کد خبر: 513666
|
۱۴۰۰/۰۶/۲۰ ۰۸:۴۴:۳۰
| |

محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه:

ظهور القاعده کاملاً متصور است/ تشکیل دولت‌های دموکراتیک جواب منفی داد/ نمی‌توان پاکستان را بی‌تقصیر دانست/ تأیید دولت کابل با موانع زیاد روبه‌رو است

مدیرکل پیشین خاورمیانه گفت: 11 سپتامبر آمریکا را از پروژه اصلی که مهار چین بود وادار به چرخش کرد و نهایتاً این روند از منظر اقتصادی به نفع چین شد.

ظهور القاعده کاملاً متصور است/ تشکیل دولت‌های دموکراتیک جواب منفی داد/ نمی‌توان پاکستان را بی‌تقصیر دانست/ تأیید دولت کابل با موانع زیاد روبه‌رو است
کد خبر: 513666
|
۱۴۰۰/۰۶/۲۰ ۰۸:۴۴:۳۰

اعتمادآنلاین| «قاسم محبعلی» مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه با اشاره به فرا رسیدن بیستمین سالگرد 11 سپتامبر و تقارن آن با استقرار طالبان در کابل اظهار کرد: 11 سپتامبر 2001 را باید نقطه عطف در سیاست‌های آمریکا دانست؛ چراکه محافظه‌کاران در سال 2000 میلادی با راهبرد مهار چین وارد کاخ سفید شدند اما آنچه که پس از روی کار آمدن بوشِ پسر شاهد بودیم، دقیقاً 180 درجه با آنچه که هدف‌گذاری شده بود، تفاوت داشت. معتقدم 11 سپتامبر نه تنها سیاست خارجی آمریکا بلکه سیاست داخلی این کشور را هم دستخوش تغییر کرد. واقعیت این است که این حادثه به حدی مهم بود که برای اولین‌بار تمام دنیا شاهد حمله و هجوم به خاک ایالات متحده بودند و هزاران نفر در این کشور کشته و زخمی شدند. ایالات متحده در سیاست داخلی هم تحولات مشخصی را ایجاد کرد؛ به عنوان مثال آنها یک سازمان اطلاعات داخلی تشکیل دادند تا از حملات مجدد تروریست‌ها جلوگیری و حفره‌های امنیتی را شناسایی کنند. برخی از اعضای حاضر در عملیات 11 سپتامبر، در داخل خاک این کشور آموزش دیده بودند.

به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: در سیاست خارجی هم حمله آمریکا به افغانستان برای ریشه‌کن کردن طالبان و القاعده عملیاتی شد و پس از آن این کشور در سال 2003 به عراق به بهانه مقابله با تسلیحات کشتار جمعی در بغداد حمله کرد. حالا بعد از 20 سال شاهد آن هستیم که افغانستان مجدداً به حالت اول بازگشته است. آمریکا در سال 1981 برای هدف قرار دادن ارتش سرخ شوروی با همراهی و همکاری پاکستان، جریان‌هایی مانند القاعده و طالبان را در افغانستان پایه‌گذاری کردند و چند سال بعد پس از آنکه شوروی را از افغانستان بیرون کردند، به همان جریان‌هایی که خودشان آنها را پدید آورده بودند، حمله کردند. بر این اساس، آمریکایی‌ها در سال 2001 و سال‌های بعد از آن وارد یک دوران جدید شدند اما اوضاع به گونه دیگری جلو رفت. بسیاری معتقدند برنده بازی در سال 2001 ایران بود؛ چراکه دو تهدید ایران یعنی طالبان و آمریکا با یکدیگر در افغانستان درگیر بودند.

این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: در این رهگذر، مسأله دیگر این بود که از سوی دیگر، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها هم به دنبال تشکیل دولت‌های دموکراتیک در منطقه رفته بودند. مجموعه دولت‌های غربی به این جمع‌بندی رسیده بودند که در خاورمیانه نمی‌توانند بحث تشکیل دولت‌های دموکراتیک را پیگیری کنند و همین روند هم در افغانستان جواب منفی داد. در این مدت چین توانست خود را به سمت یک رشد اقتصادی مشخص هدایت کند؛ چراکه واشنگتن در حال خرج کردن تمام بودجه خود در افغانستان و عراق بود و البته به نظر می‌رسد دستاورد خاصی برای واشنگتن رقم نخورد. به همین دلیل معتقدم این اقدام آمریکایی‌ها باعث شد تا چینی‌ها بتوانند از افغانستان به نفع خود استفاده کنند. آمریکا از آن به بعد و در دوران باراک اوباما به دنبال آن بود تا خروج نیروهایش از افغانستان و عراق را رقم بزند؛ تا جایی که در افغانستان هزاران نظامی آمریکایی را به کار گمارد و در عراق هم به دنبال آن بود تا هرچه زودتر از این کشور خارج شود که در نهایت به روی کار آمدن داعش را شاهد بودیم.

محبعلی افزود: در افغانستان هم دولتی روی کار آمد که برای اولین‌بار جناح شیعیان و هزاره‌ها که عبدالله عبدالله آنها را نمایندگی می‌کرد در کنار اشرف غنی تشکیل دولت دادند که این به هیچ وجه سابقه نداشت و تا حد زیادی به نفع ایران بود. پس از این روند، آمریکایی‌ها رابطه خود با پاکستان را نزدیک‌تر و علنی‌تر کردند. واشنگتن توانست با کمک اسلام‌آباد بخشی از طالبان که رفتار متعادل‌تری داشتند را از زندان‌ها بیرون بکشد و پس از آن بر سر میز بنشینند و با کمک ترکیه و قطر قرارداد دوحه را امضا کردند. آمریکا در آنجا پذیرفت که طالبان را جایگزین خود در افغانستان قرار دهد ولی هیچ اسمی از آتش‌بس میان دولت وقت و طالبان به چشم نخورد. تنها چیزی که ایالات متحده از طالبان در توافق‌های خود اخذ کردند، این بود که طالبان نباید امنیت آمریکا و متحدانش را در منطقه و فرامنطقه به خطر بیندازد. به همین دلیل می‌فهمیم که حضور آنها در افغانستان طی 20 سال گذشته عموماً جنبه امنیتی داشته است، نه مسائل دموکراسی و ملت‌سازی.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت: بر همین اساس قرار شد تا طالبان و دولت پس از آنها، به تامین امنیت پایبند باشند. نکته دیگر اینجاست که پس از عقد قرارداد دوحه، جو بایدن به نوعی زلمی خلیلزاد را که یک محافظه‌کار دو آتشه بود را برای اجرای توافق مذکور در تیم خود حفظ کرد. در کل باید بگویم که نه تنها تیم ترامپ، بلکه تیم بایدن هم می‌دانستند طالبان قرار است پیروز میدان شود. به همین دلیل بود که ما انتشار خبر خروج 50 هزار نفر از نظامیان و غیرنظامیان را در رسانه‌های آمریکا و قبل از ورود طالبان به کابل را شاهد بودیم. بر این اساس معتقدم یک مهندسی مشخص و هوشمندانه از سوی ایالات متحده در مورد افغانستان انجام شد. آمریکایی‌ها سعی کردند با پیوند عرب - افغان‌ها به نوعی القاعده را پایه بگذارند اما همین جریان برای آنها تبدیل به یک تهدید شد. از سوی دیگر، توجه داشته باشید که رابطه پاکستان با القاعده و سایر جریان‌های افراطی در افغانستان و منطقه به شدت تنگاتنگ است. هیچکس نمی‌تواند بگوید که اسلام‌آباد در وضعیت فعلی افغانستان و حتی بازگشت دوباره القاعده به افغانستان بی‌تقصیر است.

وی اضافه کرد: همه به یاد دارند که اسامه بن‌لادن در خاک پاکستان زندگی می‌کرد و در همان جا هم کشته شد اما هیچکس نمی‌تواند بگوید که اسلام‌آباد از این موضوع به هیچ‌وجه خبر نداشته است؛ چراکه تمام این جریان‌ها با سرویس اطلاعاتی پاکستان و ارتش این کشور در ارتباط هستند. بر همین اساس معتقدم ارتباط پاکستان با شبکه حقانی و همچنین ارتباط شبکه حقانی با القاعده به صورت روشن به ما می‌گوید که این جریان در افغانستان حضور دارد و حتی احتمال ظهور آن به شدت بالا است، اما فعلاً القاعده در پشت پرده ایستاده است. از سوی دیگر باید توجه داشت که در این وضعیت، جنگ رسانه‌ای میان برخی از کشورها در مورد تحولات افغانستان به وجود آمده است؛ به عنوان مثال رسانه‌های نزدیک به عربستان سعودی از طالبان فاصله گرفتند و این به معنای رقابت رسانه‌ای میان عربستان، قطر و ترکیه است.

محبعلی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به وضعیت فعلی معتقدم طالبان از حیث ماهیت و به دلیل پشتون‌گرایی و همچنین ارتباطش با شبکه حقانی که دولت جدید را بر اساس بیعت تشکل داده است، نمی‌تواند یک ائتلاف عملی دست و پا کند و آن را مورد تایید جامعه جهانی قرار دهد. بر همین اساس بیستمین سالگرد حادثه 11 سپتامبر در حالی فرا رسید که اوضاع در افغانستان و در مکانی که فرمان حمله به آمریکا داده شد، به شدت پیچیده و خاکستری است. از سوی دیگر، زمزمه‌هایی از ظهور دوباره القاعده توسط آمریکایی‌ها مطرح می‌شود که به نظرم می‌تواند این پیچیدگی را دو برابر کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها