کد خبر: 489707
|
۱۴۰۰/۰۳/۰۵ ۰۸:۳۱:۰۰
| |

جمهوری آذربایجان، تلاش برای تغییرات ژئوپلیتیک

جنگ گسترده و شدید میان آذربایجان و ارمنستان که در دور جدید خود بیش از هزاران کشته و زخمی بر جای نهاد و ظهور تنش و ناامنی در سراسر منطقه قفقاز را سبب شد، همزمان دارای پیچیدگی‌های خاصی است و تلاش دارد نیات و اهداف اصلی سیاستگذاران تنش‌آفرین را تا حد ممکن پنهان کند و تنها در ظاهر به مساله آزادسازی قره‌باغ از اشغال ارمنستان تکیه کند!

جمهوری آذربایجان، تلاش برای تغییرات ژئوپلیتیک
کد خبر: 489707
|
۱۴۰۰/۰۳/۰۵ ۰۸:۳۱:۰۰

اعتمادآنلاین| طی حداقل نیم سال گذشته موج جدیدی از تنش‌ها و تشنج‌های شدید و گسترده بخشی از آسیای جنوب غربی را فرا گرفته که در کنار مساله فلسطین و اعراب و اسراییل، نمود اصلی آن حوزه قفقاز و در جنگ شدید و خسارت‌بار میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به خوبی قابل مشاهده بوده است.

به گزارش روزنامه اعتماد، جنگ گسترده و شدید میان آذربایجان و ارمنستان که در دور جدید خود بیش از هزاران کشته و زخمی بر جای نهاد و ظهور تنش و ناامنی در سراسر منطقه قفقاز را سبب شد، همزمان دارای پیچیدگی‌های خاصی است و تلاش دارد نیات و اهداف اصلی سیاستگذاران تنش‌آفرین را تا حد ممکن پنهان کند و تنها در ظاهر به مساله آزادسازی قره‌باغ از اشغال ارمنستان تکیه کند! خوش‌خیالی و ساده‌اندیشی است که موضوع اختلاف قره‌باغ میان ارمنستان و آذربایجان را نزاع دو بازیگر معمولی و کوچک منطقه‌ای برای تصرف یا آزادسازی بخشی از سرزمین یکدیگر قلمداد کنیم. جنگ قره‌‌باغ و تحولات آن تاکنون نشان از یک سیاستگذاری عمیق‌تر و گسترده‌تر برای کل قفقاز بزرگ و حتی آسیای جنوب غربی دارد؛ سیاستگذاری عمیقی که نتایج و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن می‌تواند برای برخی بازیگران منطقه‌ای مانند ایران و روسیه بسیار ویرانگر و دردناک باشد.


واقعیت این است که جمهوری آذربایجان از طریق توسعه اقتصادی، نوسازی و تجهیز ارتش، لابی‌سازی گسترده در غرب، همراهی لابی یهود و پیوند نزدیک با ترکیه در جنگ اخیر توانست بخش عمده‌ای از اهداف خود یعنی آزادسازی اراضی اشغالی این کشور را محقق سازد. با این حال همپوشانی باقیمانده اهداف این کشور (تعیین تکلیف قطعی قره‌باغ و کسب یکپارچگی سرزمینی) با طرح‌های راهبردی ترکیه و رژیم صهیونیستی و امریکا، زمینه را برای ماجراجویی‌های جدید این کشور فراهم ساخته است.


به نظر می‌رسد برداشت جمهوری آذربایجان از رفع بن‌بست مواصلاتی، ایجاد کریدور است و نه بازگشایی مسیرها، از این‌رو اقدام آذربایجان برای به کرسی نشاندن نظر خود با توجه به مجموعه قرائن میدانی محتمل است. روشن است چنانچه باکو موفق به برقراری اتصال کریدور مذکور شود، ساختار کشورهای ترک‌زبان در عمل شکل خواهد گرفت. مجموعه‌ای که به علت همسایگی با روسیه و چین از ارزش مضاعفی برای امریکا جهت مهار دو رقیب جهانی برخوردار است و طبعا مورد حمایت امریکا خواهد بود. شکل‌گیری چنین وضعیتی که از حمایت قدرت‌های متخاصم منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز برخوردار خواهدبود، ظرفیت تحمیل شرایط به جبهه دشمن یا رقبایی مانند ارمنستان، روسیه و ایران را فراهم خواهد ساخت. همچنین روندی را شکل می‌دهد که کشورهای دیگر مجبور به پیوستن یا کنارآمدن با آن شوند. ظاهرا جمهوری آذربایجان در گام نخست به دنبال وحدت سرزمینی و دسترسی مستقیم به نخجوان است که از آن طریق هم این منطقه را از اتکا به ایران دور و هم زمینه اتصال به خطوط ریلی و نفت و گاز ترکیه را فراهم می‌سازد.

سفر به‌موقع وزیر خارجه ایران به باکو


با توجه به روند آزادسازی مناطق اشغالی قره‌باغ از سوی آذربایجان و تنها ماندن ارمنستان در صحنه جنگ، آزادسازی تمام قره‌باغ را می‌توان فرآیندی اجتناب‌ناپذیر در این دوره از منازعه قره‌باغ دانست. درعین حال روشن است که روند آزادسازی مناطق اشغالی قره‌باغ را نمی‌توان پایان منازعات قفقاز و به‌ویژه دو کشور آذربایجان و ارمنستان محسوب کرد، زیرا فرآیند قدرت‌یابی آذربایجان که طی چند دهه اخیر با تقویت ارتش و تجهیزات نظامی پیگیری شده است، با نیت و هدف اتصال زمینی خاک آذربایجان به جمهوری نخجوان ادامه خواهد یافت. شایان ذکر است جمهوری خودمختار نخجوان، بخشی از خاک آذربایجان است که توسط باریکه‌ای از خاک ارمنستان یعنی استان سیونیک (syunik) از کشور اصلی خود یعنی آذربایجان جدا شده است. فرآیند موفقیت و پیروزی‌های سال گذشته نظامی آذربایجان در آزادسازی قره‌باغ در درازمدت می‌تواند به مرحله تهاجم نظامی آذربایجان به ارمنستان و اشغال بخشی از خاک ارمنستان برای اتصال زمینی جمهوری نخجوان منجر شود.

موضوعی که ظرف دوماه گذشته تاکنون نشانه‌هایی از آن ظهور و بروز داشته است. تاکتیک موفق آذربایجان در جنگ کنونی یعنی حرکت و عملیات نظامی موازی با مرز ایران، می‌تواند به یک سیاست راهبردی برای سیاستگذاران آذربایجانی در جهت اتصال زمینی به جمهوری نخجوان از طریق اشغال بخشی از خاک ارمنستان در استان سیونیک (syunik) و به‌خصوص مناطق هم‌مرز با ایران تبدیل شود. در واقع با پایان اشغال قره‌باغ و آزاد‌سازی آن توسط آذربایجان، به احتمال فراوان دولت آذربایجان با تحریک و همراهی ترکیه از دو محور اصلی یعنی از خاک آذربایجان و از سوی دیگر از داخل جمهوری نخجوان به ارمنستان و استان سیونیک (syunik) حمله خواهد کرد تا اتصال زمینی با نخجوان را تحقق بخشد. تحرکات اخیر آذربایجان در منطقه یادشده سبب شد تا نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر موقت ارمنستان روز جمعه گذشته نامه‌ای خطاب به ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه نوشته و خواستار کمک روسیه از جمله کمک‌های نظامی درخصوص رسیدگی به اوضاع وخیم در منطقه «سیونیک»، هم‌مرز با آذربایجان شود. بر این اساس سفر روز گذشته جواد ظریف وزیر امور خارجه به باکو فرصت خوبی برای انتقال دغدغه‌های جمهوری اسلامی ایران به مقامات جمهوری آذربایجان دراین خصوص ارزیابی می‌شود.

سوابق موجود در روابط بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان نشان می‌دهد که خوشبختانه مقامات باکو همواره سعی کرده‌اند تا به دیدگاه‌های همسایه جنوبی خود یعنی جمهوری اسلامی ایران درخصوص مسائل کلان دوجانبه و منطقه احترام بگذارند. براساس اخبار منتشره، در سفر به موقع جواد ظریف وزیر امورخارجه به باکو آخرین تحولات روابط دوجانبه، پروژه‌های مشترک اقتصادی، مشارکت ایران در مین‌روبی و بازسازی مناطق آزادشده، آخرین تحولات اجرای بیانیه آتش‌بس میان ارمنستان و آذربایجان و تنش‌های مرزی اخیر میان دوکشور، کریدورهای ارتباطی، ارتباطات ریلی میان ایران، آذربایجان و ارمنستان، اجرایی شدن ابتکار همکاری‌های منطقه‌ای 6 جانبه و سایر مسائل موردعلاقه دوطرف از محورهای گفت‌وگو و رایزنی وزیر امورخارجه کشورمان با رییس‌جمهور آذربایجان بوده است.

به نظر می‌رسد جهت‌گیری برخی تحولات در سطح منطقه به دنبال این است تا مرزهای ایران با آذربایجان، ارمنستان و نخجوان را به مرزهای تنش‌زا و زیستگاه جدید تروریسم و جنگ منطقه‌ای تبدیل کند. گذشته از تبعات ژئوپلیتیک به ضرر ایران، بروز این وضعیت سبب خواهد شد تا به علت مرز مشترک زمینی جمهوری نخجوان با ترکیه، حضور و فعالیت نیروهای مخالف ایران و تروریست‌های مزدور جهانی در نخجوان با سهولت بیشتری همراه شود. بنابراین بهتر است مقامات کشور دوست و همسایه یعنی آذربایجان در فرآیند پیش رو به گونه‌ای رفتار نکنند که بستر آتش ناامنی‌های مختلف را در سطح منطقه فراهم آورد، در غیر این صورت دود این آتش همه طرف‌های درگیر را در برخواهد گرفت و زمینه را برای عقبگرد منطقه به سمت ناامنی و تروریسم و دخالت کشورهای مغرض مانند رژیم صهیونیستی که در نبرد آشکار با جمهوری اسلامی ایران است فراهم خواهد کرد. طبیعی است در چنین شرایطی خویشتنداری جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند تداوم یابد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها