این ساختمانها در اوکراین میتوانند تبدیل به بمبهای هستهای شوند!
هشدار مورخ هاروارد: نیروگاههای هستهای ممکن است به بمبهایی خطرناک در اوکراین تبدیل شوند.
تهاجم روسیه به اوکراین حیرتآور بود و بدترین لحظات تاریخ را به جهانیان یادآوری کرد. اروپا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون شاهد درگیریای با این ابعاد از ویرانی و رنج بشری نبوده است.
به گزارش فراز، همچنین که این جنگ وحشت از نابودی هستهای را بار دیگر تداعی کرده است. تصمیم ولادیمیر پوتین برای افزایش آمادگی نیروهای هستهای روسیه در روزهای اول و تهدیدات هستهای پنهان مقامات روسی، واکنش مستقیم جو بایدن را به دنبال داشت.
اما پیش از این، جنگ مورد نظر، نوع دیگری از خطر هستهای موجود را نیز آشکار ساخت. این اتفاق زمانی افتاد که نیروهای روسی در اولین روز جنگ، سایت نیروگاه هستهای چرنوبیل را تصرف کردند و در اوایل ماه مارس نیز زاپوریژیژیا، بزرگترین نیروگاه هستهای اروپا را با شش رآکتور آن گلولهباران و تصرف کردند.
پاسخهای خاموشی که دریافت شد؛ از جمله از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (که مسئولیت امنیت تقریباً ۴۴۰ رآکتور هستهای جهان را [که ۱۵ تای آنها در اوکراین واقع شدهاند] بر عهده دارد)، اشارهای است به ناتوانیهایی که در بحث مقابله با خطرات ناشی از جنگ متعارف در سایتهای هستهای وجود دارد.
تا حدی که بیانیههای اولیه آژانس حتی نتوانست روسیه را متجاوز خوانده و یا اقدامات آن را محکوم نماید.
با این حال مشکل فراتر از یک آژانس است. هیچ رآکتور هستهای تجاری، برخلاف رآکتورهایی که پلوتونیوم تولید میکنند، برای مقاومت در برابر حملات نظامی ساخته نشده است.
هیچ پروتکل و یا مقرراتی نیز برای مقابله با امکان جنگ در یک نیروگاه هستهای تدوین نشده است؛ و هیچ مجموعهای از قوانین بینالمللی [از جمله کنوانسیونها و موافقتنامههای مربوط به رفتارهای جنگی] به حد کافی با این احتمال برخورد نداشته است.
اولین پروتکل الحاقی کنوانسیون ژنو در مورد رفتارهای جنگی به سال ۱۹۷۷ برمیگردد. این پروتکل با نیروگاههای هستهای، رفتاری همتزار با سدها و خاکریزها دارد. و در صورتی که نیروگاه مورد نظر «کار تأمین نیروی الکتریکی را (آن هم به طور منظم) در عملیات نظامی بر عهده داشته باشد و در صورتی که حمله به نیروگاه مزبور، تنها راه مختلنمودن حمایتهای مورد اشاره باشد»، پروتکل مزبور، بحث حمایت از نیروگاه را شامل خواهد شد.
اما امروز خیلی آسان است که ادعای معتبری برای قانونی جلوهدادن هر گونه حمله به رآکتور هستهای فراهم بیاوریم. و این موضوع، وضعیت بسیاری خطرناکی ایجاد میکند.
امروز ۹ کشور دارای سلاح هستهای هستند. ۳۳ کشور نیز از رآکتورهای هستهای برای تولید انرژی الکتریکی استفاده میکنند. انرژی هستهای، تولید ۱۰ درصد برق جهان را بر عهده دارد.
امیدهای روزافزونی وجود دارند که نسل جدیدی از رآکتورها، به مهار استفاده از سوختهای فسیلی و در نتیجه مقابله با تغییرات آبوهوایی کمک کنند.
با این حال جنگ اوکراین، پرسشهای تازهای را در مورد آینده انرژی هستهای ایجاد کرده است. به خطرات سوانح هستهای و مسائل حلناشده در مورد سوختهای هستهای، یک مشکل دیگر را هم اضافه کنید: این احتمال وجود دارد که رآکتورهای هستهای امروز، به بمبهای آینده در جنگ تبدیل شوند.
ظواهر اوکراین گویای آن است که وقوع چنین سناریویی کاملاً امکانپذیر است. برای اولین بار، نیروگاههای غیرنظامی عملیاتی، مورد حمله نیروهای زمینی قرار گرفتند. (و این در حالیست که در گذشته تنها نیروگاههای در حال ساخت و آنهایی که پلوتونیوم تولید میکردند، هدف قرار میگرفتند.)
این خوششانسی محض بود که خمپارههای گارد ملی روسیه که تجربه رزمی کافی (یا شاید هم هیچ تجربهای) نداشتند، به هیچ کدام از رآکتورهای ایستگاه ژاپوریژیا اصابت نکرد.
در واقع گلولههای آنها به جای نیروگاه، به مرکزی آموزشی اصابت نمود.
بهرهبرداری از رآکتور در شرایط عادی کار دشواری است. اما بهرهبرداری از آن در بحبوحه جنگ در سایت ایستگاه، میتواند فاجعهای مطلق به بار آورد. حرفهای بودن اپراتورهای رآکتور شایان ستایش است.
سؤالی که در چرنوبیل مطرح شد این بود که چه برخوردی باید با ضایعات هستهای داشت. خطرناکترین لحظهای که در دوران پنجهفتهای کنترل روسیه اتفاق افتاد، زمانی بود که در نتیجه گلولهباران، برق قطع شد.
و این اتفاق در حالی رخ داد که انرژی الکتریکی برای سیستمهای کنترل پناهگاه که چهارمین رآکتور آسیبدیده ایستگاه را در بر میگیرد، مورد نیاز است.
انرژی برقی همچنین کار تأمین نیروی پمپهایی را عهدهدار است که آب را به حوضچههای خنککننده میرسانند؛ حوضچههایی که حاوی مجموعههای سوخت مصرفشده از آخرین رآکتور چرنوبیل (که در دسامبر سال ۲۰۰۰ تعطیل شد) هستند.
با گذشت بیش از دو دهه، قطعات مونتاژ هنوز آنقدر داغ هستند که بدون خنککننده باقی نخواهند ماند... چون امکان گسست و آزادشدن مواد رادیواکتیو وجود دارد.
(ذخیره سوخت مصرفشده نیز چالشی را در نیروگاههای هستهای در سراسر جهان ایجاد میکند.) تنها «استفاده از ژنراتورهای اضطراری» و این واقعیت که «گازوئیل کافی برای تأمین انرژی آنها وجود داشت»، چرنوبیل را از یک حادثه هستهای جدید نجات داد.
جنگ ادامه دارد و موشکهای کروز روسیه، کماکان بر فراز سه نیروگاه هستهایِ باقیمانده اوکراین به پرواز درمیآیند. نقص در سیستم هدفگیری یا اصابت پدافند ضدهوایی اوکراین میتواند منجر به آسیب شود. و هیچکس هم نمیداند با چنین سناریویی چطور میتوان کنار آمد؛ سوای اینکه خیلیها اصلاً آن را در نظر نمیگیرند.
تهدیدی که برای نیروگاههای هستهای در اوکراین ایجاد میشود، پرسشهای ناراحتکنندهای را در مورد اینکه آیا باید در آینده نیز ساخت آنها را ادامه دهیم یا خیر ایجاد میکند؛ سوای اینکه آیا میشود به انرژی هستهای به عنوان وسیلهای برای کاهش تغییرات آبوهوایی روی آوریم یا خیر.
اینها سؤالاتی هستند که باید به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرند. اما به نظر میرسد که حتی در زمان حال نیز یک پاسخ روشن و واضح است: اینکه ما هرگز نباید دست به ساخت نیروگاههای هستهای جدید بزنیم؛ مگر آنکه بتوانیم راهی برای محافظت از نیروگاههای موجود در جنگ پیدا کنیم.
حالا وقت آن است که دولتها با گونهی جدید تهدید هستهای روبرو شوند. آقای بایدن باید به روسیه در مورد عواقب آسیبرساندن به سایتهای هستهای [درست با همان شدتی که در مورد استفاده از سلاحهای هستهای تلنگر زده بود] هشدار دهد.
ما باید در اسرع وقت، جنگ در سایتهای هستهای و مجاورتهای آنها را ممنوع کنیم و از صدها رآکتور هستهای موجود _و دهها رآکتور در حال ساخت_ در برابر اثرات جنگ محافظت به عمل آوریم.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید راهگشای این موضوع باشد و میزبانی کنفرانسی برای بحث در باب مسائل حقوقی و نهادی مزبور را بر عهده بگیرد.
نیازِ به این مهم، بسیار مبرم و جدی است. قرارگرفتن در معرض تشعشعات در اوکراین یا جاهای دیگری، به همان اندازه به مهاجمان و مدافعان و غیرنظامیان آسیب میرساند.
دیدگاه تان را بنویسید