کد خبر: 465457
|
۱۳۹۹/۱۱/۲۹ ۰۹:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

زیبایی آمریکای جیمی راسکین

جایگزینی قدرت موروثی با شایستگی؛ ایده اینکه ما می‌توانیم بر خود حکومت کنیم؛ اینکه مردم عادی می‌توانند برای در دست گرفتن حکومت قیام کنند اما با آن قیام نمی‌توانند اطرافیان خود را مجبور به تبعیت کنند؛ اینها مفاهیم بزرگ آمریکایی بودند، مفاهیمی که هرگز به طور کامل درک نشده اما همیشه حداقل به عنوان یک ایده‌آل محترم شمرده شده است.

زیبایی آمریکای جیمی راسکین
کد خبر: 465457
|
۱۳۹۹/۱۱/۲۹ ۰۹:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| منیژه موذن- «‏نمی‌خواهم همان‌طور که پسرم را در انتهای سال 2020 از دست دادم، کشورم و جمهوریت آن را نیز در 2021 از دست بدهم.» جیمی راسکین نماینده کنگره چند روز قبل از حمله هواداران ترامپ به کنگره پسرش را از دست داد. روز حمله دخترش به همراه او در ساختمان کنگره بود و ممکن بود او را هم از دست بدهد. راسکین طراح اصلی استیضاح دوم ترامپ بود.

بیل مک کیبن خبرنگار «نیویورکر» در مطلبی به کیفرخواست راسکین در محکمه دومین استیضاح ترامپ و دموکراسی آمریکا پرداخته است.

***

اولین باری که با جیمی راسکین ملاقات کردم هوا تاریک بود و ما در بالای پله‌های بزرگ کتابخانه Widener هاروارد ایستاده بودیم و به دریایی از شمع‌ها نگاه می‌کردیم.

من خبرنگار «کریمسون»، روزنامه دانشگاه، بودم و او دانشجوی لیسانسی بود که علیه دخالت دولت رونالد ریگان در آمریکای مرکزی فعالیت می‌کرد و تازه یک راهپیمایی عظیم در هاروارد به راه انداخته بود. او سخنرانی شورانگیز و قدرتمندی کرده بود که دانشجویان را به هیجان آورده بود.

روز پنجشنبه وقتی در پایان جلسه دادرسی در دادگاه استیضاح دوم دونالد ترامپ به سخنان راسکین که حالا نماینده دموکرات از منطقه هشتم کنگره مریلند بود گوش می‌دادم، به آن لحظه فکر کردم.

راسکین روز پنجشنبه جلسه را با یک سخنرانی پرشور و شخصی در مورد پنهان کردن اعضای خانواده‌اش از آشوبگران در حمله 6 ژانویه به کنگره آغاز کرد. سخنرانی راسکین به اندازه سخنرانی‌اش در آن شب دانشگاه قدرتمند و تاثیرگذار بود. اما سخنرانی او در روز پنجشنبه از اهمیت بیشتری برخوردار بود: به نظر من این یک دفاع کلاسیک از تاریخ آمریکا و حتی دفاع از استثنایی بودن تاریخ آمریکا بود.

راسکین

اینکه این موضوع به یک چپ‌گرا محول شده بود به اندازه کافی گویاست (تفکر چپ در آمریکا متشکل از افراد و گروه‌هایی است که به دنبال برابری‌طلبی در نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایالات متحده هستند).

اگرچه ترقی‌خواهان دائماً به تضعیف غرور آمریکایی و کم‌ارزش جلوه دادن تاریخ آمریکا متهم می‌شوند، اما در واقع این ترقی‌خواهان هستند که واقعاً داستان ملت آمریکا را درک می‌کنند.

راسکین در خانواده‌ای با تفکرات چپ بزرگ شد؛ پدرش مارکوس، پس از چند سال ابتدایی در دولت کندی، کار خود را رها کرد و با ریچارد بارنت، مهم‌ترین اتاق فکر ترقی‌خواهان، موسسه مطالعات سیاست را تاسیس کرد. مارکوس یکی از فعالان جنبش ضدجنگ بود. وقتی دانیل الزبرگ مقالات پنتاگون را به سرقت برد آنها را به راسکین تحویل داد. بعداً مارکوس راسکین ریاست گروهی را بر عهده گرفت که کمپین منجمدسازی سلاح‌های هسته‌ای را رهبری می‌کرد.

مارکوس راسکین

مثل پدر مثل پسر (اصطلاح آمریکایی) جیمی راسکین، استاد سابق حقوق و ساکن پارک ماریلند تاکوما در مقام مشاور عمومی در ائتلاف رنگین‌کمانی جسی جکسون خدمت کرد.

پیش از این هفته، مشهورترین اظهارات عمومی او به سال 2006 برمی‌گردد. وقتی هنگام مناظره درباره حقوق همجنسگرایان به یک سناتور جمهوری‌خواه یادآوری کرد که: «وقتی سوگند یاد کردید دست خود را بر کتاب مقدس گذاشته و قسم خورده‌اید که از قانون اساسی محافظت کنید. شما دست خود را روی قانون اساسی نگذاشته و قسم نخورده‌اید که از کتاب مقدس محافظت کنید.»

بعداً در همان سال راسکین به سنای ایالتی مریلند راه یافت و در آنجا برای قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان و ماری‌جوانا تلاش کرد.

راسکین در سخنان پایانی خود در روز پنجشنبه با ارجاع به سخنرانی گتیسبورگ و اعلامیه استقلال باز هم به قانون اساسی بازگشت.

او خاطرنشان کرد که: «دموکراسی- حکومت مردم بر مردم و برای مردم- در این سیاره یک استثناست و همیشه هم بوده است. البته دموکراسی ما (آمریکا) از ابتدا کاملاً ناقص بود و ناقص هم باقی مانده است؛ «جمهوری برده» که هنوز در آن جورج فلوید می‌تواند به دست ماموران پلیس در روز روشن کشته شود. اما بینش اساسی بنیان‌گذاران، این ایده که «همه انسان‌ها برابر هستند» به ما امکان داد موج‌های مبارزه سیاسی و تغییر و تحول قانون اساسی را آزاد کنیم، تا بتوانیم بزرگ‌ترین دموکراسی چندنژادی، چندمذهبی،‌ چندملیتی جهان شویم. مایه حسادت دنیا.»

راسکین

راسکین در ادامه گفت: «این بنیان‌گذاران در آغاز یک ترس بزرگ داشتند: «رئیس‌جمهورها ظالم می‌شوند و می‌خواهند پادشاه شوند.» به همین دلیل آنها سوگند ریاست‌جمهوری را در ماده دوم قانون اساسی نوشتند؛ با اصرار برجسته مبنی بر اینکه کار رئیس‌جمهور حفظ و دفاع از این سند است.»

همان‌طور که به سخنرانی راسکین گوش می‌دادم، تاریخ کلاسیک گوردون‌وود «رادیکالیسم انقلاب آمریکا» را که در سال 1991 منتشر شد به خاطر آوردم و استدلال آن مبنی بر اینکه امروز برای ما دشوار است درک کنیم که بنیان‌گذاران این ملت چه شکاف چشمگیری در گسست با گذشته را نمایندگی کردند: «زندگی در یک جامعه سلطنتی قبل از هر چیز به معنای تبعیت از پادشاه بود. این یک وضعیت سیاسی ساده نبود اما پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و حتی روانشناختی داشت.» جهان منظم و سلسله مراتبی بود؛ هر کسی بالادست خود را داشت و آن بالادست اقتدار مردسالارانه را اعمال می‌کرد.

جایگزینی قدرت موروثی با شایستگی؛ ایده اینکه ما می‌توانیم بر خود حکومت کنیم؛ اینکه مردم عادی می‌توانند برای در دست گرفتن حکومت قیام کنند اما با آن قیام نمی‌توانند اطرافیان خود را مجبور به تبعیت کنند؛ اینها مفاهیم بزرگ آمریکایی بودند، مفاهیمی که هرگز به طور کامل درک نشده اما همیشه حداقل به عنوان یک ایده‌آل محترم شمرده شده است.

البته تا زمان دونالد ترامپ: مردی که در مورد مشکلات ملت ما گفت، «من به تنهایی» می‌توانم آنها را حل کنم. مردی که اصرار داشت قانون اساسی به او حق انجام هر کاری را داده است. مردی که خانواده‌اش را در جایگاه‌های عالیرتبه‌ای منصوب کرد و از موقعیت‌های دولتی برای پر کردن جیبش استفاده می‌کرد. مردی که در نهایت، خود را بالاتر از سیستم ما قرار داد وقتی که این سیستم سرانجام او را رد کرد و حتی پس از آنکه دادگاه‌ها و ایالت‌ها اعلام کردند که او باخته است از پذیرش نتیجه انتخابات امتناع کرد. مردی که در تاریخ 6 ژانویه کوشید تا به آن تاریخ طولانی خودگردانی خاتمه دهد.

روز پنجشنبه راسکین، در محکمه‌ای که همه می‌دانستند نمی‌تواند در آن پیروز شود، مجبور بود تظاهر کند که مخاطبان سناتورش با او در پیش‌فرض‌هایش در مورد دموکراسی هم‌عقیده‌اند. باوری که البته بسیاری از آنها نداشتند؛ بسیاری دقیقاً به منظور حفظ موقعیت و امتیاز خود را به ترامپ نزدیک کرده بودند.

جیمی راسکین

آیا کسی وجود دارد که فکر کند نسخه 1776 از لیندسی گراهام در کنار سام آدامز و تام پین می‌جنگیده است؟

بسیار ساده‌تر است که او را یک مرد سرگردان و سرگشته تصور کنیم که به خدمتکاران دستور می‌دهد چمدان‌ها را برای بازگشت به لندن همراه با دیگر توری‌ها (اعضای حزب توری بریتانیا) ببندند.

اعضای حزبی که خود را «جمهوری‌خواه» می‌خواندند و وانمود می‌کردند که تبعیت آنها به نوعی حمله به «الیت‌ها» است، یادآور قدرت ایده‌ای هستند که آنها برای تخریب آن تمام تلاش خود را کرده‌اند.

شخص باید مدام در برابر آن امتیاز و جایگاه و منافع شخصی بایستد، بنابراین پرونده راسکین برای تاریخ ساخته شده بود. پرونده‌ای علیه ترامپ، و ترامپ بعدی و ترامپ بعد از آن، اگر ما آن‌قدر خوش‌شانس باشیم که به عنوان یک کشور دیدن این چالش‌ها را تحمل کنیم. و اگر ما آن‌قدر خوش‌شانس باشیم، این موضوع به این دلیل خواهد بود که نسل‌های جدید راسکین‌ها در برابر قدرت ایستادگی خواهند کرد. سنت ترقی‌خواهانه‌ای که به بنیان‌گذاری ما برمی‌گردد.

تاریخ آمریکا پر از زشتی است، اما در درون آن زیبایی نیز وجود دارد و این همان چیزی بود که محکمه این هفته را روشن کرد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها