محسن پاکآیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان:
ترکیه به جای ایجاد هژمون، اصل را بر همکاری در منطقه قرار دهد
سفیر سابق ایران در آذربایجان عنوان کرد: به جای ایجاد هژمون در منطقه قفقاز جنوبی و تحمیل منافع خود بر دیگر کشورها باید اصل را بر همکاری، تنشزدایی و تعامل قرار دهد. مضافا در پاسخ روشن به سوال شما جمهوری اسلامی ایران بهطور راهبردی مخالف هرگونه تلاش ترکیه، جمهوری آذربایجان یا هر کشوری در جهت ایجاد تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز جنوبی است.
اعتمادآنلاین| مولود چاووشاوغلو وزیر خارجه ترکیه برای دیدار با «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران امروز وارد تهران میشود. به گزارش خبرگزاری «آناتولی» ترکیه، وزارت خارجه این کشور در بیانیهای درباره این سفر اعلام کرد: در این سفر تمامی ابعاد روابط دوجانبه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و درخصوص مسائل منطقهای و بینالمللی تبادلنظر خواهد شد.
سایت دیپلماسی ایرانی در گفتوگویی با محسن پاکآیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان، ازبکستان، تایلند، زامبیا و تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل به بررسی ارتباط تحولات منطقه قفقاز جنوبی با سفر وزیر امور خارجه ترکیه به ایران پرداخت.
*اگرچه برای سفر چاووش اوغلو اهداف و دلایل متعددی میتوان برشمرد ولی از منظر تحولات قفقاز جنوبی و قرهباغ آیا حضور وزیر امور خارجه ترکیه به معنای تحقق شعار دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی با محوریت تعمیق و گسترش روابط با همسایگان است یا اینکه جمهوری اسلامی با دعوت از چاووش اوغلو سعی دارد از طریق برادر بزرگتر (ترکیه) به نوعی جمهوری آذربایجان را کنترل کند؟
من معتقدم که اهداف، دلایل و دستور کار متعددی از مسائل منطقه خاورمیانه گرفته تا همکاریهای دوجانبه و حتی آینده توافق هستهای و... برای سفر وزیر امور خارجه ترکیه به ایران وجود دارد، اما چون محور مصاحبه سایه تحولات منطقه قفقاز جنوبی و قرهباغ بر سفر چاووش اوغلو به تهران است، لذا من هم در این رابطه تصور میکنم که دعوت حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران برای حضور از همتای ترکیهای خود در جهت تحقق همان شعار سیاست خارجی دولت سیزدهم یعنی تعمیق و گسترش مناسبات با همسایگان است نه کنترل باکو از طریق آنکارا. من اعتقاد ندارم که ترکیه برادر بزرگتر جمهوری آذربایجان و کارگردان تحولات منطقه قفقاز جنوبی و قرهباغ است. به هر حال جمهوری آذربایجان یک کشور مستقل است، لذا روابط تهران-باکو هم روابطی مستقل از روابط ما با دیگر کشورهاست، همچنانی که روابط ما با ترکیه هم روابط مستقلی است.
*اما از زمان جنگ قرهباغ در پاییز سال گذشته شاهد بیشترین همراهی، همگرایی و همسویی سیاسی، دیپلماتیک، امنیتی، نظامی، اقتصادی و... بین ترکیه و جمهوری آذربایجان هستیم به گونهای که برخی معتقدند الهام علیاف بدون اجازه اردوغان حتی آب هم نمیخورد، پس چگونه قائل به این تفکیک بین آنکارا و باکو هستید ؟
ببینید اگر امروز در تحولات قفقاز جنوبی و قرهباغ شاهد بیشترین هماهنگی و همسویی بین روابط آنکارا و باکو هستیم به دلیل نیاز جمهوری آذربایجان به کشوری در جهت تقابل با ارمنستان است و چون آنکارا این تقابل تاریخی را با ایروان داشته و دارد، خود به خود این دو کشور (ترکیه و جمهوری آذربایجان) در یک جبهه قرار گرفتهاند، اما این مساله به معنای آن نیست که ترکیه برادر بزرگتر جمهوری آذربایجان تلقی شود. مطمئن باشید اگر در آینده روابط باکو و ایروان بهبود پیدا کند این میزان از وابستگی سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و امنیتی جمهوری آذربایجان به ترکیه کاهش پیدا خواهد کرد. پیرو این نکته من زمانی که به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در باکو خدمت میکردم در مقاطع مختلف شاهد استقلال سیاسی و دیپلماتیک باکو در برابر سیاستهای آنکارا بودم، به خصوص در دوره ظهور جریانات تکفیری که با حمایت ترکیه سعی میشد ترکها و آذریهای اهل سنت به سوریه و عراق فرستاده شوند اختلافات جدی بین جمهوری آذربایجان و ترکیه شکل گرفت، کما اینکه در مسائلی مانند مسائل اقتصادی و تجاری فیمابین هم اختلافاتی بین دو کشور وجود داشت. پس اینگونه نیست که بگوییم باکو در مسیر و ریلگذاری آنکارا حرکت میکند و ترکیه برادر بزرگتر جمهوری آذربایجان است، اگرچه اکنون بیشترین همراهی و همسویی بین دو کشور وجود دارد.
*اگر این تصور را داشته باشیم که باکو در مقاطع مختلف سیاستهای آنکارا را به چالش کشیده است ولی آیا این نگاه برادر بزرگتری از سوی ترکیه میتواند زیر سوال رود یا خیر، چون اردوغان همواره به دنبال تحمیل نگاه خود بر جمهوری آذربایجان بوده است؟
در این رابطه من معتقدم که ترکیه همواره سعی کرده است براساس تفکرات نئوعثمانیگری عملا نقش برادر بزرگتر کشورهای ترک زبان را برعهده بگیرد. همچنانی که در پاسخ به سوال قبلی شما هم اشاره کردم چون اکنون جمهوری آذربایجان برای تقابل با ارمنستان به یک کشور حامی نیازمند است و ترکیه این نقش را پذیرفته، عملا ترکیه نقش برادری بزرگتر را برای خود تعریف کرده است، اما این نکته لزوما به معنای آن نیست که جمهوری آذربایجان بهطور مداوم و تضمین شده این برادری بزرگتر ترکیه را خواهد پذیرفت. باز هم تکرار میکنم اگر در آینده روابط باکو و ایروان بهبود پیدا کند این میزان از وابستگی سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و امنیتی جمهوری آذربایجان به ترکیه کاهش پیدا خواهد کرد. اما در آن سوی ماجرا به هر حال ترکیه برای افزایش قدرت و نفوذ خود به خصوص در برابر روسیه و جمهوری اسلامی ایران سعی دارد نقش برادری بزرگتر و نیز یک بازیگر ذینفوذ در تحولات قفقاز جنوبی و قرهباغ برای خود تعریف کند.
*از منظر تحولات قفقاز جنوبی سفر وزیر امور خارجه ترکیه تا چه اندازه میتواند اثرگذار باشد؟
باید این نکته بسیار مهم را مدنظر قرار دهیم آیا کشورهای حاضر در منطقه و بازیگران ذینفوذ در تحولات قفقاز جنوبی به دنبال همکاری هستند یا به دنبال تشدید اختلافات و درگیریها؟ چون به هر حال اختلافات سیاسی، دیپلماتیک، مرزی، امنیتی و... بخش لاینفک مناسبات کشورها در منطقه قفقاز جنوبی است، به خصوص بعد از جنگ 44 روزه پاییز سال گذشته که بر شدت این اختلافات و تعارض منافع بین کشورهای حاضر در منطقه افزوده است. بنابراین در این شرایط باید نگاه و اولویت کشورها افزایش تعامل و همکاری برای تنشزدایی باشد. ضمن اینکه اصل توازن قوا بین کشورها در منطقه قفقاز جنوبی بسیار حائز اهمیت است. یعنی هیچ کشوری نمیتواند خود را قدرت برتر منطقه بداند. در همین راستا جمهوری اسلامی ایران روابط بسیار مناسبی، هم با جمهوری آذربایجان و هم با جمهوری ارمنستان دارد در عین حال روابط تهران با آنکارا، تفلیس و مسکو هم روابط حسنهای است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران بیشترین نفوذ را در منطقه قفقاز جنوبی میتواند داشته باشد. از این منظر عملا سفر وزیر امور خارجه ترکیه باید در مسیر تعامل، افزایش همکاریها و تنشزدایی مورد ارزیابی قرار گیرد تا اصل توازن قوا
تحقق پیدا کند. پیرو این نکته باید در سفر چاووش اوغلو به ایران این نکته یادآوری شود که قطعا آنکارا از مسیر تحریک باکو در منطقه قرهباغ نمیتواند به اهداف خود برسد، کما اینکه تاکنون ترکیه نتوانسته است از این مسیر به اهداف خود برسد.
*منظور مشخص شما از اهداف ترکیه ذیل تحریک جمهوری آذربایجان چیست. آیا منظور ایجاد دالان زنگه زور و اتصال ترکیه از جمهوری نخجوان به جمهوری آذربایجان است؟
بله هدف محوری ترکیه مساله ایجاد دالان زنگه زور برای رسیدن مستقیم از مسیر جمهوری نخجوان به جمهوری آذربایجان بود که تاکنون محقق نشده است. به هر حال آنکارا و شخص اردوغان بعد از پیروزیهای جنگ 44 روزه قرهباغ در سال گذشته این تصور را داشت که میتواند مناسبات سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و حتی ژئوپلیتیک منطقه را براساس اهداف خود تعریف کند که تاکنون موفق به این امر نشده است. پیرو این نکته باز هم تاکید میکنم در سفر وزیر امور خارجه ترکیه به ایران یا در سفرهای متقابل ایران باید این نکته به مقامات آنکارا گوشزد شود که سیاست و نگاه محوری ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی نباید تحریک کشورها برای تقابل و تنشزایی در جهت تحصیل منافع و اهداف ترکیه باشد. باید اصل را بر افزایش مناسبات، همکاریها و تنشزدایی قرار داد تا منافع همه کشورهای منطقه تامین شود.
*به نظر میرسد تلاش مشترک آنکارا و باکو برای ایجاد دالان زنگهزور با هدف اتصال مستقیم ترکیه از مسیر جمهوری نخجوان به جمهوری آذربایجان و قطع دسترسی ایران و جمهوری ارمنستان و نیز تحرکات باکو در جاده گوروس-قاپان و تحولات مربوط به دالان لاچین حکایت از تغییرات ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی و قرهباغ ضد منافع ایران دارد. حال باز هم معتقدید که تنش فیمابین چندان جدی و عمیق نیست؟
اول اینکه ترکیه باید بداند بر اثر رفتارهای خود و سیاست خارجی سالهای اخیر به جایی رسیده است که تنها جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه قابل اتکا برای این کشور باقی مانده است. به هر حال روابط جمهوری ارمنستان که از سالها پیش قطع شده بود. مناسبات با قبرس و یونان هم بسیار تیره و تار است؛ سوریه و عراق هم به دلیل تجاوزات ترکیه که تا به اکنون ادامه دارد چندان دل خوشی از سیاستهای آنکارا ندارند، بنابراین ترکیه باید بداند که اگر بخواهد به این رفتارهای خود ادامه دهد تنها به ضرر اهداف و منافع آنکارا است. لذا ترکیه به جای ایجاد هژمون در منطقه قفقاز جنوبی و تحمیل منافع خود بر دیگر کشورها باید اصل را بر همکاری، تنشزدایی و تعامل قرار دهد. مضافا در پاسخ روشن به سوال شما جمهوری اسلامی ایران بهطور راهبردی مخالف هرگونه تلاش ترکیه، جمهوری آذربایجان یا هر کشوری در جهت ایجاد تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز جنوبی است. این مخالفت جدی جمهوری اسلامی ایران، هم در دولت حسن روحانی و هم در دولت سیدابراهیم رییسی بارها عنوان شده است. علاوه بر گفتوگوهای دیپلماتیک، جمهوری اسلامی از طریق رزمایشهای نظامی هم مخالفت جدی خود را با هر گونه تلاشی در جهت ایجاد تغییرات مرزی در منطقه قفقاز جنوبی نشان داده است. اتفاقا بعد از این ارسال پیامهای جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم که جمهوری آذربایجان و ترکیه از جدیت برای ایجاد تغییرات مرزی در منطقه قفقاز جنوبی عقبنشینی کردند و در ادامه باکو و آنکارا عنوان داشتند که سعی دارند از طریق دیپلماسی چالشها و اختلافات خود را حل و فصل کنند. در این راستا سفر روز دوشنبه وزیر امور خارجه ترکیه به ایران میتواند در این چارچوب مورد ارزیابی قرار گیرد. قطعا ایران هم از این رویکرد استقبال میکند و میتواند مبنای همکاری و گفتوگوهای دیپلماتیک با ترکیه و جمهوری آذربایجان باشد. ضمن اینکه روسیه هم به این آگاهی رسیده که توافق صلح سال گذشته بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان در خلال جنگ قرهباغ دارای اشکالاتی است، از این رو مسکو هم به دنبال مذاکرات دیپلماتیک با باکو و ایروان است تا بتواند این نواقص را در توافق صلح به خصوص بند نهم که منشا اختلافات مرزی فعلی است حل کند.
دیدگاه تان را بنویسید