علیاکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی:
در هر دوطرف گروههایی وجود دارند که مایل به احیای برجام نیستند
اروپا یک بازیگر کاملا ناتوان است
به عنوان کارشناسی که 40 سال درباره اروپا و ناتو مطالعه کرده و از نزدیک تحولات اروپایی را دنبال کردهام به شما میگویم که پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای در دوره ریاستجمهوری ترامپ، ایمان آوردم که اروپا یک بازیگر کاملا ناتوان است
انریکه مورا هماهنگکننده اروپایی مذاکرات وین شب گذشته به تهران آمد و قرار است با مقامهای ارشد کشورمان درباره مذاکرات هستهای گفتوگو کند، گزارشهایی درباره سفر احتمالی امیر قطر به ایران وجود دارد و مردم ایران که مدتهاست بار تحریمهای ظالمانه را روی دوش خود احساس میکنند، امیدوارند مجموعه این تحولات به رفع تحریمها منجر شود.
به گزارش روزنامه اعتماد در گفتوگو با علیاکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی و تحلیلگر مسائل اروپا به بررسی این مساله پرداخته ایم. فرازی معتقد است، موفقیت زمانی حاصل میشود که اراده سیاسی برای حل مشکل در هر دو طرف وجود داشته باشد. به باور او، امریکاییها باید بدانند کاری که دونالد ترامپ رییسجمهور پیشین آنها انجام داد و نام سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی ایالات متحده گذاشت، خلاف تمامی اصول و عرفهای بینالمللی است و بایدن با تداوم این مسیر، احیای برجام را به خطر میاندازد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* انریکه مورا با یک هدف مشخص یعنی پادرمیانی میان ایران و امریکا برای احیای برجام به تهران آمده است. آیا سفر آقای مورا میتواند گره کوری را که مدتهاست سرنوشت توافق هستهای را در هالهای از ابهام قرار داده، باز کند؟
برای صحبت درباره این موضوع باید مجموعهای از عوامل را در نظر گرفت. مذاکرات برجامی در حال حاضر به نقطهای رسیده که نیاز است هر دو طرف تصمیمات سیاسی سخت بگیرند. در هر دو سوی ماجرا یعنی ایران و ایالات متحده نیز گروههایی وجود دارند که مایل به احیای توافق هستهای نیستند و میخواهند عملا دریچه احیای برجام برای همیشه بسته شود. این گروهها اغلب نشان میدهند که در مسیر منافع ملی کشورشان و در چارچوب قوانین و نظام سیاسی موجود فعالیت میکنند، اما واقعیت این است که رفتار و راهی که انتخاب کردهاند نسبتی با منافع ملی ندارد. بدون پردهپوشی باید گفت آنها نمیخواهند برجام به نتیجه برسد. مجدد تاکید میکنم که هم در ایالات متحده و هم در ایران این گروهها وجود دارند و این مسالهای آشکار است اما آنچه برای من جای سوال دارد، این است که در امریکا احزاب با نگاه حزبی و غیرملی، منافع حزبی خود را جستوجو میکنند ولی در ایران وضعیت به گونهای است که اگر برجام احیا نشود و تحریمها باقی بماند، سرنوشت همه ما تحت تاثیر قرار میگیرد. منظورم این است که هرچند مثل همیشه بیشترین آسیب به مردم وارد خواهد شد اما اینگونه نیست که گروههای سیاسی و مخالفان برجام از این آسیب در امان باشند. به همین دلیل معتقدم در این مساله باید حتما و حتما نگاه ملی داشت.
جدای از این مساله، دولتهای امریکا و ایران باید آگاه باشند که مذاکراتی چنین حساس، محل طرح شرطهای غیرقابل حصول و غیرقابل پذیرش از سوی طرف مقابل نیست. وقتی شرطی قرار است مطرح شود، باید این اطمینان وجود داشته باشد که شرط مذکور هم عملی است و هم شانسی برای پذیرش آن از سوی طرف دیگر مذاکره وجود دارد. پیشنیاز این مساله این است که دولتها در واشنگتن و تهران تسلیم جوسازی گروههای داخلی خود نشوند. اگر میخواهیم شانسی برای احیای برجام قائل باشیم، لازم است که دولتها در امریکا و ایران از شروط غیرقابل حصول چشمپوشی کنند و این نگاه منطقی و آیندهنگرانه را داشته باشند که در صورت عدم احیای توافق هستهای هر دو طرف متضرر خواهند شد. شما در همین محیط پیرامونی ایران دقت کنید. هستند کشورهایی که از عدم احیای برجام سود میبرند و پیروزی خود را در تداوم غیبت ایران در بازارهای رسمی و به ویژه بازار انرژی میبینند. آنها سرمایههای خارجی را که میتوانست به سوی ایران سرازیر شود، جذب میکنند و در این میان ما فقط زمان و فرصتها را از دست میدهیم. اما در مورد سفر معاون هماهنگکننده سیاسی خارجی اروپا، مساله این است که هر چند این سفر و سفرهای مشابه را باید به فال نیک گرفت، اما موفقیت زمانی حاصل میشود که اراده سیاسی برای حل مشکل در هر دو طرف وجود داشته باشد.
* در وضعیت فعلی و با توجه به گفتههای مقامها در تهران و واشنگتن چنین برمیآید که تنها نقطه اختلاف باقیمانده مساله خارج کردن سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی ایالات متحده امریکاست. آیا این مشکل واقعا گرهی بازنشدنی است؟
این مساله قطعا حلشدنی است و البته حل آن نیاز به انعطاف دارد. امریکاییها باید بدانند کاری که دونالد ترامپ رییسجمهور پیشین آنها انجام داد و نام سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی ایالات متحده گذاشت، خلاف تمامی اصول و عرفهای بینالمللی است. سپاه پاسداران نیروی مسلح رسمی و قانونی یک کشور عضو سازمان ملل متحد است، مگر میشود نام نیروی مسلح رسمی و قانونی یک کشور را در فهرست سازمانهای تروریستی بگذارید و بعد انتظار داشته باشید این مساله پای میز مذاکره پذیرفته شود؟ این اشتباهی بود که دولت ترامپ کرد و دولت بایدن نباید در این دام بیفتد. این موضوع از اول اشتباه بوده و ایران به درستی خواهان آن است که نام سپاه از این فهرست خارج شود. هیچ کشوری نمیپذیرد که نیروهای مسلح رسمیاش در فهرست سازمانهای تروریستی باشند. دولت بایدن هم البته میداند اما از گروههای فشار در داخل امریکا میهراسد. واشنگتن اگر واقعا خواهان احیای برجام است باید این مانع را بردارد.
*در خصوص این ماجرا منابع خبری چندین بار از نزدیک شدن دو طرف به توافق خبر دادهاند اما برخی گزارشها میگویند عدم تعهد دولت امریکا به محرمانه نگهداشتن توافق، باعث شد این توافق حاصل نشود. نظر شما چیست؟
به عقیده من این موضوع به قوانین داخلی هر کشور بازمیگردد. یعنی ممکن است دلیل دولت بایدن برای نپذیرفتن این موضوع این باشد که عملا از نظر قانونی امکانپذیر نباشد که توافق و مفاد آن را مخفی نگه داشت. اما یک عامل مهم این است که اگر به هردلیلی دولت بایدن نمیتواند توافق را محرمانه نگه دارد و از طرفی با توجه به فشارهای داخلی میترسد که مانعی به این مهمی را از سر راه احیای برجام بردارد، این مسالهای است که خود آنها باید در میان خودشان حل کنند. دموکراتها حتی اگر صرفا اهداف انتخاباتی دارند و میخواهند در انتخابات نوامبر دست برتر را داشته باشند، لازم است که این مساله را به سرانجام برسانند. یعنی به نظر من موضوع مقاومت در داخل امریکا در برابر حذف سپاه از لیست تروریستی یک اختلاف حزبی است که خب خود آنها نیز باید حلش کنند.
*چهارشنبه هفته گذشته، سنای امریکا بیانیهای غیرالزامآور خطاب به دولت تصویب کرد که در آن از دولت خواسته بود که از حذف نام سپاه پاسداران از این فهرست خودداری کند. تعدادی از دموکراتها نیز در این امر مشارکت داشتند. آیا کنگره که اکثریت آن نیز در اختیار دموکراتهاست یک مانع جدی به حساب میآید؟
بخشی از این مانورهای کنگره را باید در قالب رقابتهای حزبی و بخشی دیگر را در قالب نوعی همکاری پنهان میان کاخ سفید و کنگره برای افزایش فشار بر ایران دید. بنابراین باید مواجهه با این مساله هوشیارانه باشد. مصوبه اخیر هم همانطور که اشاره کردید، غیرالزام آور است و این یعنی اگر دولت بایدن اراده جدی برای حل مساله داشته باشد، کنگره فعلی نمیتواند جلویش را بگیرد. نظر من این است که اقدام اخیر کنگره، نوعی کمک به دولت مستقر در امریکاست. با این حال توصیه من به امریکاییها این است که آنها نیز اگر نگاه واقعبینانه داشته باشند، به جای اعمال فشار و تلاش برای امتیازگیری بیشتر به سوی تلاش برای احیای هرچه سریعتر برجام حرکت خواهند کرد.
* امروز زمان به ضرر کدام یک از طرفها و به سود کدامین طرف سپری میشود؟بعضی کارشناسان معتقدند امریکا عملا با مدیریت شرایط هم فشار را روی ایران نگه داشته و هم عملا از نظر خود خطر حرکت ایران به سوی سلاح هستهای را مهار کرده است.
به عقیده من در این مسیر، جاده هنوز کاملا یکطرفه نیست. اگر واقعبینانه نگاه کنیم، پتانسیل اقتصادی و سیاسی امریکا قابل مقایسه با پتانسیل داخلی ما نیست اما خب آنها بر اساس تجربه باید بدانند ماجرا همیشه اینگونه نمیماند که ایالات متحده تا همیشه فشار تحریم را حفظ کند و ایران هم دست روی دست بگذارد. اگر وضعیت به نقطه غیرقابل بازگشت برسد، ایران نیز به سوی گزینههایی برای بر هم زدن بازی پیش خواهد رفت، اما من اطمینان دارم با توجه به مجموعه عوامل و شواهد موجود، کار به آنجا نخواهد رسید.
* به نظر شما در این مرحله اروپاییها چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟
عملا اختلافات زیادی بین اروپا و دولت فعلی امریکا وجود ندارد و در معدود موارد اختلاف هم کار زیادی از سوی آنها برنمیآید. به عنوان کارشناسی که 40 سال درباره اروپا و ناتو مطالعه کرده و از نزدیک تحولات اروپایی را دنبال کردهام به شما میگویم که پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای در دوره ریاستجمهوری ترامپ، ایمان آوردم که اروپا یک بازیگر کاملا ناتوان است. خروج ترامپ ثابت کرد اروپا جز گفتار درمانی نمیتواند کار دیگری در موضوع برجام انجام دهد و ناتو هم یعنی ایالات متحده. خوب است که اروپاییها در برجام حضور دارند اما مساله برجام، فقط و فقط میان ایران و ایالات متحده میتواند حل و فصل شود.
* آیا جنگ اخیر در اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور که به تشدید اختلافات و تنشها میان غرب و روسیه منجر شد، تاثیری روی برجام داشت؟ به نظر شما هنوز روسیه به عنوان یکی از طرفها، احیای برجام را در مسیر منافع خود میداند؟
روسها در مواضع رسمی و اعلامی خود گفتهاند که طرفدار احیای برجام هستند و ما امیدواریم این موضعگیریها صادقانه و درست باشد، اما واقعیت این است که در عالم همسایگی، هر همسایهای حاضر نیست که بحرانهای همسایهاش را حل شده ببیند. این نگاه مطرح است که ممکن است مسکو با توجه به درگیریاش در جنگ اوکراین و تقابل با غرب بر سر این موضوع، چندان مایل نباشد یکی از مشکلات غربیها کم شود. ما البته نباید نگاهمان به این و آن باشد، باید در چارچوب منافع خودمان عمل کنیم و بدانیم در شرایطی که غرب خود را دچار بحرانهای بزرگ و متعدد میبیند، سرعتبخشی به مذاکرات و تلاش بیشتر برای حل مساله برجام که از ضروریات است، بهترین رویکرد است.
* شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر در حالی در هفته جاری به تهران سفر خواهد کرد که گمانهزنیهای زیادی درباره تلاش قطر در راستای میانجیگری میان ایران و غرب برای احیای برجام مطرح است و امیر قطر تصمیم دارد پس از تهران، به تعدادی از پایتختهای اروپایی از جمله برلین و لندن سفر کند. با توجه به اینکه از گفتوگو درباره مذاکرات متوقف مانده برجام و داراییهای مسدود شده ایران به عنوان برنامههای امیر قطر در این سفر نام برده میشود، آیا میتوان به نتایج آن امید داشت؟
در محافل رسانهای این گمانهزنیها مطرح است و گفته میشود که قطر تصمیم به میانجیگری میان ایران و غرب دارد. به عقیده من چنین مسائلی با توجه به اینکه تقریبا تمام محتوای آن محرمانه تلقی شده و به رسانهها درز پیدا نمیکند، قابل پیشبینی نیستند و باید صبر کرد و دید چه میشود اما در شرایط فعلی باید از هر بازیگری که قصد میانجیگری داشته باشد، استقبال کرد.
* یکی از نگرانیهای موجود در داخل کشور این است که دولت ایران اسیر این تحلیل اشتباه شده باشد که میتواند با همین روند فعلی به فروش نفت و آزادسازی منابع مالی ادامه دهد. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
امیدوارم که این تحلیل به وجود نیامده باشد. چنانکه از برخی اظهارنظرهای رسانهای برمیآید، این است که در بخشی از بدنه دولت این نگاه وجود دارد و آنها فکر میکنند گشایشها در زمینه فروش نفت و آزادسازی منابع همیشگی است. مقامهای ارشد کشور باید اینقدر هوشمندی داشته باشند که بفهمند چنانکه مولا علی (ع) گفته فرصتها چون ابر در گذر هستند. امیدوارم گرفتار تحلیل اشتباه نباشیم و تصور نکنیم اینکه اروپا مشغول روسیه و جنگ اوکراین است و امریکا توجه خود را به آن سو معطوف کرده، به این معناست که تحریم عملا بیاثر شده است و ما میتوانیم با این روش ادامه دهیم. تا مسائل سیاسی حل نشوند و امکان ورود سرمایه و تکنولوژی به کشور وجود نداشته باشد، عملا نمیتوان انتظار داشت مشکلات ما در حوزه اقتصاد برطرف شود.
*از شما برای اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، ممنونم.
بگذارید در پایان تاکید کنم زمان به سرعت میگذرد و این استخوان لای زخم باید برداشته شود. حل و فصل برجام از ضروریات اساسی کشور است.
دیدگاه تان را بنویسید