کد خبر: 456060
|
۱۳۹۹/۱۰/۱۳ ۱۲:۳۳:۱۱
| |

سردار بی‌مثال

امیر موسوی در یادداشتی نوشت: سعه صدر شهید سلیمانی بی‌نظیر بود؛ همواره می‌دانست که باید به خصوصیات، سنت‌ها و باورهای مردم در مناطق مختلف خاورمیانه احترام گذاشت و به همین دلیل اقوام، گروه‌ها و مردمی با باورهای دینی متفاوت در منطقه نیز نهایت احترام را برای این فرمانده قائل بودند.

سردار بی‌مثال
کد خبر: 456060
|
۱۳۹۹/۱۰/۱۳ ۱۲:۳۳:۱۱

اعتمادآنلاین| امیر موسوی در یادداشتی نوشت: شهید قاسم سلیمانی چند خصوصیت ویژه و به خصوص داشت که این خصوصیات باعث می‌شد بتواند در مسیر پیشبرد اهداف انقلاب و سیاست‌های جمهوری اسلامی موثر واقع شود و نیروهای محور مقاومت از لبنان، سوریه و عراق گرفته تا یمن ایشان را به عنوان یک فرمانده بپذیرند.

سردار قاسم سلیمانی رفتاری منعطف داشت و با توجه به شرایط هر منطقه در خصوص موضوعات مختلف تصمیم‌گیری می‌کرد.

او می‌دانست که تصمیم‌گیری در هر منطقه نیازمند آشنایی و آگاهی زیادی است و از همین رو به نیروهای محلی و رهبران محلی در بسیاری از موارد اختیار تام می‌داد و از آنها حمایت می‌کرد.

سعی می‌کرد بیشتر در جایگاه یک مشورت‌دهنده برای گروه‌های مقاومت ظاهر شود تا کارها پیش برود و نقشه‌ها عملی شود. دوستان شهید حاج قاسم سلیمانی همگی گواهی می‌دهند که این شهید با درک درستی که از فضای کارش داشت همواره به فرماندهان و نیروهای محلی اعتماد می‌کرد و به آنها خودباوری می‌داد و همین امر باعث می‌شد آنها نیز نه از سر ترس یا اجبار که از سر عشق و علاقه به مشورت‌ها و دستورات سردار گوش فرا دهند.

سردار سلیمانی به نیروهای محور مقاومت اختیار می‌داد که به مصلحت کشور خویش عمل کنند و این نکته‌ای است که در کمتر فرمانده‌ای دیده می‌شود.


سعه صدر شهید سلیمانی بی‌نظیر بود؛ همواره می‌دانست که باید به خصوصیات، سنت‌ها و باورهای مردم در مناطق مختلف خاورمیانه احترام گذاشت و به همین دلیل اقوام، گروه‌ها و مردمی با باورهای دینی متفاوت در منطقه نیز نهایت احترام را برای این فرمانده قائل بودند. از مسیحی‌ها و ایزدی‌ها گرفته تا اهل سنت، شیعیان، کردها و عرب‌ها از سردار سلیمانی به نیکی یاد می‌کنند و او را فرمانده‌ای موثر می‌خوانند که برای همه آنها علیه تروریسم مبارزه می‌کرد.


یکی دیگر از خصوصیات سردار سلیمانی که زمینه‌ساز موفقیت این شهید در عرصه بین‌المللی می‌شد، اعتماد بی‌نظیری بود که در داخل کشور نسبت به او وجود داشت و در نتیجه آن اختیارات کامل در اختیار این فرمانده سپاه قدس قرار می‌گرفت.

زمانی که این شهید در جلسه‌ای سطح بالا در منطقه حضور می‌یافت، می‌توانست در لحظه هر تصمیمی را که صلاح می‌دانست اتخاذ کند و به سبب شناختی که دیگران داشتند، آگاه بودند که می‌توانند به‌طور کامل اطمینان داشته باشند که تصمیم سردار سلیمانی عملی می‌شود. او به هر ماموریتی با اختیار تام اعزام می‌شد و طرف مقابل می‌دانست که در حال سخن گفتن با یک تصمیم‌گیرنده نهایی است؛ چنین موضوعی باعث می‌شد کار با این سردار بزرگوار برای دیگر مقامات بین‌المللی راحت باشد.


تفویض اختیارات تام به سردار سلیمانی از آنجا ناشی می‌شد که در تهران، مقامات می‌دانستند او توانایی تصمیم‌گیری درست در شرایط سخت را داراست. به همین دلیل نیز می‌دیدیم در مدت زمانی اندک، توفیقاتی بزرگ حاصل می‌شد. اگر تصمیم‌گیری‌های سردار نبود امکان نداشت که در کمتر از 6 ساعت جلوی ورود داعش به اربیل را گرفت، امکان نداشت بتوان عراق را از چنگال دیو داعش بیرون کشید و امکان نداشت بتوان روزی را دید که سوریه توانسته بخش اعظمی از خاک خود را از تروریست‌ها پس بگیرد.


از سوی دیگر سردار سلیمانی نظیر دیگر فرماندهان نبود که در اتاق فرماندهی بماند و به دیگران دستور دهد پیشروی کنند.

چنان نترس بود که شخصا در میدان حضور می‌داشت و همین حضور طولانی مدت در میادین نبرد، شناخت و تجربه‌ای را برایش فراهم کرده بود که نظیرش کمتر دیده می‌شد.

برخلاف فرماندهان امریکایی در عراق یا فرماندهان ائتلاف، فرمانده سپاه ایران شخصا در همه جبهه‌های نبرد با تکفیری‌ها حاضر می‌شد و زمانی که سرباز چنین خصوصیتی را در فرمانده خود ببیند، به تصمیمات فرمانده در میدان اعتماد می‌کند.


در تمامی عملیات‌هایی که این فرمانده شهید مدیریتش را بر عهده داشت، شاهد آن هستیم که از یک سو دشمن پول، تجهیزات و امکانات فراوانی دارد و در مقابل نیروهای مقاومت با کمترین هزینه در میدان نبرد حاضر می‌شدند.

این موضوع حتی در جدال با داعش نیز برجسته بود؛ چرا که این گروه تروریستی روزانه نزدیک به یک میلیون بشکه نفت از موصل و از طریق ترکیه صادر می‌کرد و این نوع صادرات بودجه‌ای قوی برای این گروه فراهم آورده بود. اما ایران همین گروه را با امکانات و هزینه اندک در مقایسه با دیگران شکست داد و توانست گامی مهم در راستای امن‌تر کردن منطقه بردارد.


نگاه سردار سبب شد بسیاری از سیاست‌های نادرست در منطقه شکست بخورد. اشغال لبنان محقق نشد، سوریه تجزیه نشد، عراق سر پا ماند و مقاومت در فلسطین و یمن همچنان زنده است.


از خصوصیات دیگر شهید سلیمانی، اهتمام ایشان به تربیت نیروی کارآمد و کادرسازی بود که نمود آن در شرایط کنونی دیده می‌شود. امریکا تصور می‌کرد که با به شهادت رساندن سردار سلیمانی، می‌تواند به تمام خواسته‌های خود در منطقه دست پیدا کند و دیگر مشکلی بر سر راهش وجود نخواهد داشت اما شرایط طور دیگری رقم خورد. برای نمونه شاهد آن هستیم تیمی که اکنون جایگزین شهید سلیمانی شده است، سال‌ها کنار ایشان تجربه اندوخته و با توجه به تجربیات و ارتباطاتی که از گذشته وجود داشت، کار را پیش می‌برد. به آن معنا که هرچند سردار سلیمانی خصوصیاتی یگانه و قابل توجه داشت اما آگاه بود که باید با تربیت نیروهای مفید و کارآزموده برای دوران پس از خود میراثی گرانبها باقی بگذارد.


اقدام امریکا کاملا محرمانه و با محاسبات غلطی که بر اساس شرایط آن زمان منطقه صورت گرفت، انجام شد. آنها براین باور بودند که تحریم‌ ایران و اعتراضات داخل عراق و... تاثیرات خود را بر جای گذاشته و موضع جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کرده است.

به همین دلیل نیز رییس‌جمهور ایالات متحده در اقدامی بر خلاف اصول حقوقی و اخلاقی دستور داد تا شهید سلیمانی ترور شود و گمان می‌کرد این اقدام می‌تواند خواب‌های واشنگتن در منطقه را تعبیر کند.

برخلاف این روند واکنش دولت و ملت ایران و همچنین دولت‌ و ملت عراق نشان داد تمامی این محاسبات اشتباه بوده و مشاوران کاخ سفید بلافاصله ندای ندامت سر دادند. از همان لحظات اول متوجه شدند که این اقدام چه اشتباه بزرگی بوده و چه تاثیر بزرگی بر جایگاه و حضورشان در منطقه خواهد داشت.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها