کد خبر: 467636
|
۱۳۹۹/۱۲/۰۹ ۱۱:۵۰:۰۰
| |

القدس العربی:

ادامه بحران ایران به زیان کشور‌های حاشیه خلیج فارس است

به نظر می‌رسد وارد مرحله انتظار برای اجرای سیاست‌های جدید آمریکا با بایدن شده ایم. راه جدیدی که ایالات متحده با ایران پیش می‌گیرد، نیازمند گشودن باب مذاکره میان این دو پس از چند سال تنش و درگیری است.

ادامه بحران ایران به زیان کشور‌های حاشیه خلیج فارس است
کد خبر: 467636
|
۱۳۹۹/۱۲/۰۹ ۱۱:۵۰:۰۰

اعتمادآنلاین| به نظر می‌رسد وارد مرحله انتظار برای اجرای سیاست‌های جدید آمریکا با بایدن شده ایم. راه جدیدی که ایالات متحده با ایران پیش می‌گیرد، نیازمند گشودن باب مذاکره میان این دو پس از چند سال تنش و درگیری است. ایران امروز، ایران سال 1980 نیست، بلکه یک ایران پراگماتیست و عملگراست که تلاش می‌کند شرایط مالی و جهانی خود را بهبود بخشد. این بدان معناست که تلاش برای مذاکره، باب‌های مشخصی را می‌گشاید، همانطور که سفر نیکسون در اوایل دهه هفتاد، باب تحولات را در چین کمونیست، گشود. چین از تمام تحرکات کمونیستی و ازادی خواهانه در جهان حمایت کرده است، از جمله جنگ ویتنام. اما گشایش آمریکا به روی چین، گرایش‌های این کشور را تا حد زیادی تغییر داد و در پایان دهه هفتاد قرن بیستم، یک اصلاح اقتصادی سرمایه داری گسترده، بدون تغییر جوهره نظام کمونیستی چین، ایجاد شد.

محاصره و تحریم ایران، به ملت ایران اسیب رساند، اما نتوانست نتایج مطلوب غرب را محقق کند، چرا که منافذ زیادی برای صادرات و واردات ایران وجود دارد. با این حال، ایرانی که در روابط خود با غرب فشار زیادی را احساس می‌کند، از هر فرصتی برای شکستن این اختناق استفاده می‌کند.

در مقابل، سیاست جدید آمریکا، به اندازه گذشته وابسته به انرژی نیست و دلیل آن، بی نیازی اش از واردات نفت است. آمریکا به تدریج از دخالت در درگیری‌های خاورمیانه دست می‌کشد تا تمام تمرکز خود را روی چین بگذارد.

از این رو، آمریکا هرگز قبول نمی‌کند که اسرائیل یا برخی دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس، برای بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای و مذاکره با ایران شرط بگذارند. برعکس، ایالات متحده از متحدان عرب خود می‌خواهد راه حل‌های میانه را در رابطه با ایران بپذیرند.

منطقه ما شاهد کاهش نفوذ آمریکاست. برخی کشور‌های عربی روابط امنیتی با اسرائیل برقرار کرده اند تا خروج آمریکا از منطقه را جبران کنند، اما دولت‌هایی نظیر کویت، قطر و عمان، سیاست‌های عاقلانه‌ای در قبال ایران اتخاذ کرده اند. پس نه کویت و نه قطر و نه عمان، طرحی برای ائتلاف با اسرائیل برای مقابله با ایران ندارند. ایالات متحده تصمیم به ممنوعیت فروش سلاح به عربستان گرفته و دیگر از ادامه جنگ یمن حمایت نمی‌کند.

درگیری ایران با تعدادی از دولت‌های خلیج فارس و نه تمام انها، به معنی به خطر افتادن امنیت منطقه است. ترس بزرگتر آن است که سرمایه گذاران بین المللی از سرمایه گذاری در خلیج فارس خودداری کنند. ایران هرگز از این موضوع نمی‌ترسد؛ دلیل آن، گستره جغرافیایی، جمعیت و سپس نقش منطقه ای، سیاست‌های هسته‌ای و قدرت این کشور برای به چالش کشیدن آمریکاست. تعدادی از دولت‌های منطقه زمان داشتند تا مشکلات خود با ایران را حل کنند، اما ترجیح دادند از قدرت‌های بین المللی و اسرائیل برای تضعیف ایران استفاده کنند و آن‌ها را برای حمله نظامی به این کشور ترغیب کنند. با این حال، این اتفاق در دوره ترامپ رخ نداد و در زمان بایدن هم بوقوع نمی‌پیوندد. مسیر برای راه حل میانه با ایران هموار است، اما ابتکار عمل در دست آمریکاست.

عملا با وجود چالش‌های داخلی در این کشور، نظام سیاسی ایران قادر به بقای طولانی مدت است. با تجربه ایران، تحول در این کشور تنها با ایجاد فضای آرامش و رشد اقتصادی و اصلاح، محقق می‌شود و این مهم تنها بعد از رفع تحریم‌ها دست یافتنی است؛ طوری که ایران احساس کند اصلاح، خطری برای آن ندارد.

پایان درگیری با ایران یا حداقل کنترل آن، به نفع منطقه و دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس است. امنیت خلیج فارس نیازمند نظم جدیدی است که ایران هم در آن جای دارد و می‌تواند از منافع متقابل دولت‌های منطقه حمایت کند.

منبع: انتخاب

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها