کد خبر: 476450
|
۱۴۰۰/۰۱/۲۴ ۱۱:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» از بازخوانی یک پرونده قدیمی گزارش می‌دهد:

چگونه نگاه صدام حسین به شرق باعث سرنگونی او شد؟

همزمان با سالروز سقوط بغداد شبکه الجزیره گزارش‌های متعددی را در رابطه با این حادثه و نقش هر یک از قدرت‌های جهانی در آن منتشر کرد. یکی از جالب‌ترین گزارش‌های منتشر شده مربوط به داستان پشت کردن روس‌ها به صدام حسین در حساس‌ترین شرایط است، آن هم در حالی‌که صدام مسکو را متحد اصلی خود در روزهای سخت می‌‌پنداشت.

چگونه نگاه صدام حسین به شرق باعث سرنگونی او شد؟
کد خبر: 476450
|
۱۴۰۰/۰۱/۲۴ ۱۱:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| همزمان با سالروز سقوط بغداد (9 آوریل) شبکه الجزیره گزارش‌های متعددی را در رابطه با این حادثه و نقش هر یک از قدرت‌های جهانی در آن منتشر کرد. یکی از جالب‌ترین گزارش‌های منتشر شده مربوط به داستان پشت کردن روس‌ها به صدام حسین در حساس‌ترین شرایط است، آن هم در حالی‌که صدام مسکو را متحد اصلی خود در روزهای سخت می‌‌پنداشت.

به گزارش اعتمادآنلاین ، در مقدمه این گزارش آمده است: آخرین سفیر روسیه در عراق در دوره صدام حسین، چند سال قبل در گفت‌وگویی از نشست محرمانه‌ای سخن گفت که برای بررسی اوضاع عراق با طرف آمریکایی برگزار شده بود.

ولادیمیر تیتارنکو، آخرین سفیر روسیه در دوره صدام حسین، در گفت‌وگویی که سال 2013 با یک شبکه تلویزیونی روسی داشت خبر داد، نشست محرمانه‌ای بین کارشناسان روس و آمریکایی در ایالات متحده برگزار شد.

این نشست یک هفته بعد از حوادث 11 سپتامبر 2011 انجام شد و دستور کار آن بررسی اوضاع عراق بود.

این دیپلمات روس تاکید کرد: قرار بود مسائل اقتصادی مرتبط با عراق مورد بررسی قرار بگیرد، اما رویکرد این جلسه سمت‌وسوی دیگری به خود گرفت، به نحوی که به جلسه بازجویی ماموران اطلاعاتی آمریکا در رابطه با میزان آمادگی عراق در مقابله با جنگی فراگیر تبدیل شد.

در ادامه این گزارش آمده است: به رغم آن که این سخنان تیتارنکو- بعد از جنجال بزرگی که به راه انداخت- از پایگاه اطلاع‌رسانی این شبکه حذف شد، اما همچنان پرسش‌های مختلفی در رابطه با نقش روسیه و دلایل سکوت این کشور در مقابل تهاجم ایالات متحده به عراق باقی مانده است.

نویسنده گزارش در ادامه آورده است: در دوره صدام حسین، روابط بغداد با روسیه بر پایه تمایل عراق به اعتماد بر مسکو استوار بود. این باور نزد صدام حسین وجود داشت که روسیه عضو دائم شورای امنیت است و می‌‌توان از این طریق حمایت مسکو را در تقابل با آمریکا کسب کرد و در مقابل تمایل علنی واشینگتن برای تغییر ساختار قدرت در عراق ایستادگی کرد.

دکتر بشار فتحی العکیدی، استاد تاریخ معاصر عراق، در این رابطه به الجزیره گفت: به رغم تمامی امتیازات اقتصادی‌ای که عراق به روسیه تقدیم کرد که در رأس آن اختصاص امتیازات ویژه نفتی بود، سمت‌وسوی مسائل و تحولات باعث شد تا روس‌ها موضع خود را نسبت به عراق تغییر داده و از حمایت خود از این کشور شانه خالی کنند.

به گفته العکیدی، روسیه هیچ گاه در مواضع خود در قبال کشورهای عربی ثابت‌قدم نبوده و همواره بر اساس مقتضای منافع خود آن را تغییر داده و از مواضع و متحدانش در بدترین شرایط شانه خالی کرده است.

در ادامه این تحلیل آمده است: ابتدای امر روسیه موضعی مخالف با تهاجم آمریکا به عراق گرفت، اما بعدتر از موضع خود عقب نشست چون نمی‌خواست در برابر ایالات متحده بایستد. این موضع جدید حتی بر روابط بین 2 کشور هم تاثیر گذاشت، زیرا مسکو بر این باور بود که ایالات متحده در تغییر واقعیت‌های سیاسی عراق جدی است و خود نیز تمایل زیادی به ایفای نقشی بزرگ‌تر در منطقه دارد.

به اعتقاد روس‌ها این تحولات فرصت مناسبی برای بازگشت قدرت و نقش روسیه به عنوان یکی از قطب‌های فعال سیاسی در جهان محسوب می‌‌شد.

دکتر عمار فاضل حمزه، استاد تاریخ معاصر عربی، هم به الجزیره گفت: مشروح نشست روسیه و آمریکا در رابطه با عراق همچنان محرمانه است، به نحوی که حتی اطلاعاتی که تیتارنکو هم آن را برملا کرد نیز مجدداً مخفی شد.

با این حال از طریق اطلاعات جسته و گریخته موجود می‌توان گفت که ایالات متحده به دنبال جمع‌آوری اطلاعاتی تفصیلی و دقیق در رابطه با ویژگی‌های عملیاتی و توانمندی‌های تخریبی تسلیحات ارتش عراق بود، همان تسلیحاتی که پیش از تهاجم آمریکا به عراق به سوژه اصلی رسانه‌ها تبدیل شد و برخی رسانه ها بر این باور بودند که برگ برنده صدام حسین در جنگ با آمریکا تسلیحات شیمیایی یا حتی بیولوژیک روسی است که آن را در لحظه مناسب خارج کرده و جنگ را با آن مغلوبه می‌‌کند.

حمزه معتقد است از طریق خوانشی که از تاریخ روابط عراق و روسیه پیدا کرده و نیز نگاهی که به نقش اطلاعاتی آمریکا به دست آورده، تصور نمی‌کند ایالات متحده چندان تکیه‌ای به اطلاعاتی داشته باشد که روس‌ها در این رابطه تقدیم می‌‌کردند.

از دیدگاه این کارشناس، آمریکایی‌ها به هر شکل پیش از این هم تجربه جنگیدن با تسلیحات ارتش عراق را در جنگ 1991 (جنگ اول خلیج‌فارس) داشتند. از این رو تصور می‌‌کند هدف ایالات متحده بیش از هر چیز بی‌طرف کردن روسیه و همسو کردن مواضع این کشور با خواست آمریکا برای سرنگونی صدام حسین بود.

او در توضیح این مساله افزود: روسیه هم خوب می‌‌دانست بسیار دشوار است که ارتش عراق بتواند در مقابل تهاجم آمریکا ایستادگی کند چرا که خود جنگ‌افزار و فناوری‌های تسلیحاتی را در اختیارش قرار داده بود، اما مشخص بود که آمریکا نگران اقدامات غافلگیرانه‌ی عراقی‌هاست و به همین خاطر هر نوع اطلاعاتی که روس‌ها در اختیار واشینگتن قرار می‌‌دادند می‌توانست به داشته‌های اطلاعاتی آمریکا برای پیروزی در این جنگ کمک کند.

با این حال دکتر حسین علیوی الکردی، استاد دانشگاه و پژوهشگر سیاسی، نگاه دیگری به رویکرد روسیه داشته و بر این باور است که رؤیای روس‌ها گرفتار شدن آمریکا در تنگنای امنیتی شدید در عراق بود.

به گفته وی: حمله آمریکا به عراق فواید زیادی را برای روسیه در بر داشت، زیرا می‌‌توانست مسکو را از زیر یوغ قیمت‌گذاری‌های دستوری نفت توسط آمریکا خارج کند و دلبسته رسیدن به دستاوردهای اقتصادی پس از اشغال با استفاده از حافظه تاریخی عراقی‌ها نسبت به روسیه به عنوان یک ابرقدرت جهانی شد تا در دوره بازسازی بعد از خرابی این کشور، وارد عمل شده و مجدداً فعالیت‌ها در بخش نفتی این کشور از سر گرفته شود.

از دیدگاه الکردی، شانه خالی کردن روسیه از تعهدات خود نسبت به حمله به عراق منافع مختلفی را برای این کشور به همراه آورد که یکی از آنها سرگرم شدن آمریکایی‌ها با حلقه‌های بحرانی در فاصله‌ای دورتر از دامنه نفوذ منطقه‌ای و بین‌المللی روسیه بود. همچنین روسیه با این کار می‌توانست سکوت و سازش آمریکایی‌ها را در رابطه با مسائل حیاتی این کشور در جمهوری‌های سابق اتحاد جماهیر شوروی بخرد و در کنار آن ذهن جوامع عربی را برای نفوذش در آینده آماده سازد.

از دیدگاه الکردی روسیه منافع زیادی را بعد از تهاجم به دست آورد و توانست دشنه‌های راهبردی دردناکی را به پهلوی آمریکا وارد کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها