای مقابله با کودتا؟ برای من اینها هیچ کدام جنایت نیست. ولی مهم نیست. میخواهم که همگان بداند که به دستور آمریکا، حزب راست بولیوی اجازه نمی دهد که من برگردم. از ارگان ها و سازمانهای مختلف مانند اینترپل میخواهم که دست نشانده آمریکا نباشند. گناه من حمایت از مظلومین، کارگران و بومیان است. تلاش برای ارائه برنامه های مختلف که به بهبود اقتصاد و وضعیت بولیوی منجر بشود. اینها گناه من بوده است. خود شما قبلا اشاره کردید به این بهبود اقتصادی. چیزی را که آن ها نتوانستند انجام بدهند، من انجام دادم. بزرگترین جنایت من برگرداندن امید به مردم بولیوی بود. به همین دلیل من از چیزی نمی ترسم و اگر در برگشت اتفاقی برای من روی دهد یا دستگیر شوم، مقصر آن اول راست فاشیست و کودتاگر است و بعد آمریکا خواهد بود.
* برای جمعبندی نگاهی داشته باشیم به اوضاع آمریکای لاتین. مردم شیلی در خیابان ها هستند، مردم کلمبیا هم همینطور. یک سری اتفاقات که به نظر میآید از قبل طراحی شده است. اتفاقاتی که برای رافائل کوره آ، کریستینا فرناندز یا لولا افتاد. نظر شما درباره این سری اتفاقات چیست؟
کشورهایی هستند مثل شیلی، کلمبیا یا آکوادور که مردمان آن از آزادی و عزت خود دفاع میکنند. همچنین از استقلال کشور خود. در کشورهایی مثل بولیوی با دروغ زیاد و صرف هزینه گزاف حمله میکنند. به چه کسانی؟ به ایده چپ، به ضد امپریالیست ها که ثابت کردند که یک بولیوی دیگر، که یک دنیای دیگر امکان پذیر است، آن هم بدون اینکه تحت سلطه آمریکا باشیم. تا زمانی که کاپیتالیسم که بدترین دشمن بشریت، جوان ها و نسل فعلی است، وجود داشته باشد، مطمئن باشید که مبارزه هم ادامه خواهد داشت. همانند کشورهای مختلف در آمریکای لاتین که مبارزه در آنها وجود دارد. تکرار میکنم، بحث زمان هست ولی با اوو یا بدون اوو ما آزادی مردم بولیوی را تضمین خواهیم کرد. حزب راست با کمک اسرائیل و آمریکا خود را آماده خواهد کرد، ولی وقتی ملتی به حرکت درآید، هیچ نظام و سلطنتی جلودار آن نخواهد بود، همانند ملت بولیوی که به دنبال حقیقت، اتحاد و آزادی به حرکت درآمده است.
* آیا خوشبین هستید و بر هواداران بومی و طرفداران خود تکیه دارید تا جنبش سوسیالیستی دوباره بتواند کنترل کشور را در دست بگیرد؟
من مطمئن هستم، اما بحث زمان وجود دارد.
* ولی چه زمانی اوو؟ بلندمدت یا کوتاهمدت؟
خوشبختانه کوتاه مدت. چون مطمئن هستم که این دولت خودخوانده مجددا سیاست های نئولیبرالیسمی اتخاذ خواهد کرد و تحت سلطه صندوق بین المللی پول قرار خواهد گرفت و 70، 80 حتی 90 درصد ملت بولیوی با این سیاست ها مبارزه خواهند کرد. درست است که با هم اختلافاتی دارند، ولی تلاش خواهند کرد تا به آن ها احترام گذاشته شود. مطمئنا با سیاست های غلط دولت خودخوانده و سیاست های اقتصادی که از خارج دیکته خواهد شد، این اتفاق به زودی رخ خواهد داد.
* بسیار تشکر میکنم بابت وقتی که به ما دادید. ما از اینجا تمامی اتفاقاتی را که در بولیوی رخ میدهد و تحولاتی که شرایط شما در مکزیک خواهد داشت، دنبال خواهیم کرد و برایتان آرزوی سلامتی میکنیم.
خیلی ممنون. میخواهم اشاره کنم که در سلامتی کامل هستم و قوای زیادی دارم تا در راه مملکتم بجنگم و تجارب خود را در اختیار مبارزین قرار بدهم.
دیدگاه تان را بنویسید