کد خبر: 523845
|
۱۴۰۰/۰۹/۰۳ ۰۹:۲۴:۰۰
| |

اعراب در پی نظم جدید منطقه‌ای/ اردن و امارات با رژیم اسراییل تفاهمنامه اقتصادی مشترکی امضا کردند

روز دوشنبه گذشته، اردن و امارات درخصوص بحران آب‌وهوایی، تولید انرژی خورشیدی و ایجاد تاسیسات شیرین‌کردن آب با رژیم اسراییل تفاهمنامه مشترک همکاری امضا کردند و جان کری نماینده ویژه امریکا در امور اقلیمی نیز در امضای این تفاهم حضور داشت.

اعراب در پی نظم جدید منطقه‌ای/ اردن و امارات با رژیم اسراییل تفاهمنامه اقتصادی مشترکی امضا کردند
کد خبر: 523845
|
۱۴۰۰/۰۹/۰۳ ۰۹:۲۴:۰۰

اعتمادآنلاین| طی ماه‌های اخیر تحولاتی چند در خاورمیانه به وقوع پیوسته است؛ تحولاتی که از تحرک کشورهای منطقه برای رویارویی با چالش‌هایی خبر می‌دهند که ممکن است نظم ژئوپلیتیکی منطقه را متحول کنند. در این میان اما ایران، حداقل طی چند ماه گذشته، هیچ تحرک جدی در حوزه دیپلماسی سیاسی اقتصادی منطقه‌ای خود صورت نداده است. تقریبا هفته‌ای نیست که خبری از تفاهم‌ها و توافق‌های اقتصادی میان کشورهای خاورمیانه بر سر پروژه‌های بزرگ اقتصادی به گوش نرسد، اما در این میان ایران، غایب بزرگ ماجرا است.

به گزارش روزنامه اعتماد، روز دوشنبه گذشته، اردن و امارات درخصوص بحران آب‌وهوایی، تولید انرژی خورشیدی و ایجاد تاسیسات شیرین‌کردن آب با رژیم اسراییل تفاهمنامه مشترک همکاری امضا کردند و جان کری نماینده ویژه امریکا در امور اقلیمی نیز در امضای این تفاهم حضور داشت. در مراسم امضای این تفاهمنامه که در مجتمع اکسپو دوبی صورت گرفت، «جان کری» نماینده ویژه امریکا در امور اقلیمی، «کارین الهرار» وزیر انرژی رژیم اسراییل، «مریم المهیری» وزیر آب‌وهوا و امنیت غذایی امارات و «محمد النجار» وزیر آب و آبیاری اردن حضور داشتند. در توافق روز دوشنبه آمده است که نیروگاه فتووولتاییک در اردن با ظرفیت 600 مگاوات، به اسراییل برق سبز صادر خواهد کرد. این نیروگاه «رفاه سبز» نام خواهد داشت. در مقابل، اسراییل 200 میلیون متر مکعب آب نمک‌زدایی‌شده به پادشاهی هاشمی می‌دهد. سلطان الجابر، وزیر صنعت و فناوری پیشرفته امارات که فرستاده ویژه این کشور در موضوع تغییرات اقلیمی نیز هست، گفت: «در پی تایید امارات به عنوان میزبان نشست کوپ 28 در سال 2023، امارات می‌خواهد نشان دهد که این منطقه می‌تواند سطح آمال زیست‌محیطی را به شیوه‌ای بالا ببرد که منجر به بهبود توسعه پایدار، ثبات و رفاه می‌شود.»


اخیرا نیز شاهد سفر وزیر امور خارجه امارات به سوریه، بازگشایی سفارت این کشور در دمشق و امضای قراردادهای اقتصادی میان دو کشور بوده‌ایم. ضرب‌المثلی قدیمی در میان سیاستمداران جهان عرب وجود دارد که می‌گوید «شما نمی‌توانید بدون مصر به جنگ بروید یا بدون سوریه به صلح برسید.» به نظر می‌رسد که برخی کشورهای منطقه مفهوم اساسی این ضرب‌المثل را در سیاست‌گذاری‌های عملی خود در منطقه دریافته‌اند. هر چند برخی تحلیلگران داخل کشور اصرار دارند که تغییر رویکرد امارات نسبت به سوریه در مواجهه با سیاست‌های ترکیه و قطر در این کشور انجام می‌شود، اما باید پذیرفت که نزدیک‌ شدن امارات به سوریه و تلاش برای بازگردان این کشور به اتحادیه عرب می‌تواند از بسیاری جهات منافع ایران را نیز به خطر بیندازد.


اگرچه اسد مطمئن است که در جنگ پیروز شده و اگرچه رهبران کشورهای عربی در حمایت از شورشیان مخالف اسد پیشتاز بوده‌اند، اما حالا همین رهبران تلاش می‌کنند امتیاز پیروزی اسد در جنگ و دستاوردهای این پیروزی را در سبد خود بریزند و اسد نیز منافع خود را در این رویکرد دنبال می‌کند. در این راستا، این روزها بسیاری از کشورهای عربی خواهان عادی‌سازی روابط با سوریه و کمک به بازسازی این کشور هستند و البته امارات متحده عربی در این مسیر پیش‌قدم شده است. از سوی دیگر طی ماه‌های اخیر شاهد ارسال‌ سیگنال‌هایی مبتنی بر تنش‌زدایی در روابط میان ترکیه و امارات نیز هستیم و به نظر می‌رسد که دو کشور در نظر دارند با امضای قراردادهای تجاری اقتصادی بر اختلافات خود درخصوص نحوه دخالت در لیبی و حمایت ترکیه از اخوان‌المسلمین فائق آیند. در تیر ماه سال گذشته نیز رهبران کشورهای مصر، عراق و اردن در بغداد گردهم آمدند تا درباره تقویت امنیت منطقه‌ای و افزایش همکاری‌های اقتصادی با یکدیگر گفت‌وگو کنند. علاوه بر این، هر سه کشور درخصوص علاقه‌شان عادی‌سازی روابط با سوریه و کمک به بازسازی این کشور رایزنی کردند.


این‌طور به نظر می‌رسد که برای نخستین‌بار پس از پایان جنگ جهانی دوم، کشورهای مصر، عراق و اردن و دیگر کشورهای عربی در خاورمیانه سعی دارند امکان شکل ‌دادن بلوکی عربی که امنیت‌شان را تضمین می‌کند را بررسی کنند. این بلوک عربی براساس عدم دخالت قدرت‌های خارجی و اولویت‌ دادن به مراودات اقتصادی میان این کشورها در حال شکل‌گیری است. آخرین باری که این کشورها برای شکل دادن این بلوک تلاش کردند سال 1989 بود که البته در آن زمان شورای همکاری‌های عرب، عمر چندانی نداشت. اما حالا به نظر می‌رسد که نشانه‌هایی مبنی بر تلاش برای شکل‌ دادن آن ائتلاف دیده می‌شود. هر چند ممکن است از نظر برخی، این تحولات گام‌های کوچکی به نظر برسند اما واقعیت این است که همکاری‌های منطقه‌ای معمولا براساس همین گام‌های کوچک بنا می‌شود. علاوه بر این اعراب برای شکل‌ دادن این ائتلاف انگیزه‌هایی هم دارند. تلاش برای تاسیس نیروگاه‌های خورشیدی در عراق و حرکت به سوی عادی‌سازی روابط با سوریه و رژیم اسراییل به احتمال بسیار زیاد با هدف سد کردن نفوذ ایران و ترکیه در عراق و سوریه انجام می‌شود. هر چند این استراتژی تا حدود زیادی واضح به نظر می‌رسد اما ممکن است عملی کردنش کمی دشوار باشد. چه اینکه اقناع عراق به پیوستن به بلوک عربی به قیمت از دست دادن ایران، کاری دشوار است. اما رخدادهای اینچنینی هم با قدم‌های کوتاه به سرانجام می‌رسند. به نظر می‌رسد که محور رویکرد کشورهای عربی طی یک سال گذشته بر دو اصل استوار شده است که هر دو اصل به وضوح منافع منطقه‌ای ایران را تهدید می‌کنند؛ نخست عادی‌سازی روابط با سوریه و دوم حرکت به سمت روابط صلح‌آمیز با اسراییل.


ماه گذشته، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا، موضع این کشور درخصوص عجله کشورهای عربی برای عادی‌سازی روابط با سوریه را اعلام کرد. سخنان بلینکن چند روز پس از سفر وزیر امور خارجه امارات به سوریه ایراد شد. بلینکن تصریح کرد که اسد متهم به ارتکاب جنایت علیه مردم خود است اما این‌طور به نظر می‌رسد که کشورهای عربی با امارات هم‌نظر هستند و معتقدند که روابط با سوریه هرچه سریع‌تر باید عادی‌سازی شود. مقامات امارات و سوریه روی طرح اولیه خروج سوریه از جنگ داخلی توافق کردند. بر این اساس خروج همه نیروهای خارجی از خاک سوریه مورد توافق قرار گرفت که عبارتند از: خروج نیروهای امریکایی مستقر در پایگاه التنف در جنوب غربی سوریه و خروج نیروهای روسیه مستقر در پایگاه هوایی حمیمیم. هر چند روس‌ها همچنان می‌توانند نیروی دریایی خود را در بندر طرطوس حفظ کنند. البته هنوز زود است که درباره آینده سیاسی سوریه نتیجه‌گیری شود چه اینکه این آینده به احتمال زیاد در گفت‌وگوهای هسته‌‌ای میان ایران و غرب در وین مورد بحث قرار خواهد گرفت. اما پذیرش رسمی پایان جنگ در سوریه می‌تواند نظم منطقه‌ای را تغییر دهد و امارات و دیگر کشورهای عربی امیدوارند بتوانند با در اولویت ‌قرار دادن روابط اقتصادی، نقش پررنگی در این نظم منطقه‌ای جدید ایفا کنند.


روی کاغذ، براساس این نظم جدید منطقه‌ای این کشورهای عربی هستند که به هماهنگ‌کننده اصلی بین قدرت‌های منطقه‌ای تبدیل خواهند شد. دقیقا از این نقطه است که محور دوم رویکرد جدید کشورهای عربی، آشکار می‌شود و آن هم عادی‌سازی روابط با اسراییل است. کشورهای عربی با عادی‌سازی روابط با اسراییل از سویی و حفظ روابط خود با ایران از سوی دیگر تلاش می‌کنند موضع خود را قوی‌تر کرده و به موازات این سیاست، تلاش کنند روابط خود با ترکیه را نیز بهبود ببخشند. از این جهت است که طی ماه‌های گذشته شاهد امضای تفاهم‌نامه‌ای اقتصادی میان کشورهای عربی با ترکیه و اسراییل هستیم.


موضوع دیگری که در تغییر رویکرد کشورهای عربی نقش ایفا کرده، احتمال خروج امریکا از خاورمیانه است. اعراب سنی خاورمیانه برای سال‌ها سیاست‌های خود را براساس این فرض بنا کرده بودند که از تضمین‌های امنیتی امریکا برخوردار خواهند بود. آنها حتی موجودیت خود را در مقابل فرض تهدید بودن ایران، به برخورداری از این تضمین‌های امنیتی منوط کرده بودند. اما رفتارهای امریکا طی سال‌های اخیر نشان داده که حتی اعراب هم نمی‌توانند چندان به امریکا اطمینان کنند. خروج غیرمنتظره امریکا از افغانستان نیز بر تردید‌های اعراب افزوده است. بنابراین اعراب به این نتیجه رسیده‌اند که باید خود را برای غیبت احتمالی امریکا در خاورمیانه آماده کنند. در نتیجه، برای تحقق این هدف چاره‌ای جز شکل دادن یک بلوک واحد ندارند و برای شکل دادن بلوک واحد نیز مجبورند اختلافات میان خود را تا حد امکان کنار بگذارند که یکی از اختلافات مساله کیفیت روابط با اسراییل است و چه زمانی بهتر از زمانی که ایران فضای مانور اندکی در اختیار دارد.

موانع ایران در مانورهای منطقه‌ای


در حالی که کشورهای عربی به سرعت در حال حل‌وفصل اختلافات درونی و اختلافات خود با دیگر کشورهای منطقه هستند، ایران با دو مشکل عمده مواجه است که موجب می‌شود فضای اندکی برای مانورهای منطقه‌ای داشته باشند. نخستین و عمده‌ترین مشکل ایران، سرانجام مبهم و نامعلوم برجام و فشارهای تحریم بر اقتصاد کشور است. فشار تحریم‌ها و عدم برخورداری از مواهب ارتباط عادی با اقتصاد بین‌الملل و روند بسیار کند صادرات و واردات و محرومیت ایران از فروش نفت و به تبع آن از دست دادن بخش عمده‌ای از درآمدهای ارزی، موجب شده ایران از ابزارهای لازم برای اجرای سیاست ‌خارجی منطقه‌ای خود برخوردار نباشد. به نظر می‌رسد که سرعت عمل کشورهای عربی در تغییر رویکردشان نیز ریشه در همین مساله دارد. کشورهای عربی تلاش می‌کنند تا قبل از اینکه ایران و غرب به توافق احتمالی درباره برجام دست یابند، خود را برای خاورمیانه‌‌ای که در آن برجام بار دیگر احیا شده آماده کرده و تلاش ‌کنند ایران اندکی از این خاورمیانه فرضی برخوردار باشد. به دیگر سخن، در حالی که اعراب منطقه به سرعت در حال استفاده از فرصت‌های خود هستند، ایران همچنان درخصوص ورود به مذاکرات، شیوه مذاکره و چشم‌انداز دستیابی به توافق، سینگال‌های مبهمی مخابره می‌کند.


یکی دیگر از مشکلات عمده ایران، تنش در روابط با عربستان سعودی و به نتیجه نرسیدن مذاکرات با ریاض است که البته این مشکل نیز از بسیاری جهات با برجام مرتبط است. اصلی‌ترین دلیل ایران برای مذاکرات با غرب بر سر احیای برجام، رفع تحریم‌ها و آزاد‌سازی اقتصادش است. البته ایران به موازات این هدف تلاش می‌کند در جریان مذاکرات احیای برجام، مجبور نشود بر سر منافع منطقه‌ای‌اش معامله کند. علاوه بر هدف ایران برای برداشته شدن تحریم‌های امریکا، توقف روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسراییل نیز از دیگر خواسته‌های ایران است. در آن سو اما یکی از انگیزه‌های کشورهای عربی از نزدیک شدن به اسراییل مقابله با گسترش حوزه نفوذ ایران است. نگرانی اصلی ایران این است که روابط تیره‌اش با اعراب درنهایت به اسراییل اجازه دهد خلیی که از خروج احتمالی امریکا در خاورمیانه ایجاد می‌شود، توسط اسراییل پر شود. ایران برای رفع این نگرانی به کشورهای عراق، قطر و عمان امید بسته است. اما مهم‌ترین مانع در این مسیر، سیاست‌های عربستان سعودی است و ایران چاره‌ای ندارد جز اینکه به نوعی توافق با عربستان سعودی دست یابد. ایران امیدوار است بدون اینکه در جریان مذاکرات با عربستان سعودی امتیاز ویژه‌ای بدهد، از طریق توافق با ریاض این سیگنال را به امریکا ارسال کند که مشکلات اعراب با تهران به نوعی حل‌وفصل شده است. البته عربستانی‌ها هم در این خصوص گام‌های امیدبخشی برداشته‌اند. بن سلمان، ولیعهدی سعودی در سخنرانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد که امیدوار است که گفت‌وگوها با ایران موجب شود روابط ریاض و تهران به وضعیتی مشابه سال‌های قبل از انقلاب 57 بازگردد. در پاسخ ایران نیز همه تلاش خود را برای کاهش تنش به کار بسته و اعلام کرده که مذاکرات با عربستان به خوبی در حال پیگیری است. اما مساله مهم در این میان این است که هر کدام از دو کشور انتظار معجزه ندارند.


از یک‌سو عربستان هنوز تمایل ایران برای گسترش نفوذ منطقه‌ای را مشکلی عمده می‌داند و ایران نیز ادعاهای ایدئولوژیک وهابیون عربستان درخصوص ایران را رد می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تنها می‌توان توافقی موقت میان دو کشور را انتظار کشید که در چارچوب آن هیچ برنده و بازنده‌ای در میان نباشد و چهره روابط تیره دو کشور در انظار بین‌المللی تنها اندکی بهبود یابد. اما این دستاورد حداقلی هم مشکل ایران را به‌طور کامل حل نخواهد کرد.


امروز در روابط بین‌الملل، اقتصاد یکی از بنیان‌های سیاست خارجی است، چراکه اختلافات سیاسی به مراتب کمتر در روابط اقتصادی میان کشورها ظهور و بروز دارند. نگاهی به تحرکات، توافقات و تفاهم‌های اخیر میان کشورهای منطقه، این مدعا را اثبات می‌کند. از این جهت است که ترکیه و امارات گام نخست رفع اختلافات میان خود را با تمرکز بر تقویت روابط اقتصادی برداشته‌اند. اگر ایران توان بازی در مراودات اقتصادی با کشورهای منطقه نداشته باشد، در بازی سیاست منطقه‌ای هم بازنده خواهد بود. مباحثی نظیر تهاتر نفت با کالا یا اساسا روابط اقتصادی مبتنی بر تهاتر، نه تنها ایران را در مسابقه اقتصادی سیاسی منطقه به جایی نخواهد رساند، بلکه موجب خواهد شد ایران از بسیاری از معادلات منطقه‌ای کنار گذاشته شود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها