همکاری ایران و روسیه جدی میشود؟ / روسیه تا جایی حاضر به همکاری با ایران است که...
همکاری ایران و روسیه در جریان حوادث سوریه، خیلی جدی شد اما به همکاری استراتژیک نینجامید. بعد از حضور امریکا در عراق و افغانستان و به خصوص بعد از سقوط قذافی در لیبی، این احتمال وجود داشت که امریکا به صورت کامل بر منطقه مسلط شود و با کنترل خاورمیانه بتواند سازوکار مورد نظرش برای جهان را اجرایی کند.
اعتمادآنلاین| پیشینه تاریخی روسیه و ایران با تعارض منافع علیه یکدیگر شکل گرفته است و از دوره تزار تا دوره کمونیستها و تا روسیه بعد از تجزیه، ما شاهد رویارویی منافع فراوانی بوده ایم.
به گزارش روزنامه اعتماد، به صورتی که بخشی از ایران در جنگهای با روسها تجزیه شد و از دست رفت و بخشی از مناطق ایران هم در دوره کمونیستها میرفت که تجزیه شود و هنوز هم بر سر برخی از موضوعات سرزمینی مانند نحوه تقسیم مالکیت بر دریای خزر با یکدیگر اختلافات جدی داریم. این پیشینه رنگ خودش را بر مناسبات آینده هم میزند و دستکم این دو کشور را به دوستان قابل اعتماد یکدیگر تبدیل نمیکند.
دیگر اینکه در یک همکاری استراتژیک انتظار میرود که روسیه در تعارضات اصلی جمهوری اسلامی در کنار ایران بایستد اما روسیه قادر به اتخاذ چنین سیاستی در قبال ایران نیست. اگر تعارض اصلی سیاست خارجی ایران در شرایط کنونی را اسراییل - و نه امریکا - بدانیم قطعا روسیه در کنار ایران نخواهد ایستاد.
روسیه از نظر تاریخی تعارضی با اسراییل ندارد و خودش را از ابتدا تا حال دشمن این کشور نمیداند. شاید در دوران کمونیستها مدتی در کنار اعراب و در مقابل اسراییل قرار گرفته باشد اما اکنون که دیگر کمونیستها در روسیه قدرت ندارند و اعراب هم تعارضات خود با اسراییل را به حداقل رساندهاند، دلیلی ندارد که ایران را بر اسراییل ترجیح بدهد. این را در نظر بگیرید که بیش از یک میلیون نفر از یهودیان مهاجر در اسراییل را یهودیان روسی تشکیل میدهند و اینان لابی قدرتمندی را در درون روسیه رقم زدهاند که هر دولتی در روسیه روی کار بیاید، خود را دوست اسراییل هم خواهد دانست.
در میان کشورهای مختلف بر سر موضوعات متفاوت، اختلاف منافع وجود دارد اما روسیه مجبور نیست در هر تعارضی، یکی از طرفین منازعه را انتخاب کند. روسیه با ایران با همان منطقی مواجه میشود که با ترکیه یا آذربایجان یا کشورهای عربی و پاکستان و افغانستان و بنابراین برای این کشور تنها منافع ملی مهم است و برای روسیه، ایران یک اولویت استراتژیک نیست.
روسیه حتما حاضر است با ایران در برخی از موضوعات همکاری کند اما باید دانست که این همکاری مشروط و محدود است و به قیمت تحمل هزینه سنگین نخواهد بود.
برای روسیه علاوه بر اسراییل، خطوط قرمز دیگری هم برای همکاری با ایران وجود دارد که یکی از آنها، هستهای شدن ایران است و دیگری تامین گاز اروپا. روسیه تحت هیچ شرایطی دوست ندارد و اجازه نمیدهد جمهوری اسلامی به سلاح هستهای دست پیدا کند یا وارد باشگاه کشورهای هستهای جهان شود. همچنین دلش نمیخواهد که گاز ایران جایگزین گاز روسیه در اروپا بشود. اهرم گاز از سلاحهای مهم روسیه علیه اروپاییان است که باعث ایجاد انعطاف در مواضع اروپا علیه روسیه میشود و طبعا اگر گاز ایران جایگزین گاز روسیه شود این کشور خلع سلاح خواهد شد.
روسها با امریکا مشکلاتی دارند که یکی از آنها تلاش امریکا برای تکقطبی کردن جهان با محوریت امریکا است. روسها نظام تکقطبی را نمیپذیرند و مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل حاکم شدن نظم جهانی مورد قبول امریکا را قبول دارند اما حاضر به دادن هزینه سنگین برای مقابله با قدرتطلبی امریکا نیستند. آنها سعی میکنند ایران را در حفظ مواضع خود علیه سیاست امریکا همراهی کنند اما تا جایی که منافع ملی آنان را تامین کند و کار به حل تعارضات اساسی میان ایران و امریکا نکشد.
همکاری ایران و روسیه در جریان حوادث سوریه، خیلی جدی شد اما به همکاری استراتژیک نینجامید. بعد از حضور امریکا در عراق و افغانستان و به خصوص بعد از سقوط قذافی در لیبی، این احتمال وجود داشت که امریکا به صورت کامل بر منطقه مسلط شود و با کنترل خاورمیانه بتواند سازوکار مورد نظرش برای جهان را اجرایی کند. به همین دلیل روسها به مخالفت با سیاست امریکا پرداختند و در مورد سوریه حاضر به همراهی با سیاست امریکا و غرب نشدند.
حافظ اسد در سوریه از محورهای همکاری ایران و روسیه شد و جلوگیری از تاسیس دولت داعش و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه در دستور کار دو کشور قرار گرفت. در اینکه ایران، روسیه را به همکاری با خودش ترغیب کرد یا روسها، ایران را وارد بازی سوریه کردند، اختلاف اقوال وجود دارد اما این همکاری جواب داد و اسد ماند. در ادامه اما میان منافع ایران و روسیه همسویی وجود ندارد و طبیعی است که روسها تلاش میکنند از گسترش نفوذ ایران در سوریه جلوگیری کنند.
دیدگاه تان را بنویسید