«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
اهمیت محکومیت قاتل جرج فلوید چه بود؟
بیرون دادگاه قاتل جرج فلوید فعالان جنبش «Black lives matter»، خبرنگاران و بسیاری از کسانی حضور داشتند. هنگامی که کلمه «مجرم» برای اولین اتهام از سه اتهام مطرح شده، خوانده شد واکنشها شدید و واضح بود: «یک تشویق انفجاری».
اعتمادآنلاین| بعدازظهر روز سهشنبه در فرمانداری منطقه هنپین، قاضی پیتر کیهیل یک پاکت زرد را باز و حکم دادگاه علیه درک شاوین را قرائت کرد؛ افسر سابق پلیس مینیاپولیس که در ماه مه سال گذشته زانوی خود را به مدت نه دقیقه و بیست و نه ثانیه روی گردن جورج فلوید گذاشت و باعث کشته شدن او و اعتراضات سراسری علیه سو رفتار پلیس و نژادپرستی سیستماتیک شد.
شاوین ماسکی به رنگ آبی کمرنگ بر صورت داشت و چشمانش از این طرف به آن طرف میچرخید.
دادگاه شاوین را در دو فقره «قتل عمد درجه دوم» و یک فقره «قتل شبهعمد درجه دوم» گناهکار شناخت و درعرض چند دقیقه همه چیز تمام شد.
شاوین که حالا یک قاتل محکوم است با دستبند از اتاق دادگاه خارج شد. کیهیل از هیات منصفه برای "انجام وظیفه سنگین" خود تشکر کرد. وثیقه لغو شد و حکم هشت هفته دیگر صادر میشود.
در بیرون دادگاه، روی یک چمنزار وسیع چند صد نفر منتظر خبر بودند.
بیرون دادگاه فعالان جنبش «Black lives matter»، خبرنگاران و بسیاری از کسانی حضور داشتند که پس از دریافت خبر از طریق تلفنهای خود مبنی بر اینکه قاضی به زودی حکم هیات منصفه را قرائت میکند، به منطقه رفته بودند. هنگامی که کلمه «مجرم» برای اولین اتهام از سه اتهام مطرح شده، خوانده شد واکنشها شدید و واضح بود: «یک تشویق انفجاری»
جلانی کاب، یکی از نویسندگان نیویورکر، مورخ و استاد روزنامهنگاری در دانشگاه کلمبیا که برای پوشش این دادگاه در مینیاپولیس بود در گفتگویی تلفنی با دیوید رمنیک سردبیر نیویورکر حال و هوای اطراف دادگاه در زمان اعلام حکم را شرح داده است.
***
*جلانی، آیا میتوانی با گفتن اینکه کجا هستی و حضور در آنجا چه حسی دارد، شروع کنی؟
من جلوی دادگاه، در زمین چمن، در همان نقطهای هستم که هفته گذشته بن کراپ، وکیل خانواده فلوید، یک تجمع و کنفرانس مطبوعاتی داشت. وقتی خبر رسید که اعلام حکم نزدیک است جمعیت در زمان کوتاهی از پنجاه نفر به چند صد نفر رسید. قبل از اعلام حکم اضطراب زیادی وجود داشت.
نیروهای نظامی قابل توجهی نیز در صحنه حضور داشتند، در صورت صدور حکمی که موجب . . . واکنش منفی شود.
مردم مضطرب بودند. آنها با تلفنهای خود تماشا میکردند و وقتی اولین "مجرم" خوانده شد، جمعیت واکنش نشان داد. لرزشی واقعی. انبوهی از مشتهای گره کرده در هوا. و حالا انبوهی از اتومبیلها در اینجا تقاطع را به هم ریختهاند، مردم بوق میزنند، یک ترافیک بزرگ.
*واکنش تو به این حکم چه بود؟
صادقانه بگویم، من متعجب هستم که آنها او را در هر سه مورد گناهکار اعلام کردند. از تجربه و یادگیری در مورد داینامیک غیر قابل پیشبینی شرایط این چنینی شما ممکن است انتظار نوعی حکم تقسیم شده داشته باشید؛ اما مجرم شناخته شدن در هر سه اتهام حداقل برای من پیشبینی نشده بود.
چه احساسی دارم؟ توصیفش سخت است.
لازم به یادآوری است که اتفاقاتی که رخ داده این واقعیت را تغییر نمیدهد که ما شاهد قتل مردی بودیم که جان خود را به طاقتفرساترین حالت از دست داد، در حالی که دائماً میگفت نمیتواند نفس بکشد و از مادر مردهاش شفاعت میخواست. بعضی چیزها را هرگز از ذهن خود بیرون نخواهید برد.
*آیا از خود قتل شوکه شدی؟
نه، من شوکه نشدم. منزجر و وحشتزده بودم. اما اگر برای مدت زمان طولانی این اتفاقات را دنبال کرده باشید، باید بدانید که چنین مواردی همیشه امکانپذیر است.
این یکی از مهمترین موارد درباره این پرونده است که اکنون همه ما، سیاه و سفید، در این مورد هم عقیده هستیم، یا باید باشیم.
این آن لحظه نادر است که همه ما از یک لنز میبینیم. میبینیم شرایط چگونه است. ما میبینیم که مسائل مربوط به عدالت کیفری در این کشور واقعاً چیست.
*نه اینکه هیچ تضمینی وجود داشته باشد که کارهای زیادی انجام خواهد شد...
درست است. چون از طرفی شما کاتارسیس حکم گناهکار شناخته شدن (شاوین) در سه اتهام را دارید. اما در همان زمان، در اواسط دادگاه، تیراندازی پلیس به مرد جوانی به نام داونت رایت درست در پایین جاده در مرکز بروکلین رخ میدهد.
*این اتفاق برای شهر مینیاپولیس چه معنایی دارد؟
سوالات زیادی وجود دارد. اول اینکه آنها قرار است چه نوع اداره پلیسی داشته باشند؟ در اینجا افرادی در شهر وجود دارند که هنوز در تلاش برای لغو نیروی موجود و ایجاد ساختار جایگزین برای امنیت عمومی هستند.
همچنین پیشبینی میکنم مردم توجه بیشتری را به دادگاههای ماه آگوست، دادگاه سه افسر دیگری که هنگام کشته شدن جورج فلوید حضور داشتند، نشان دهند.
*فضای منتهی به صدور حکم در شهر چگونه بوده است؟
فضایی پر از تنش. بسیاری از ساختمانهای شهر با تخته پوشانده شدند. ترس واقعی وجود داشت. آنها نگران بودند که با صدور حکم کمتر یا برائت موجی از اعتراضات و خشونت ایجاد شود.
با صحبت با افراد در جوامع مختلف متوجه شدم افراد زیادی معتقدند که در بهترین حالت ممکن است درک شاوین به کمترین اتهام محکوم شود. و تقریباً همه در اینجا، در سن، نژاد و طبقه اجتماعی متفاوت پیشبینی می کردند در صورت تبرئه صریح او، هرج و مرج به وجود خواهد آمد. به ویژه آفریقایی-آمریکاییهای جوان احتمال برائت را رد نمیکردند.
*پیگرد قانونی و نحوه تشکیل پرونده علیه شاوین را چگونه ارزیابی کردی؟
دادستان ها چند کار جالب انجام دادند.
اولین تفاسیری که از آنها شنیدید تفاسیر احساسی بود.
آنها در این مورد گفتند که جامعه نزدیک محل کشته شدن جورج فلوید چطور عمیقا آسیب دیده است.
سپس بخش واقعی پرونده رسید. یک رژه از متخصصان - به ویژه پزشکان - که ادعاهای وکلا را یکی پس از دیگری از بین بردند.
بحث اختتامیه دادستان به ویژه آشکار بود. این استدلال برای هر هیات منصفهای که احتمالاً سالها در مورد اعزام افسران پلیس به زندان شک داشتند، تنظیم شده بود.
موضوع با ظرافت مطرح شده بود: «به خاطر داشته باشید. این سیستم نیست که محاکمه میشود. این تنها محاکمه یک نفر است.»
به نوعی این یک استراتژی طرفدار پلیس برای تعقیب قضایی بود و با دقت طراحی شده بود تا هر گونه ناراحتی هیات منصفه را برطرف کند.
*حضور خود شاوین کمرنگ بود
خبرنگاران در سالن دادگاه نبودند. بنابراین مانند شما، ما هرگز هیئت منصفه و واکنشهای آنها را ندیدیم. و درک شاوین را فقط به ندرت میدیدیم.
او در کل روند دادگاه یک معما باقی ماند. این شخص در مرکز یک طوفان ملی بود و با این وجود ما واقعاً نمیتوانستیم بگوییم افکار یا واکنشش چیست.
آیا او پشیمان بود؟ تنها زمانی که ما از او شنیدیم وقتی بود که گفت شهادت نمیدهد. اما به طور کلی، درک اینکه او چگونه همه اینها را پردازش میکند، دشوار بود.
او همانقدر رمزآلود به نظر میرسید که در نه دقیقهای که روی گردن جورج فلوید زانو زده بود، درگیر راز و رمز بود.
*آیا می توان معنای ماندگاری را به این محاکمه نسبت داد؟
اگر درک شاوین گناهکار شناخته نمیشد به جهانیان میگفت که پلیس مصونیت قضایی کامل دارد. بسیاری از سیاهپوستان حالا هم همینطور فکر می کنند.
البته این سوال در مورد میزان مقصر بودن کل سیستم پلیس وجود دارد.
با درک شاوین، نمی توانید از مفاهیم سیستماتیک آنچه اتفاق افتاده عبور کنید. واقعیت این است که زندگی جورج فلوید خاموش شد و هیچ کس دخالت نکرد. شاوین بیش از یک دهه در نیروی پلیس بود.
استراتژی محاکمه سعی داشت همه چیز را به مکالمه در مورد سرکشی یک مرد محدود کند. این که شاوین کاری را کرد که هیچ پلیس خوبی انجام نمیداد.
این واقعیت نیست. ماجرا فقط یک پلیس نیست.
اینجا در مینیاپولیس، همه افرادی که با آنها صحبت کردهام همین حرف را میزنند: همه ما میدانیم که در مورد مساله نژادپرستی سیستماتیک چه مقدار کار باید انجام شود.
دیدگاه تان را بنویسید