«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
اوضاع و احوال دردناک شهروندان عربتبار در سرزمینهای اشغالی/ فرزندان نفرینشده اسرائیل
در حاشیه شهر سنت ژان دارک در شمال اسرائیل فضاهای زاغهنشینی کثیف و آلودهای وجود دارد. این منطقه که پیشتر روستایی با ساکنان عربتبار بوده است روی نقشه ثبت املاکی که پس از تاسیس کشور ایجاد شده به رسمیت شناخته نمیشود و رسماً جزو مناطق قابل ساختوساز نیست و غیرممکن است که دولت حداقل پروانه ساخت یا تعمیرات برای خیابانها و خانهها صادر کند.
اعتمادآنلاین| سراج میردامادی- هفتهنامه فرانسوی نوول ابزرواتور در شماره اکتبر 2021 طی گزارشی به قلم سلین لوساتو Célin Lussato فرستاده ویژهاش به سرزمینهای اشغالی به تشریح اوضاع و احوال دردناک شهروندان عربتبار اسرائیل و تبعیضها و رنجهای آنان پرداخته است. این گزارش به ویژه از آن لحاظ حائز اهمیت است که برای اولین بار پس از اعتراضات خونبار مه 2021 در شهرهای مختلط (عرب-یهودی)، یک روزنامهنگار فرانسوی اجازه پیدا میکند با سفر به شهرهای آشوبزده به ریشهیابی آن اعتراضات بپردازد.
اینجا پرندگان بر علفهای هرز و لاشههای خودروهای اسقاطی حکومت میکنند.
در حاشیه شهر سنت ژان دارک در شمال اسرائیل فضاهای زاغهنشینی کثیف و آلودهای وجود دارد. این منطقه که پیشتر روستایی با ساکنان عربتبار بوده است روی نقشه ثبت املاکی که پس از تاسیس کشور ایجاد شده به رسمیت شناخته نمیشود و رسماً جزو مناطق قابل ساختوساز نیست و غیرممکن است که دولت حداقل پروانه ساخت یا تعمیرات برای خیابانها و خانهها صادر کند.
به رغم ظاهر خرابه، وقتی درِ خانهها را باز میکنیم و از نمای بیرونی به محوطه داخل منازل ساکنین وارد میشویم آنجا را آراسته و زیبا مییابیم. در واقع اکثر ساکنان این محلات دارای کار و درآمد هستند و میتوانند بدون اخذ مجوز ساخت، تعمیرات را انجام دهند، اما ترجیح میدهند مانع حساسیت مقامات و صدور احکام قضایی شوند.
نادیرا 40ساله که در یک کارخانه تولید لباس کار میکند میگوید: «خیابانها در زمستان گلآلود میشود؟ زبالهها روی هم انباشته میشوند؟ اشکالی ندارد.»
خدیجه از ساکنان همیشگی این محله میگوید: «سندهای مالکیت قدیمی خانههای ما را نجات داده است اما ما همیشه نگران هستیم که شهرداری بیاعتنا به آن اسناد محله ما را با خاک یکسان کند.»
انواع تبعیضها و ناامنیهای فزاینده، مشکلات دسترسی به بهداشت و درمان و آموزش و کار اینها روزگار عربهای اسرائیلی است که به ویژه فریاد خشم و اعتراض نسل جوان را بیش از پیش بلند کرده است.
مه گذشته، در پی ذله شدن و از کوره در رفتن مردم این منطقه، جرقه شورش چندروزه و نزاع قومی-مذهبیای زده شد که آنجا را عمیقاً در بیثباتی فرو برد؛ مغازههای عربها مورد هجوم یهودیان راست افراطی قرار گرفت، یک عرب اسرائیلی در بات یام نزدیک تلآویو در حمله و ضرب و جرح گروهی کشته شد، مغازههای یهودیان در سنت ژان دارک از سوی جوانان عرب شورشی ویران شد، سیناگوگ (محل عبادت یهودیان) در لود به آتش کشیده شد و در تظاهرات حیفا شعار «مرگ بر عرب ها» سر داده شد. هرگز در تاریخ اخیر اسرائیل این میزان وحشیگری به صورت مستمر و زنجیرهای در این شهرها دیده نشده بود.
خشونت به کوچههای قدیمی سنگفرش و محلات کهن و توریستی سنت ژان دارک که مرکز خرید و فروش حیوانات است هم انتقال یافت، حال آنکه توریستها آمدوشد زیادی در این محله تاریخی هزارساله دارند.
چون نگینی ارزشمند در میان سنگهای قیمتی، هتلی به سبک بناهای عربی بهجامانده از دوره خانههای معماری عثمانیها که اروان فالنبرگ 60ساله یک نویسنده اسرائیلی اصالتاً آمریکایی مالک آن بود هدف خشونتها و تخریبها قرار گرفت. اروان در حالی که آه سردی میکشید با حالتی محزون گفت: «همه چیز غارت شد؛ تابلوهای نقاشی پاره شدند، شیشه پنجرهها شکسته شد، پیانو را واژگون کردند و مبلمان را تخریب کردند. انگار میشنیدم صدای فریادهایی را که همراه این تخریب بود، خشمی چنین شدید از کجا میآید؟»
مساله جدی هماکنون این است که دولت جدید که از سوی نفتالی بنت و حاصل ائتلافی از جناح راست و حزب یائیر لاپید چپ میانه اداره میشود در واقع میراثدار آن چیزی است که از دوره نخستوزیر سابق بنیامین نتانیاهو باقی مانده است و حالا صد روز پس از روی کار آمدنش بررسی وضعیت شهروندان عرب اسرائیل همراه با بحران کرونا و تغییرات آبوهوایی از اولویتهای دولت جدید است.
نفتالی بنت قول نخستوزیران پیشین به جامعه اعراب ساکن اسرائیل را تکرار کرده: بهترین دسترسی به بهداشت، امکان مبارزه با جرم و جنایت، بهرهبرداری از اقدامات خدماتی در زمینه آموزش، تامین اجتماعی و اشتغال.... همه اینها به عنوان اهداف ملی جا زده شده است، آیا ممکن است که همه چیز تغییر کند؟ شهروندان عرب جملگی این تغییرات را مطالبه میکنند.
آتش ماه مه
برخی از آتشسوزیهایی که حریق ماه مه را فراهم آورد از درگیریهای اطراف محوطه گردشگاه مسجدالاقصی سومین مکان مقدس در دنیای اسلام آغاز شد. این درگیریها موجب محدود شدن دسترسی مسلمانان به این مسجد درست در میانه ماه رمضان شد.
همزمان با این محدودیتها تظاهراتهایی در حمایت از خانوادههای فلسطینی محله شیخ جراح در بیتالمقدس شرقی برپا شد. در این محله پس از اقدامات قضایی مالکان قدیمی یهودی زمینهایی که ساکنان عربتبار روی زمینهایشان طی 1949 تا 1967 در دوره حاکمیت اردن ساختمانسازی کرده بودند، فلسطینیها تهدید به اخراج از خانههایشان شده بودند.
در ادامه البته از دهم مه موشکهای جنبش حماس از غزه به سوی اسرائیل و پاسخ تلافیجویانه نظامی اسرائیل در محصورسازی فلسطینیها، محدودیتها را تشدید کرد، اما دلایل این محدودیتها خیلی بیشتر و عمیقتر از اینها بود.
نسلهای جدید از جمعیت عربهای بهجامانده از فلسطین نیابتی ساکن در دولت اسرائیل از ابتدای تشکیل دولت در 1948 «اعراب اسرائیل» خوانده میشوند که خودشان بسیار تمایل دارند «فلسطینیهای اسرائیلی» نامیده شوند. آنان بالغ بر 1.9 میلیون نفر حدوداً 20 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند که 85 درصدشان مسلماناند و اغلب از اقوام مشهور به بداوین همراه با یک اقلیت 7.5 درصد مسیحی و نیز 7.5 درصد دروزی هستند.
شهروندانی جدا و منفک از تمام کشور که حق رأی دادن و انتخاب شدن ندارند. با این حال البته 12 تن از آنها عضو کنست اسرائیل شدهاند و فقط برای دومین بار در تاریخ کشور یک حزب عرب به نام رعام عضو ائتلاف گسترده دولتی شد. این نمایندگی سیاسی شروع خیلی آرام برای عادیسازی آنان محسوب میشود.
اما بعضی تبعیضها و تفاوتگذاریها همچنان ایشان را در حاشیه جامعه نگه میدارد. از خدمت سربازی شروع میکنیم که نقش بسیار عمیقی در اجتماعی شدن و ادغام اقتصادی در این کشور بازی میکند. برخلاف شهروندان یهودی اسرائیل که خدمت سربازی برایشان اجباری است (2 سال و 6 ماه برای مردان و 2 سال برای زنان) به استثنای دروزیها برای سایر عربهای اسرائیل خدمت سربازی نه تنها اجباری نیست بلکه ممنوع است. یک تفاوتگذاری که برچسب «دشمنان داخلی» به اعراب را که گاهی به ایشان چسبانده میشود تقویت و تثبیت میکند.
در نظرسنجی INSS موسسه مطالعات امنیت ملی که در 2020 صورت گرفت فقط 21 درصد اسرائیلیهای مورد پرسش قرارگرفته اعراب را شهروندانی برابر با سایرین از حیث دارا بودن حقوق میدانستند و 25 درصد پرسششدگان آنان را به دلیل ارتباطات با فلسطینیهای کرانه رود اردن و غزه دشمنان بالقوه اسرائیل میشمردند.
نرخ بسیار بالای بیکاری
نرخ بالای بیکاری در میان ساکنان شهر نزاره، شهری با اکثریت عربهای اسرائیل که در اواسط سپتامبر مقدمات فرار زندانیان فلسطینی از زندان را فراهم کرده بودند، چشمگیر است. بر اساس قانون پایهای 2018 که اسرائیل را سرپناه ملت یهود تعریف کرده و زبان عبری را زبان رسمی واحد نهادینه کرده و عربی را به حاشیه رانده است، عملاً میان عربها و سایر شهروندان خطی کشیده شده و آنان به یک اقلیت مذهبی تبدیل شدهاند؛ یعنی در واقع عربها شهروندان درجه 2 محسوب میشوند.
در 2000 دادگاه عالی اسرائیل اقلیت عرب را به عنوان قربانی تبعیض در زمینه دستیابی به کار و اشتغال شناسایی کرد. سه شهری که با اکثریت ساکنان عربتبار بیشترین نرخ بیکاری را دارند عبارتاند از: ام الفهم 22.4 درصد، نزاره 22 درصد و رهط 19 درصد.
بر پایه اعلام صندوق تامین اجتماعی ملی در 2018 میلادی، 47 درصد شهروندان عرب اسرائیلی زیر خط فقر زندگی میکنند. سامی هواری روزنامهنگار عربتبار بر این باور است: «دلایل بسیاری وجود دارد که جوانان آرک به سوی خشونت کشیده میشوند. ما فقط 2 مدرسه ابتدایی که هر کدام 700 دانشآموز دارند برای عربها داریم، اما برای یهودیها هشت مدرسه داریم که هر کدام 400 دانشآموز دارند. فرزندان ما با شانس برابر با فرزندان یهودیان بزرگ نمیشوند.»
سامی هواری در ادامه به موضوع اساسی زمین اشاره میکند و میافزاید: «از 1948 دولت اسرائیل مجوز ساخت بیش از 900 شهرک یهودینشین را در سرتاسر اسرائیل به یهودیان داده است، اما حتی یک مجوز ساخت به فلسطینیها نداده به استثنای چند مورد جزئی در روستای گالیله در نگو برای تجمیع تعدادی از جامعه بداوین، حتی بعضی از محلات عربها مثل باربور به شدت در معرض خرابی به دلیل کهنگی و کهولت و فرسودگی بافت قرار دارند.»
این روزنامهنگار در ادامه بحث خود را به موضوعات امنیتی پیوند میزند و میگوید: «پلیس چشمانش را بر موضوعاتی که ربطی به جز عربها ندارد، میبندد. بدون مجازات جرم و جنایت رشد میکند و جوانان ما که ترک تحصیل کردهاند جذب مافیا میشوند.»
بر اساس گزارش کنست، 400 هزار اسلحه غیرقانونی در میان محلات عربهای اسرائیل در حال دست به دست شدن است که بخش قابل توجهی از این قاچاق اسلحه به صورت غیرمستقیم از ارتش اسرائیل تامین میشود.
آتش خشم اعتراضات 20 سپتامبر هنگامی شعلهورتر شد که سه شهروند عرب اسرائیلی در جریان تیراندازی در محلات عربنشین کشته شدند. از این تاریخ هشتگ #Arab-Lives-matter برگرفته از شعار آمریکایی Black Lives Matter در شبکههای اجتماعی برای محکومیت ناامنی در شهرهای عربها و بیتفاوتی پلیس فراگیر شد.
وزیر جدید امنیت عمومی Omer Bar-Lev از حزب کارگر هم حتی در توییتر ضمن محکومیت این کشتهها نوشت: «دههها غفلت، تحقیر و ترس مشکلات را در مناطق عربها انباشته کرده است.»
از 141 مورد قتل در 2020، 97 مورد از قربانیان آنها (69 درصد) مربوط به عربهای اسرائیلی بود که در واقع فقط 21 درصد از جمعیت عمومی کشور را تشکیل میدهند.
دیگر سکوت نخواهیم کرد
«ما حقوق برابری با یهودیها نداریم.» این جملهای است که بشار مارکوس مدیر تئاتر خشابی در شهر حیفا بزرگترین شهر مختلط اسرائیل به ما میگوید. این شهروند عربتبار اسرائیل که 29ساله و کارگردان تئاتر و با ریش مشکی و نگاهی نافذی است از اینکه خودش را اسرائیلی معرفی کند امتناع میورزد و میافزاید: «من یک هنرمند فلسطینی از شهر حیفا هستم و دوست دارم آثار هنریام هم اینچنین معرفی شوند و اگر به گونهای دیگر معرفی شوند، گویی مرا تخریب کردهاید.» از این کارگردان تئاتر نمایش «موزه» تابستان گذشته در فستیوال تئاتر اوینیون فرانسه روی صحنه رفت.
سال 2014، هنگامی که تئاتر «زمان موازی» را روی صحنه برد، شغل او در معرض تهدید قرار گرفت. در این نمایشنامه به ردیابی سرنوشت ولید داکا یک زندانی فلسطینی که در 1984 به اتهام کشتن یک سرباز اسرائیلی به زندان افتاد پرداخته شده است.
سالن تئاتر المیدان شهر حیفا که نمایش «زمان موازی» در آن به نمایش درآمد و تنها سالن تئاتر فلسطینی بود که از سوی دولت اجازه فعالیت داشت بسته شد. سانسور؟ شهردار وقت از حزب کارگر یونا یاهاو هدف از بستن سالن تئاتر را حراست از امنیت و آرامش میداند و توضیح میدهد: «ما در یک موازنه شکننده زندگی میکنیم که حداقل مدارا با برهمزننده آن را ممنوع میکند. چرا یک نمایش؟ این به معنی تعریف و تمجید از یک تروریست نیست؟»
اما جوانان فلسطینی ساکن در اسرائیل دیگر نمیخواهند سکوت کنند. رامی یونس روزنامهنگار فلسطینی از شهر لود میگوید: «هر آنچه بر سرمان بیاید فراموش نخواهیم کرد که ما عرب هستیم و جنبش بهار در اورشلیم حیفا، ارک و نزاره چشمان ما را باز کرد. ما نه تنها همزیستی را مطالبه کردیم بلکه خواستار برابری در حقوق هم شدیم.»
اما پرسش اصلی این است که بهترین راه رسیدن به این هدف چیست؟ عدهای راه اعتراضات خیابانی را انتخاب کردند. در نزاره مه گذشته اعتراضات به شدت سرکوب شد. وکیل جوان چپگرا کارلو روشروش در حاشیه اعتراضات 12 مه بازداشت شد. او شاهد فریاد پلیسها و ضربات ایشان و آثار خون روی زمین در پست پلیس بوده است. او بر این باور است که مقامات آنچه را «وارد کردن اسرائیل به نزاع و درگیری» مینامند تحمل نخواهند کرد. این وکیل ضمن مطالبه حق تظاهرات در اسرائیل میگوید: «آیا ما مثل بقیه مردم دنیا حق تظاهرات نخواهیم داشت؟»
دیگران اما با پیوستن به نهادهای سیاسی و انجمنها راههای دیگری را برای دفاع از حقشان برگزیدهاند؛ مثل برخی از اهالی شهر همسایه نوف هگالیل. این شهر یهودینشین که در 1957 ایجاد شد در 20 سال اخیر به مرور به صورت یک شهر مختلط از عربها و یهودیها درآمد. در حال حاضر حدود 30 درصد ساکنان این شهر را عربهای اسرائیل تشکیل میدهند. اینکه در اعتراضات ماه مه نام این شهر شنیده نشد به این دلیل بود که در اینجا هیچ اتفاقی نیفتاد.
شکری اوادا یک پزشک عرب و معاون شهردار در این شهر میگوید: «یک گروه محرک یهودی تلاش کردند با ورود به شهر ما خشم و نفرت خودشان را به نمایش بگذارند، اما ما آنها را در بیرون شهر متوقف کردیم.» او ضمن تایید همکاری خود با انجمن ادیل (دست در دست همدیگر) میافزاید: «همه چیز ایدهآل نیست اما پیش و بیش از آنکه روی مواردی که اختلافاتمان را تشدید میکند دست بگذاریم میتوانیم روی آنچه ما را متحد میکند به توافق برسیم.» این معاون شهردار و منتخب شورای شهر اظهار امیدواری میکند که به زودی مدرسه زبان عربی در این شهر افتتاح شود.
خلیل بکلی دندانپزشک عرب اهل شهر نزاره میگوید: «چرا ما در شهرمان نباید یک مدرسه مختلط عربی-عبری، آنچنان که هفت تا مدرسه دیگر از قبل در اسرائیل وجود دارند، داشته باشیم؟»
این فعال همزیستی مسالمتآمیز با حرارت انجمن البستان را به عربی و عبری چند سال قبل تاسیس کرد و خود شخصاً با اهالی شهر از تمامی ادیان و اقوام رابطه خوبی دارد. روش او با روش جوانانی که در ارک، حیفا و در همین نزاره تظاهرات میکنند آشکارا متفاوت است، اما هدفشان همان است؛ او میگوید: «ما هویت خودمان را انکار نمیکنیم، ما عربهای فلسطینی هستیم که شهروندان اسرائیلاند. هدف ما روشن است: دیگر نمیتوانیم شهروند درجه 2 در این کشور باشیم.»
در پایان این گزارش تاکید شده که نامهای مصاحبهشوندگان تغییر یافته است.
دیدگاه تان را بنویسید