«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
چالش پنهان بایدن در خاورمیانه چیست؟
به اعتقاد برخی از کارشناسان، گرچه این تصور غالب وجود دارد که مساله هستهای ایران و مساله فلسطین مهمترین چالشهای کاخ سفید در دوره پیش رو هستند، اما بحرانی به مراتب بغرنجتر به شکل چراغ خاموش در دوره ترامپ سیر بزرگتر شدن را گذرانده و احتمالاً دولت بایدن را مجبور به قرار دادن آن در اولویتهای خود خواهد کرد.
اعتمادآنلاین| مراسم تحلیف جو بایدن روز 20 ژانویه برگزار شد و وی به همراه دستیارانش به کاخ سفید رفتند تا تمام جهان نفسی هر چند کوتاه از دست سیاستهای کاخ سفید بکشد و بر آخرین صفحه دوره به شدت متلاطم ترامپ مهر پایان زده شود.
به گزارش اعتمادآنلاین ، از زمان پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و حتی در دوره تبلیغات انتخاباتی 2 مساله محوری به عنوان برنامههای بغرنج دولت آمریکا در خاورمیانه اعلام میشد؛ 2 پروندهای که ترامپ ادعا میکرد در پیشبرد آن سازنده عمل کرده است، اما از نگاه صاحبنظران بیطرف بیش از آنکه سازنده باشد، تخریبآمیز بود.
ترامپ در دوره ریاستجمهوری خود از یک استراتژی برای 2 پرونده خاورمیانهای یعنی برنامه هستهای ایران و سازش در خاورمیانه استفاده کرده بود.
او در یک پرونده شکست شبهکاملی را متحمل شده، اما در پرونده دوم به توفیقاتی (در چارچوب دیدگاه و برنامههای خود) دست یافت.
به اعتراف تمامی کارشناسان، دولت ترامپ در پرونده هستهای ایران که با هدف به زانو در آوردن و مجبور کردن تهران به بازگشت به مذاکره و تغییر برجام بود با وجود مجبور کردن کشورهای جهان برای عدم تعامل با جمهوری اسلامی ایران و اعمال فشار حداکثری تحریمها بر مردم کشورمان، شکست سنگینی را متحمل شد.
او گرچه در پرونده دوم یعنی سازش خاورمیانه در دقیقه نود چند کشور عربی را برای علنی کردن روابط پنهانی خود با اسرائیل به صف کرد، اما باز هم نتوانست خود را از بحران شکست سیاسی در تعامل با مسائل خاورمیانه خارج کند.
به اعتقاد برخی از کارشناسان، گرچه این تصور غالب وجود دارد که مساله هستهای ایران و مساله فلسطین مهمترین چالشهای کاخ سفید در دوره پیش رو هستند، اما بحرانی به مراتب بغرنجتر به شکل چراغ خاموش در دوره ترامپ سیر بزرگتر شدن را گذرانده و احتمالاً دولت بایدن را مجبور به قرار دادن آن در اولویتهای خود خواهد کرد.
به بیانی دیگر، با وجود آنکه اظهارنظرها و سخنان چند ماه اخیر جو بایدن نشان میدهد که وی قصد ندارد خاورمیانه را در رأس اولویتهای برنامههای خود قرار دهد و بیشترین هموغم خود را معطوف به سر و سامان دادن به اوضاع وخیم ایالات متحده به دلیل شیوع ویروس کرونا کند، اما پیشبینی میشود تا چند ماه دیگر بمبی را که ترامپ سهواً و یا شاید عمداً در خاورمیانه به حال خود رها کرده بود در مقابل چشمان خود در حال انفجار ببیند.
با نگاهی به اوضاع منطقه، بحران عراق در میان فراموشی یا عدم قرار گرفتن در اولویت، روز به روز بغرنجتر شده است. همین امر ممکن است کاخ سفید را مجبور کند برای نجات 2 تریلیون دلار هزینهای که از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی تا کنون در این کشور صرف کرده عراق را مجدداً در رأس اولویتهای خارجیاش قرار دهد و گرنه راهی جز خروج دست خالی از این کشور نخواهد داشت.
میراثی که جورج بوش پسر برای آمریکا بر جای گذاشته امروز به بدترین شکل در حال فروپاشی است و آمریکا علیرغم صرف مبالغ هنگفت همچنان خود را در آستانه اخراج شدن از عراق میبیند.
سوای مشکلات امنیتی که واشینگتن از سال 2003 تا به امروز برای عراقیها به ارمغان آورده، اقتصاد این کشور نیز با وجود برخورداری از ظرفیت کامل صادرات نفتی به شکل فاجعهآمیزی در حال فروپاشی است.
کاهش تقاضا برای نفت، مشکلات ویروس کرونا و اختلافات داخلی باعث شد تا حجم بدهیهای عراق به حدود 80 میلیارد دلار برسد، در حالیکه در برخی از ماههای سال گذشته میلادی دولت این کشور از پرداخت حقوق کارمندان خود هم عاجز ماند.
دولت الکاظمی که اصولاً در واکنش به اعتراضات گسترده مردمی نسبت به اوضاع معیشتی خود با برنامه سامان دادن به اوضاع اقتصادی و فراهم کردن زمینه برگزاری انتخابات زودرس سر کار آمده است، نه تنها در تحقق هدف اول عاجز مانده بلکه با تعویق موعد انتخابات زودرس نشان داد در هدف دوم خود نیز چندان توانمند عمل نمیکند.
اختلافات داخلی در عراق به شکل قابل توجهی در حال افزایش است و با تعویق انتخابات نیز موج این اعتراضات بیشتر هم شده است، امری که باعث شد سیدعمار حکیم، رهبر ائتلاف عراقیون، اعتراض ضمنی خود را نسبت به آن اعلام کرده و در لفافه تاکید کند حاضر به تعویق مجدد انتخابات (که ظاهراً قابل پیشبینی است) نخواهد بود.
دولت آمریکا که از سال 2003 به هر شکل ممکن تلاش دارد تا حضور خود را در عراق به حداکثر استحکام برساند و به اعتراف مسئولان سابق این کشور از جمله دونالد ترامپ داعش را هم به همین منظور تاسیس کرده بود، امروز به شکل گریزناپذیری با معضل خروج (بخوانید اخراج) از عراق یا ورود به جنگ با مردم این کشور مواجه است.
در این حال بایدن به عنوان میراثدار برنامه دولت آمریکا تا چندی دیگر بومرنگ ناامنی را در حال حرکت به سوی نیروهای خود خواهد دید و با وجود آنکه اکثر کارشناسان پروندههای دیگری را نامزد قرار گرفتن روی میز او اعلام میکنند بایدن دیر یا زود مجبور خواهد شد پرونده عراق را از کشوی میز خارج کرده و خواسته یا ناخواسته روی میز بگذارد تا شاید بتواند از این طریق سرمایهگذاری تریلیونی کشورش را در عراق حفظ کرده یا حداقل خروجی آبرومندانه برای ارتش کشورش از عراق تدارک ببیند.
مگر آن که همانند رئیس سابقش طرح تولد عنصر ناامنی جدیدی را برای عراق و منطقه داشته باشد!
دیدگاه تان را بنویسید