کد خبر: 502128
|
۱۴۰۰/۰۴/۱۵ ۱۳:۴۵:۳۵
| |

واکنش‌های مقاومت از این پس سخت و خشن خواهد بود

حمله دیشب چهار فروند پهپاد انتحاری به پایگاه نظامی "التوحید" واقع در سفارت آمریکا در بغداد و حمله به پایگاه آمریکایی "عین‌الاسد" در استان الانبار طی 48 ساعت گذشته و پیش از آن حمله به پایگاه آمریکا در دیرالزور، تحولات استراتژیک منطقه را وارد دوره‌ای جدید کرده است.

واکنش‌های مقاومت از این پس سخت و خشن خواهد بود
کد خبر: 502128
|
۱۴۰۰/۰۴/۱۵ ۱۳:۴۵:۳۵

اعتمادآنلاین| «حسین محمدی اصل» کارشناس مطالعات منطقه‌ای: ورود ناجوانمردانه «جو بایدن» به میدان نبرد عراق و سوریه با حمله به منطقه مرزی آل بوکمال و شرق سوریه و کشته و زخمی‌شدن نظامیان و شهروندان بی‌گناه، تصمیم ناشیانه رئیس‌جمهور آمریکا را به کشورهای عربی منطقه و اروپا مخابره کرد تا بدین‌وسیله اعلام کند که سیاست خارجی بایدن، در حقیقت هم ادامه سیاست‌های دولت اوباماست که مولد و تقویت‌کننده تروریسم بود و خون هزاران زن و کودک بی‌گناه را ریخت و نیز حماقت‌های ترامپ که چهره واقعی آمریکا را بر همه عیان کرد.

به گزارش فارس وی در ادامه نوشت: اما سؤالی که مطرح است این است که هدف بایدن از این اقدام ضد انسانی چه بود و با این قبیل اقدامات، می‌خواهد چه پیام‌هایی مخابره کند؟

پیام برای ایران و همپیمانانش

بایدن پنداشته است که اگر نخستین حرکت جدی او در میدان سوق‌الجیشی بازی در غرب آسیا، حمله به نیروهای مقاومت و یا ترور مردم باشد قدرت چانه‌زنی و کانال‌های فشار دیپلماتیک دولت او افزایش پیدا می‌کند و به‌واسطه این اقدامات، می‌تواند دولت موقت عراق را تحت فشار قرار دهد تا منافعش تقویت شده واز سوی دیگر مانع رشد مقاومت و افزایش روابط این محور با ایران شود.

بایدن می‌داند که مسأله خروج کامل نیروهای تحت فرمان کاخ سفید از عراق، اولویت اصلی نیروهای حامی مقاومت اسلامی در این کشور است و چتر وحشتی که این نیروها بر سر مراکز آمریکایی چه در بغداد و چه دیگرمناطق سایه افکنده او را آزار می‌دهد.

بایدن از یک سو می‌خواهد مسأله یکجانبه‌گرایی آمریکا در منطقه را حفظ کند و از سوی دیگر، از وضعیت چندجانبه‌گرایی مخصوصاً در غرب آسیا تا شمال آفریقا غافل نباشد؛ به همین خاطر، این‌گونه وارد بازی شده تا هیبت شبه‌هالیوودی آمریکا را به رخ بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی بکشد.

پیام برای دولت‌های عربی منطقه

بایدن علاوه بر ایران و همپیمانان جمهوری اسلامی، برای عربستان سعودی هم خوشایند نیست و شواهد تا به امروز، به ما می‌گوید که بایدن به دنبال آن است تا مانع رشد روابط و کنش‌گری‌های سعودی‌ها شود؛ به‌عنوان مثال، به جریان انداختن پرونده ترور خاشقچی و وسط کشیدن پای بن‌سلمان به‌عنوان قاتل و متهم ردیف اول، یکی از سیاست‌های بایدن از قبل انتخابات بود تا به سعودی‌ها پیام اقتدار و تغییر مدل بازی را مخابره کند. بایدن همان راهبردهای ترامپ را ادامه می‌دهد اما با تاکتیک‌های جدیدی که آل‌سعود را مجاب کند که حمایت از دولت ریاض نیازمند دلارهای نفتی است و این دلارها باید به دولت بایدن پرداخت شود.

طی روزهای اخیر، اخبار مربوط به اعزام نیروهای نظامی آمریکا از غرب آسیا به طرف شرق آسیا و انتقال نیروهای آمریکایی از قطر به اردن پررنگ‌تر شد و این نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها از دوران ارزش‌سازی برای دولت‌های عربی و حضور پررنگ و حمایتی از آنها در برابر تهدیدات دست کشیده و اعراب باید دنبال یک راهبرد و برنامه مدون برای خروج از بحران‌های احتمالی باشند.

جابجایی آمریکایی‌ها از پایگاه مهم قطر به اردن به منزله ضعف در حمایت از صهونیست‌ها نیست و کاخ سفید برای حفظ سرزمین‌های اشغالی تلاش خواهد کرد.


پیام به اسد

حملات نیروهای آمریکایی به مناطق مرزی عراق و سوریه، می‌خواهد به بشار الاسد این پیام را مخابره کند که در صورت تداوم همگرایی سوریه و ایران، برای دمشق چالش‌های جدیدی رقم خواهد خورد مثلا حرکت‌های توطئه‌آمیز مشابه داعش و تشدید ترویسم با هدف مقابله با بازگشت ثبات به سوریه.

آمریکایی‌ها از دیرباز، از دو موضوع ناراحت بوده‌اند؛ یکی رابطه گرم دولت روسیه با بشار ارسد ووجود پایگاه نظامی روس‌ها در سواحل سوریه که یک موقعیت استراتژیک برای روس‌ها و یک موقعیت بازدارنده در برابر تهدیدها علیه شخص بشار اسد محسوب می‌گردد. حضور پوتین در کنار اسد، یکی از عوامل شکست طرح آمریکا در طرح‌ریزی خاورمیانه جدید بود، به همین خاطر بایدن می‌خواهد به اسد این پیام را بدهد که تهدید، تمام‌شدنی نیست و ممکن است در صورت عدم همراهی او با سیاست‌های کاخ سفید، بحران‌های ساختگی باز هم به سراغ سوریه بیایند.

در این میان بر کسی پوشیده نیست که امروز، بخش قابل توجهی از فرایند تکفیری‌گری منطقه، از کانال ترکیه تقویت می‌شود و ترک‌ها روابط خوبی با کاخ سفید و تل آویو دارند و این می‌تواند به منزله بازی نیابتی ترکیه به دستور آمریکایی‌ها و با هدف اخد امتیازات بیشتر در معادلات منطقه‌ای باشد.

اما دومین موضوعی که آمریکایی‌ها را در سوریه نگران می‌کند حضور ایران است؛ حضور سیاسی و مستشاری ایران در کنار بشار الاسد و اشراف بالای تهران بر تحولات این کشور، دست و پای آمریکا را می‌بندد. تهران در دمشق شبکه‌سازی کرده و طی یک برنامه‌ریزی راهبردی، به یک پایگاه و نقش قابل توجه دست پیدا کرده است حال آنکه میلیاردها دلار هزینه‌کرد آمریکا، با اعلام پایان داعش در این سرزمین‌ها دود شد و به هوا رفت.

آمریکا می‌خواهد به بشار الاسد این پیام را بدهد که ناامنی در برابر استقلال است و تو می‌توانی تنها یکی از اینها را انتخاب کنی! طبعاً دوران این‌گونه بازی‌ها در نظام امنیتی چندجانبه منطقه به پایان رسیده است.

پاسخ نیروهای مقاومت به حملات آمریکا و تبعات این رویداد برای بایدن

اگر چه حمله به البوکمال با دستور مستقیم جو بایدن انجام شد و او با این اقدام می‌خواهد به همه بگوید که در صورت دوری از ایالات متحده همه گزینه‌ها روی میز است اما با این حماقت و شرارت، موجبات وحدت بیشتر جریان مقاومت در برابر تصمیمات کاخ سفید در عراق و سوریه را به وجود آورد و اکنون در اتاق عملیات مقاومت هم همه گزینه‌ها روی میز است.

تحلیل واکنش نیروهای مقاومت به اقدامات تروریستی بایدن

واکنش‌های مقاومت از این تاریخ به بعد، سخت و خشن خواهد بود. مقاومت، امروز تنها عراق نیست بلکه ظرفیت مقاومت، همین چندی پیش، آسمان سیاه تل‌آویو را هم با بارش موشک‌های پرشمار، روشن کرد که بر همه روشن باشد نیروهای فرامنطقه‌ای محکوم به اخراج هستند.

حملات بایدن به مردم بی‌گناه، بی‌پاسخ نمانده است و گروه‌های مسلح عراقی طی چند عملیات به آن پاسخ داده‌اند.

در عملیات انتقام‌جویانه اول که توسط نیروهای مقاومت رخ داده است پایگاه دیرالزور که بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در سوریه به شمار می‌آید طی روزهای گذشته مورد اصابت قرار گرفت. در عملیات دوم نیز پایگاه کُنیکو که توسط نیروهای اشغالگر آمریکایی در حومه دیرالزور اداره می‌شود، مورد اصابت چندین موشک قرار گرفت و 9 موشک به داخل این پایگاه سقوط کرد و نیروهای اشغالگر آمریکایی وضعیت آماده‌باش حداکثری را در منطقه اعلام کردند؛ و در حمله اخیر در شب گذشته، نیروهای مقاومت عراق، در پاسخ به اقدامات تروریستی بایدن، سفارت این دولت تروریست را موشک‌باران کردند.

چالش امنیت از اسرائیل تا کاخ سفید

این روزها روند افول آمریکا در منطقه غرب آسیا به‌وضوح روشن است. طی سال‌های گذشته، آمریکایی‌ها اولاً برای امنیت اسرائیل دچار چالش شدند و حال شاهد این هستیم که دیگر، امنیت نیروهای ایالات متحده با آن ساز و برگ نظامی تأمین نمی‌شود.

بایدن اگرچه در ظاهر با ترامپ متفاوت است اما راهبرد قطعی آمریکا در منطقه حفظ سلطه استکباری بر دولت‌ملت‌های این بخش از جهان است. اجرای سیاست‌های بایدن به سوریه و عراق ختم نمی‌شود؛ مسئله جنگ داخلی در افغانستان محتمل است. پازل تروریسم آمریکایی در افغانستان، ابتدا خروج نرم از خاک این کشور با هدف ورود طالبان به صحنه بود اما بازی اینجا تمام نشده و گام بعدی آمریکا، کلید زدن جنگ داخلی افغانستان از یک سو و از سوی دیگر ایجاد انشعابات بین طالبان معتدل و طالبان تکفیری و در آخر بازگشت به سرزمین سوخته با داعیه حفظ حقوق بشر و مبارزه با تروریسم زیر چتر بحران‌های ساختگی است.

سرزمین های سوخته برای آمریکا، حکم جای پای همیشگی را دارد اما این تلاش اخیر برای بایدن گران تمام خواهد شد زیرا کوچک‌ترین بخش‌های مقاومت هم به سلاح‌های نقطه‌زن و شدیدالانفجار مجهز شده‌اند و بازی تغییر کرده و ایالات متحده حداقل در منطقه غرب آسیا، در وضعیت افول قرار دارد.

نگاه آمریکا به شرق آسیا و چرخش آنها به سمت این مناطق هم بدون تبعات نخواهد بود و نفس بازی آمریکا با چینی‌ها در عرصه امنیت می‌تواند برای بایدن خاطرات تلخی را تداعی‌گر باشد البته هنوز بازی در آسیای غربی تمام نشده است زیرا سناریوی انتقام سخت مقاومت از کاخ سفید پابرجاست.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها