ترامپ نارسیست فاشیست
بهروز بهزادی در یادداشتی نوشت: این نوشته قصه یک رییسجمهور نارسیست و فاشیست آمریکا است که طی چهار سال ریاستجمهوری خود با دنیا و بخش عظیمی از جامعه خود در افتاد.
اعتمادآنلاین| بهروز بهزادی در یادداشتی نوشت: این نوشته قصه یک رییسجمهور نارسیست و فاشیست آمریکا است که طی چهار سال ریاستجمهوری خود با دنیا و بخش عظیمی از جامعه خود در افتاد.
او امروز خسته و تنها در کاخ سفید نشسته است و نمیداند آیا محاکمه خواهد شد، آیا باید استعفا دهد، آیا باید از مردم امریکا عذرخواهی کند؟ ولی آنچه مسلم است میداند در کمتر از دو هفته دیگر باید کاخ سفید را ترک کند.
از سال 2015 دونالد ترامپ مذاکراتی را با برخی سران حزب جمهوریخواه امریکا آغاز کرد. حزب جمهوریخواه کاندیدای شاخصی که بتواند در برابر خانم هیلاری کلینتون که همه میدانستند کاندیدای اصلی دموکراتهاست، نداشت.
بیشتر اعضای حزب به او ابراز تمایل کردند و ترامپ در نیمههای سال 2015 اعلام کاندیداتوری کرد. او برای ستاد انتخاباتی خود پل منفورت را که یک لابیگر و استراتژیست شناخته شده بود، برگزید.
منفورت بسیاری از برنامههای ترامپ را برای پیروزی به او دیکته کرد. آنان از زمان پیروزی باراک اوباما میدانستند که بخشهایی از سفیدپوستان کارگر و کشاورز که در ایالتهای صنعتی و کشاورزی به کار اشتغال دارند، تمایلات نژادپرستانه دارند و برای جلب آنان باید شعارهای پوپولیستی را برگزینند.
نخستین کار منفورت این بود که اسلوگان «اول امریکا» را برای ترامپ بسازد و سپس شعارهایی را در جلوگیری از ورود برخی مسلمانان و ساخت دیوار جلوگیری از مهاجرت در جنوب که شامل مکزیک و کشورهای امریکا جنوبی میشد برای ترامپ برگزید و به این ترتیب ترامپ و خانم کلینتون در برابر هم قرار گرفتند.
ر
آنان هر چه به انتخابات نزدیکتر میشدند در آوردگاه کلینتون اطمینان خاطر از پیروزی بیشتر میشد، ولی ترامپ در موضع ضعف با کمک منفورت به فعالیت خود افزود تا اینکه نشت ایمیلهای خانم کلینتون در آستانه انتخابات عمومی بالاترین ضربه را به او زد و ترامپ رییسجمهوری شد.
ترامپ در دوره چهارساله ریاستجمهوری خود، گرچه منفورت را از دست داد ولی نصایح او را فراموش نکرد. او تلاش داشت کسانی را که با آرای خود پیروزی برایش خریدهاند، نگه دارد و در داخل کشور نیز چنین کرد. اما در خارج ناکامی پشت ناکامی گریبان ترامپ را گرفت.
مناسبات امریکا با چین به سردی گرایید و اروپا نگاه قبلی خود را نسبت به امریکا تغییر داد. در آسیا، ایران همچنان برای حرفهای او ارزش قائل نبود و در نهایت او از برجام که محصول مذاکرات پیچیده و فنی دولت روحانی و دولت اوباما بود، خارج شد و تحریمهای یکجانبهای را به ایران تحمیل کرد که تا امروز این تحریمها برقرار است ولی ایران همچنان بر مواضع خود ایستاده است.
ملاقات نمایشی او با رهبر کره شمالی نیز به موفقیتی نرسید و بعد از مدتی ارتباط امریکا و کره شمالی قطع شد. در نهایت دستورات فاشیستی ترامپ نارسیست باعث شد که طبقات تحصیلکرده و متوسط جامعه امریکا علیه او به پا خیزند و در انتخابات ریاستجمهوری بیشترین آرا نصیب جو بایدن رقیب دموکرات او شود.
اتفاقات هفتههای اخیر امریکا را از زمانی که ترامپ شکست خورد و آن را نپذیرفت تا روز پنجشنبه که هواداران خود را تحریک کرد به محل برگزاری تایید ریاستجمهوری جو بایدن حمله کنند، ضربهای بزرگ بر ساختار حکومتی امریکا وارد آورد و امروز خسته و تنها در کاخ سفید نشسته است و چشمانداز امیدوارکنندهای پیش روی خود ندارد. اینک بایدن مانده است و جامعه دوباره امریکا. جامعهای که به گفته جامعهشناسان سالها طول میکشد تا زخمهای متعددش التیام یابد.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید