«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
ارتش عراق و یک دوراهی بغرنج
چند روز پیش ارتش عراق صد و یکمین سالگرد تاسیس خود را در حالی جشن گرفت که همچنان از بسط قدرت بر تمام خاک این کشور عاجز مانده است.
سید عماد حسینی- چند روز پیش ارتش عراق صد و یکمین سالگرد تاسیس خود را در حالی جشن گرفت که همچنان از بسط قدرت بر تمام خاک این کشور عاجز مانده است.
ارتشی که طی یک قرن و یک سال گذشته شدیدترین جنگهای منطقه را تجربه کرده و چند بار تا نابودی کامل پیش رفته است، امروز با چالش بزرگی به نام بسط قدرت و به دست آوردن جایگاه یک ابرقدرت که کشورش را به اشغال خود درآورده مواجه است.
اگرچه ارتش عراق نقش انکارناپذیری در رفع خطر گروه تروریستی داعش از سر کشور داشت، با وجود این، معمولاً نقش و عملکرد دو قطب متضاد این معادله در رسانههای همسو و حتی مخالف پررنگتر از آن جلوه کرده است.
باید اعتراف کرد هرچند ارتش عراق ستون اصلی عملیات ضد داعش محسوب میشود و چراغخاموش طی سالهای بعد از شکست در موصل و استانهای سنینشین، راه خود را به سمت از بین بردن داعش هموار میکرد، اما حضور قدرتمندانه حشدالشعبی که با فتوای مرجعیت وارد صحنه شده و همچون موجی توانست امکان ابتکار عمل را از دشمن سلب و ارتش عراق را از وضعیت انفعال خارج کند به ثبت این موفقیت کمک شایانی کرد، این در حالی است که آمریکا و متحدان منطقهایاش هم میکوشند تا حضور ائتلاف ضدداعش را در این زمینه پررنگ نشان دهند.
فارغ از این تقابل رسانهای، ارتش عراق امروز در پارادوکس سختی قرار گرفته است: از یک سو باید در مقابل پافشاری گروه حشدالشعبی و جریانهای مخالف حضور اشغالگران در خاک عراق، از بقایای نیروهای آمریکایی که روزگاری در کسوت اشغالگر وارد کشور شدند و امروز نیز نزد بسیاری از مردم عراق همین جایگاه را دارند محافظت کند و به مقابله با مخالفان اشغال کشورش بپردازد، و از سوی دیگر در صورت تصویب انحلال حشدالشعبی توسط دولتِ تحت حمایت مقتدی صدر، مجبور است با ساختاری که تا چندی پیش قرار بود به بخشی از بدنهاش تبدیل شود مقابله کند.
دیدگاه تان را بنویسید