علیرضا معیری:
پای دیپلماسی آمریکا میلنگد
دیپلمات پیشین و دبیرکمیسیون سیاسی مجمع وزیران ادوار، تاکید کرد: همراه شدن تنها یک کشور کوچک با آمریکا که مدتها به دنبال تبدیل شدن به یکی از ایالتهای آن بود، یکی از دستاوردهای ایران در عرصه بینالمللی است و نشان میدهد پای دیپلماسی آمریکا میلنگد.
اعتمادآنلاین| 13 بر 2؛ این نتیجه هماوردی بود که ایران و آمریکا روز جمعه در شورای امنیت داشتند و آمریکا همانند دیگر منازعاتی که علیه ایران طی دو، سه سال گذشته در میدان شورای امنیت سازمان ملل متحد داشته، شکست خورده به خانه بازگشت.
تنها حامی آمریکا یک کشور کوچک در دریای کارائیب بود و حتی نزدیکترین متحدان آمریکا هم به رای مثبت ندادند.
روسیه و چین برای نشان دادن مخالفتشان با اقدام ایالات متحده با آمریکا، نیازی هم ندیدند که اقدام به وتو کنند. با این حال، دونالد ترامپ در روزهایی که نسبت به جو بایدن، رقیب دموکراتش در انتخابات ریاستجمهوری عقبتر است، همچنان امیدوار به توافق با ایران است تا این گونه بتواند عقبماندگی خود را نسبت به ایران عوض کند.
درخصوص ناکامی آمریکا در شورای امنیت، رویکرد آمریکای ترامپ نسبت به ایران و تحولات تهران و واشنگتن بعد از انتخابات ریاستجمهوری و همچنین رویکرد کشورهای اروپایی گفتوگویی با «علیرضا معیری» سفیر پیشین ایران در فرانسه و مقر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو و همچنین دبیر کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مجمع وزیران ادوار جمهوری اسلامی داشتهایم که بخش نخست آنرا در ادامه میخوانید.
نه ترامپ از حقوق بینالمللی چیزی میفهمد و نه پمپئو
*در جلسه اخیر شورای امنیت شاهد شکست آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بودیم. این در حالی است که این شکست قابل پیشبینی بود. هدف آمریکا برای در پیش گرفتن چنین بازیای چیست؟
آمریکا اردیبهشت سال 97 به شکل یکطرفه از برجام خارج شد و اعلام کرد که دیگر عضو توافق برجام نیست و تعهدی هم نسبت به آن ندارد. در این چارچوب، آنها با اعمال یکجانبه تحریمها علیه ایران و اعمال تحریمهای جدید دیگری، هم برای ما و هم دیگر اعضای برجام مشکلاتی ایجاد کردند. آمریکاییها با وجود در پیش گرفتن سیاستهای مبتنی بر فشار حداکثری علیه ایران و با وجود آنکه آنها بارها برجام را توافقی بد و وحشتناک خطاب کردهاند، اعلام کردند که تحریمهای تسلیحاتی ایران که براساس قطعنامه 2231 در 27 مهر ماه امسال به پایان میرسند، باید تمدید شود وگرنه اقدام به بازگرداندن تمامی تحریمها از جمله تحریمهای شورای امنیت علیه ایران میکنند. آنها ادعاهایی واهی را هم مطرح کرده و میگویند اگر تحریمهای تسلیحاتی پایان پذیرد، غرب آسیا دچار مشکلاتی میشود.
البته این رویه غیردیپلماتیک و غیرحرفهای است که آمریکا پاسخ آن را هم در نشست اخیر شورای امنیت دریافت کرد. نه آقای ترامپ از حقوق بینالمللی چیزی را میفهمد و نه افرادی مانند پمپئو و همکارانش، سوابق دیپلماتیکی دارند و اطلاعی از این مسائل دارند. همانطور که پیشبینی میشد، این قطعنامه فقط دو رای مثبت کسب کرد. روسیه و چین با آن مخالفت کردند و اگر دیگر کشورها هم به آن رای مثبت میدادند، این قطعنامه به نتیجهای نمیرسید. من فکر نمیکنم دیگر اقدامات بعدی آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی هم به نتیجه برسد و براساس قطعنامه 2231، تحریمهای تسلیحاتی ایران در مهر ماه لغو خواهد شد و ایران میتواند هم از کشورهای مختلف سلاح بخرد و هم سلاح بفروشد.
پای دیپلماسی آمریکا میلنگد
*ارزیابی شما از اینکه دومینیکن فقط به قطعنامه پیشنهادی آمریکا رای مثبت داد، چیست؟
13 رای مخالف در مقابل دو رای مثبت، یک شکست بیسابقه برای آمریکا بود چراکه کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه و انگلیس هم که جزو متحدان و همپیمانان آمریکا هستند، به قطعنامه پیشنهادی آمریکا رای مثبت ندادند. این رای را نشانه حقانیت ایران میدانم که در طول سالهای اخیر توانسته با در پیش گرفتن دیپلماسی منطقی و مبتنی بر حقوق و روابط بینالمللی، نشان دهد ایران چیزی بیشتر از حقش را نمیخواهد و این آمریکا متخلف است.
او خودش میگوید من یک «بساز بفروش» هستم و اهل چانهزنی و بدهبستان است اما برای ما مشخص نیست که مذاکره دوجانبه با واشنگتن، بتواند منافع تهران را تامین کند. این جمعبندی تاکنون وجود نداشته و ما سودی در گفتوگوی دوجانبه با آمریکا ندیدهایم به ویژه با دولت کنونی این کشور. تنها اتفاقی که در گفتوگوی با ترامپ رخ میدهد آن است که آمریکا از حیثیت و داشتههای ایران خرج خواهد کرد، تعهدات جدیدی را هم علیه ایران تحمیل خواهد کرد و در نهایت، چیزی هم به ما نخواهد داد. در مجموع میخواهم بگویم که جمعبندی ما این است که ضرر مذاکره دوجانبه با آمریکا بیشتر از سود گفتوگو با آنهاست.
به اوباما هم بدبین بودیم
*این جمعبندی فقط در مورد ترامپ بوده یا قبل از او هم چنین جمعبندی وجود داشت؟
این بدبینی نسبت به دولت اوباما هم وجود داشت اما کمتر بود. هرچند اوباما فرد معقولتری نسبت به ترامپ است و احترام بیشتری هم در ظاهر به هنجارها و قواعد بینالمللی میگذاشت ولی در همان زمان هم این اعتماد به آمریکاییها وجود نداشت که اگر به تنهایی وارد بحث با آنها شویم، بتوانیم مسائل را حل و فصل کنیم.
*اروپا توان مخالفت با آمریکا ندارد
ولی وقتی در جمعی مانند گروه 1+5 وارد گفتوگو میشوید، چشم برخی از اعضای آن مانند اروپا به دهان آمریکا دوخته شده...
من با این حرف شما مخالف نیستم. اروپا وزن قابل توجهی در معادلات بینالمللی ندارند. این موضوع به دلیل سنگینی کفه ترازو به سود آمریکاییها است چراکه آمریکا آنقدر پرقدرت است که اروپاییها توانی برای مخالفت با آمریکا ندارند. میخواهم مثالی برای شما بزنم. وقتی آقای خاتمی به پاریس سفر کرد، من سفیر ایران در فرانسه بودم. یکی موضوعات مورد رایزنی با شیراک و مقامات فرانسوی، خرید ایرباس از سوی ایران بود. تمام قراردادها بسته شد و حتی پولی هم بابت پیشپرداخت داده شد. اما فرانسویها بعد از مدتی گفتند ما قادر به فروش ایرباس به شما نیستیم. من حتی با شیراک هم تماس گرفتم و او با بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا تماس گرفت و در این باره صحبت کردند.
فرانسویها بعدا گفتند مقداری از سهام شرکتی که موتور ایرباس را تولید میکند، متعلق به آمریکاست و ما به همین خاطر قادر به فروش ایرباس نیستیم. آنها بعدا گفتند شما ایرباس با موتور رولزرویس خریداری کنید. من با مدیرعامل شرکت رولزرویس دیدار کردم. مدیر این شرکت وقتی صحبت مرا شنید، گفت: آقای سفیر! انگلیس ایران را تحریم نکرده ولی 70 درصد محصولات ما را پنتاگون خریداری میکند.
آیا در این شرایط شما توقع دارید به خاطر چند فروند ایرباس، معاملاتمان با آمریکا را با خطر روبهرو کرده و به ایران موتور هواپیما بفروشیم. اروپا ایران را تحریم نکرده ولی میگوید اگر با شما معامله کرده یا از شما حمایت کنم، آمریکا مرا به دلیل حجم گسترده مبادلات مالی و تجاری تهدید میکند. من یک روز رئیس وقت حزب سوسیالیست فرانسه را به اقامتگاه سفیر دعوت کردم. او علاقهمند به ایران بود ولی گفت فرانسه که دومین قدرت اروپا است، به پای ایالت کالیفرنیا آمریکا هم نمیرسد. او آن زمان گفت که صندوق بازنشستگی آمریکا 30 میلیارد دلار در فرانسه سرمایهگذاری کرده است.
این مختص به ایران هم نیست. در ماجرای الحاق کرانه باختری به اسرائیل هم دیدید که اروپاییها مخالف این طرح بودند ولی به خاطر حمایت ترامپ از نتانیاهو، کار خاصی هم نتوانستند انجام دهند. توان اروپا همین قدر است و در بیشتر اوقات نیز آنها نقش سیاهی لشکر آمریکا را ایفا میکنند و به شدت هم تحت فشار کاخ سفید عمل میکنند.
از ابتدا به اروپا دلبسته نبودیم
*پس چرا بعد از خروج آمریکا، ایران واکنشی متناسب با اقدام آمریکا انجام نداد...
ما میدانستیم اروپاییها تا ترامپ مخالف ایران است، قادر به تامین منافع ایران نیستند اما هم میخواستیم علیه ایران اجماعی ایجاد نشود و به دنیا از جمله خود اروپاییها اثبات شود که آمریکاییها طرفدار چندجانبهگرایی نیستند بلکه به دنبال زورگویی و یکجانبهگراییاند. میخواستیم به آنها اثبات شود که حرف متحدان آمریکا هم برای کاخ سفید مهم نیست. این موضوعی است که اکنون اروپا به این باور رسیده است. ما میخواستیم دست واقعی آمریکا را هم برای افکارعمومی جهان و هم دولتمردان اروپایی رو کنیم که به نظر موفق هم بودیم. وگرنه ما از ابتدا هم به اروپا دلبستگی نداشتیم و میدانستیم آنها برای ما کاری نخواهند کرد.
برای ایران مهم نیست رئیسجمهور آمریکا، ترامپ باشد یا بایدن
*کمتر از سه ماه دیگر، انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست و بایدن براساس نظرسنجیها از ترامپ جلوتر است. آیا ریاست جمهوری بایدن میتواند شرایطی برای خروج از بن بست کنونی در روابط ایران و آمریکا و آنچه در ماجرای خروج آمریکا از برجام ایجاد کرده را فراهم کند؟
برای ما مهم این است که رئیسجمهور آمریکا فرد معقولی باشد. هر چند ایران مناسبات و سیاستهای خود را براساس انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و آمدن و رفتن افراد تنظیم نمیکند اما آنچه قابل انکار نیست این است که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در عرصه بینالمللی و وضعیت بسیاری از کشورها تاثیرگذار است و به همین خاطر، نمیتوان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را نادیده گرفت. باید کسی سکاندار آمریکا شود که معقول باشد، طبیعی و جهانی فکر کند و به هنجارها و قواعد بینالمللی احترام بگذارد. ترامپ در این چهار سال نشان داد چنین فردی نیست. البته برای ایران مهم نیست رئیسجمهور آمریکا، ترامپ باشد یا بایدن چراکه ممکن است بایدن هم رئیسجمهور شود ولی مشکلات ایران و آمریکا بر سرجای خود باقی بماند اما طبیعی است اگر فرد معقولی رئیسجمهور باشد، از فردی که غیرقابل پیشبینی است، بهتر است.
ترامپ هر اقدامی در مورد ایران را انجام داده است
*مناسبات تهران و واشنگتن در صورت پیروزی ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری را چگونه ارزیابی میکنید؟
ترامپ هر اقدامی در مورد ایران را انجام داده است. چیز دیگری باقی نمانده است. تحریمها علیه ایران بیسابقه بوده و چیز دیگری برای تحریم شدن باقی نمانده است. آنها چیز جدید دیگری در چنته ندارند که بخواهند آن را رو کنند. فوقش آن است که بخواهند شرایط فعلی را ادامه بدهند که زیاد جالب نیست. همپیمانان آمریکا هم به ایالات متحده گفتهاند که تحریمها به نفع ایران تمام شده است...
امکان نرمتر شدن ترامپ درباره ایران وجود دارد
*یعنی سیاست ترامپ در دور دوم نسبت به ایران نرمتر میشود؟
این امکان وجود دارد. ترامپ اقدام خصمانه دیگری نمیتواند علیه ایران انجام دهد چراکه قبلا همه را انجام داده است. اگر آمریکای ترامپ بخواهد در منطقه نقش مثبتی داشته باشد، اگر بخواهد تجارت موفقی داشته باشد، اگر بخواهد از منطقه آبرومندانه خارج شود، طبیعی است که نقش ایران تاثیرگذار بوده و نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد.
هیچ رئیسجمهوری، توانایی تغییر رژیم در ایران را ندارد
*سیاست تغییر رژیم را هم دنبال خواهند کرد؟
بحث تغییر رژیم از ابتدای انقلاب در دستورکار آمریکا بوده است. 41 سال از پیروزی انقلاب گذشته و آنها موفق به این کار نشدهاند. این به معنای آن نیست که آنها سیاستشان را تغییر دادهاند بلکه توانایی این کار نداشتند. آنها ابتدا از تغییر رفتار سخن گفتند و بعد از تغییر رژیم حرف زدند اما در هیچ کدام موفق نشدند. اکنون هم هر کسی بر سرکار میآید، بحث تغییر رژیم را مطرح میکند و سپس میگوید ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم.
ترامپ هم بر این مسئله تصریح کرده است. آنها چون توانایی این کار را ندارند، این حرفها را میزنند وگرنه آن را عملی میکردند و نیاز به تکرار مکررات نداشتند. فرقی هم ندارد رئیسجمهور چه کسی باشد، هر کسی رئیسجمهور شود، توانایی تغییر رژیم در ایران را ندارد.
نه ایران جنگ میخواهد و نه آمریکا
*جنگ حتی به شکل محدود چطور؟
به هیچ وجه. نه ایران جنگ را میخواهد و نه آمریکا. ترامپ هم بارها گفته من به دنبال جنگ نیستم و هرکسی به غیر از من وارد کاخ سفید میشد، جنگی را در خاورمیانه به راه میانداخت. او یکی از بزرگترین اشتباهات ایالات متحده را حضور در خاورمیانه و به راه انداختن دو جنگ عراق و افغانستان میداند.
عادیسازی روابط تهران - واشنگتن، بستگی به آمریکا دارد
*بایدن اگر رئیسجمهور شود، در قبال ایران چه سیاستی را در پیش میگیرد؟
آمریکا یک مجموعه و سیستم است و یک فرد نمیتواند بر این سیستم تاثیر خیلی زیادی بگذارد. در این سیستم، لابی صهیونیسم خیلی مهم است و فرقی نمیکند کدام حزب بر سرکار باشد. لابی اعراب، لابی بسیار قوی است که متاسفانه در مقابل ایران هم است. کارخانههای تسلیحاتی و کمپانیهای بزرگ نفت هم تصمیمساز هستند و نمیگذارند به راحتی یک فرد سیاستی را تغییر دهد. آنچه ممکن است رخ دهد، معقول شدن برخی از رویکردها و روشها است. من فکر میکنم اگر بایدن رئیسجمهور شود، سیاستهای آمریکا در مورد ایران اندکی معقولتر شود.
*یعنی ایران و آمریکا میتوانند در مورد دیگر مسائل اختلافیشان هم به توافق برسند؟
این موضوع بستگی به رویکرد آمریکا دارد. باید دید آنها چگونه رفتار میکنند وگرنه رویکرد ایران معقول بوده و مواضع روشنی هم دارد. این آمریکا بوده است که دشمنی با ایران را از 41 سال قبل در پیش گرفته، قولهایی را میدهد و تعهداتی را هم میپذیرد ولی زیر تعهداتش میزند و رویکردهای خصمانهتری را دنبال میکند.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید