محسن روحی صفت کارشناس مسائل شرق آسیا:
توقعات بیجای طالبان/ امریکا نقش جدیدی برای ترکیه در افغانستان در نظر گرفته است؟
طالبان امروز حاضر نیست در نشست استانبول در مقابل نمایندگان دولت افغانستان بنشیند، چرا که در پی توافق دوحه و فشارهای امریکا به دولت افغانستان برای اجرای همه خواستههای طالبان، انتظارات این گروه شبهنظامی چه از دولت افغانستان و چه از دولت امریکا بسیار بالا رفته است.
اعتمادآنلاین| محسن روحی صفت کارشناس مسائل شرق آسیا در روزنامه اعتماد نوشت: توافق دوحه میان امریکا و طالبان در یک زمینه و پشتوانه ناصحیح بسته شد و آثارش را امروز در رفتار طالبان میتوان مشاهده کرد.
طالبان امروز حاضر نیست در نشست استانبول در مقابل نمایندگان دولت افغانستان بنشیند، چرا که در پی توافق دوحه و فشارهای امریکا به دولت افغانستان برای اجرای همه خواستههای طالبان، انتظارات این گروه شبهنظامی چه از دولت افغانستان و چه از دولت امریکا بسیار بالا رفته است.
در چشم طالبان دیگر پیشنهادهایی مانند برگزاری انتخابات با مشارکت این گروه و گفتوگو برای یک توافق صلح، چندان پیشنهاد جذابی محسوب نمیشود. طالبان از توافق دوحه کمال استفاده را برد، از یک طرف توانست مشروعیت خودش را نزد طرفهای مختلف تقویت کند و ارتقا بدهد و از طرف دیگر در داخل افغانستان هم توانست ضمن گرفتن تعهد خروج نظامیان خارجی و عدم حمایت امریکا از نیروهای دولت افغانستان، تعداد زیادی از زندانیان خود را از زندانهای افغانستان آزاد کند.
در برابر این امتیازاتی که به ازای توافق دوحه به طالبان دادهشد، عملا هیچ چیز دست دولت افغانستان را نگرفت. طالبان همچنان احساس میکند که میتواند همان امتیازها را دریافت کند، بدون اینکه امتیازی به طرف مقابل بدهد. مادامی که طالبان از گرفتن چنین امتیازهای یکجانبهای ناامید نشود، به هیچ توافق و گفتوگویی تن نخواهد داد.
به همین دلیل است که طالبان برای شرکت در نشست پیشنهادی امریکا در استانبول، تمایلی نشان نمیدهند. این گروه شبهنظامی علاقهمند است که امتیازهای بیشتری از دولت امریکا و دولت افغانستان بگیرد، از جمله آنگونه که گفتهشده است آزادی تعداد بسیار بیشتری از زندانیان طالبان و حذف نام رهبران این گروه از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد.
امریکاییها همچنان تصور میکنند که میتوانند خیلی زود مساله را جمع و جور کنند و در آستانه فرارسیدن ضربالاجل خروج کامل نظامیانشان، به سادگی با برقراری چند نشست صلح را در افغانستان حاکم کنند.
موضوع افغانستان یک موضوع چند لایه، پیچیده، غامض، کهنه و چندجانبه است که هیچ طرفی نمیتواند به تنهایی و به سرعت آن را حل کند. پیشبینی من این است که علیرغم ناموفق ماندن تلاشهای امریکا برای ایجاد یک توافق صلح، بر اساس برنامهای که دولت امریکا داده است تا شهریورماه سال جاری خروج نظامیان امریکایی از خاک افغانستان عملی خواهد شد، هر چند که تعدادی از نیروهای امریکایی تا چند صد نفر در سفارت امریکا باقی خواهند ماند تا در مواقع ضروری از آنها استفاده شود. اما پیشنهادها و ساز و کارهایی مانند نشست استانبول، راهکارهایی نیستند که به سرعت جواب بدهند، بلکه زمان طولانیتری برای به نتیجه رسیدن نیاز دارند.
مسلم است که جنگ راهحل مسائل افغانستان نیست و تنها راه پیش رو فرآیند سیاسی و گفتوگوهای همهشمول با محوریت افغانها است. طرفهای خارجی باید درک کنند که تعیینکننده مذاکرات بیناافغانی نیستند، بلکه تسهیلکننده هستند. امریکاییها هنوز به این نقطه نرسیدهاند و هنوز تصور میکنند که میتوانند به تنهایی این موضوع را حل کنند. به اعتقاد من با گذر زمان، علیرغم گذشت بیست سال از آغاز جنگ افغانستان، امریکاییها نهایتا به این نتیجه خواهند رسید که به تنهایی نمیتوانند مشکلات افغانستان را حل کنند، لذا تلاش میکنند نقش طرفهای دیگر، سازمان ملل متحد و کشورهای منطقه را بیش از گذشته افزایش میدهند و در واقع بهطور مستقیم درگیر موضوع افغانستان نمیمانند و سیاست کنترل از راه دور را برای افغانستان در نظر میگیرند.
به اعتقاد من نهایتا سیاست امریکا به این سمت میرود که منافع خودشان را در افغانستان و پیرامون آن از جمله مسائل مرتبط با روسیه و چین و ایران، به جای مداخله مستقیم، از طریق کنترل از راه دور، تامین کنند. به نظر میرسد که با برگزاری اجلاس جدید افغانستان در استانبول، امریکا نقش جدیدی برای ترکیه در افغانستان در نظر گرفته است. ترکیه از نظر تاریخی جزو کشورهایی است که تعامل و روابطی قدیمی با افغانستان داشته است.
ترکیه در زمان اماناللهخان، در حوزه آموزش نیروهای نظامی افغانستان مشارکت داشت و روابط نظامی و امنیتی با کابل داشت. اما واقعیت این است که وضعیت ترکیه با کشورهای پیرامون افغانستان، مانند ایران، پاکستان، تاجیکستان و ازبکستان وضعیت متفاوتی دارد. کشورهای همسایه عملا به لحاظ امنیتی و سیاسی درگیر مسائل افغانستان هستند و به دلیل داشتن مرز خاکی با این کشور، از وضعیت جاری در افغانستان متاثر میشوند.
در برابر ترکیه با فاصله با افغانستان ارتباط دارد. در تهران این اعتقاد وجود دارد که همه کشورها، چه در منطقه و چه همسایگان افغانستان باید در حفظ آرامش و ثبات در افغانستان سهم داشتهباشند و کمک کنند. یکی از مهمترین ایدههایی که امروزه در مورد آینده افغانستان وجود دارد، این است که افغانستان باید به عنوان یک کشور بیطرف مورد پذیرش همه کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی قرار بگیرد و تضمین دادهشود که این بیطرفی از سوی قدرتهای منطقهای و جهانی مورد احترام قرار میگیرد.
در چنین حالتی است که حل مشکل افغانستان راحتتر میشود. اما نمیتوان انتظار داشت که ترکیه بتواند جای کشورهای همسایه افغانستان را در حل مسائل این کشور بگیرد. ترکیه در حد خودش میتواند در این زمینه کمک کند تا صلح و ثبات در افغانستان برقرار شود. در این مدت ترکیه قدمهای خوبی برداشته و در گذشته هم نقش سازنده بازی کرده است، اما واقعیت این است که تنها در اندازه ظرفیت خودش میتواند عمل کند و بیش از ظرفیت خودش نمیتواند نقشی بازی کند.
دیدگاه تان را بنویسید