ابوالقاسم دلفی، دیپلمات سابق:
شرایط خاورمیانه پس از سفر بایدن و اجلاس تهران به کدام سو میرود؟
آنچه از تاثیرات سفر رییسجمهور امریکا به سرزمینهای اشغالی و ریاض میتوان استنتاج کرد، حاکی از آن است که چنانچه روند مذاکرات هستهای وین آنگونه که محافل نزدیک به طرفین درگیر در مذاکرات بیان میکنند باشد، معارضین جمهوری اسلامی ایران در منطقه از جمله رژیم اشغالگر قدس از فرصت بحران اوکراین و خرسندی از عدم دستیابی به توافق واقعی در مذاکرات هستهای، نهایت بهرهبرداری را در جهت «تغییر موازنه قوا در منطقه» و هموار کردن دایره همسویی و نزدیکی هر چه بیشتر غرب و اروپا با «ژئوپلیتیک جدید در حال شکلگیری منطقه» طراحی، برنامهریزی و شکلدهی خواهند کرد.
ابوالقاسم دلفی دیپلمات سابق طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: شکل جدید مناسبات و روندهای جاری خاورمیانه پس از سفر اخیر جو بایدن، رییسجمهور ایالات متحده به سرزمینهای اشغالی و سپس حضور در نشست «فرم جدید و قابل تامل اجلاس سران منطقه عربی و خلیج فارس» در ریاض و متعاقب آن برگزاری اجلاس سران «روند آستانه» در تهران با حضور ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه درگیرودار «تهاجم نامفهوم و پرهزینهاش» به اوکراین و رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه، درگیر در «بزرگترین بحران اقتصادی بیش از دو دهه حاکمیت بلامنازع» بر این کشور و در آستانه انتخابات آتی ریاستجمهوری ترکیه، به ایران در حال بروز و ظهور عینیتهای قابل احصاست.
پذیرش رسمی و علنی واقعیتی به نام محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی و «تایید دو فکتو جانشینی او به جای پدرش ملک سلمان»، پس از سالها انزوای سیاسی - بینالمللی و منطقهای به جرم ارتکاب قتل فاجعهبار جمال خاشقجی ناراضی سعودی - امریکایی در کنسولگری عربستان در استانبول و اهدافی که در پس این «هویتیابی مجدد محمد بن سلمان» نهفته است را میتوان اولین خروجی و بهرهبرداری از فضای سیاسی منطقه، پس از راکد ماندن مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران با جامعه بینالمللی نام نهاد .
اگر از روندی که با عملکرد «دونالد ترامپ» و همراهی «نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی» و مشارکت «جرالد کوشنر داماد ترامپ» در مورد پرونده جنایت محمد بن سلمان (MBS) علیه جمال خاشقجی آغاز و ایفای نقش رجب طیب اردوغان در قبال «مثله شدن» خاشقجی طرفدار اخوانالمسلمین، در جهت شبههزدایی از چهره «MBS» تداوم یافت، به مصداق کلیک خوردن این سناریو امریکایی - عبری- عربی یاد کنیم، سفرهای چند ماه پیش طیب اردوغان و امانوئل مکرون رییسجمهور فرانسه به عربستان و دیدار با ولیعهد منزوی سعودی وتکمیل این روند با سفر جو بایدن رییسجمهور امریکا که تحت تاثیر تحولات اوکراین و رویارویی با عملکرد پوتین، شکل عملیاتی شدن خروج از انزوا و ایفای نقش بینالمللی محمد بن سلمان به عنوان حاکم آینده عربستان با ذخایر عظیم انرژی به منظور زورآزمایی با «روسیه درگیر در جنگ اوکراین» به اجرا گذاشته شد.
MBS که پس از سفر بایدن به ریاض و انجام تفاهمات لازم «ثمره» هماهنگیهای منطقهای و بینالمللی اخیر و بهرهبرداری «مفید» از عواقب «تهاجم نامفهوم» پوتین به اوکراین بحران انرژی در اروپا را مقدمهچینی کرده بود، اقدام به انجام سفر اروپایی و به ویژه دیدار با امانوئل مکرون رییسجمهور فرانسه در کاخ الیزه کرد.
رییسجمهور فرانسه نیز بهرغم اینکه سفر ولیعهد عربستان در هیچ یک از برنامههای کاری هفته گذشته خود درج نشده بود با قبول اصل انجام سفر غیرمنتظره ولیعهد سعودی به پاریس و با علم به اینکه افکار عمومی، رسانهها و سمنهای حقوق بشری در فرانسه، اروپا و جهان شدیدا معترض دیدار و ملاقات وی با محمد بن سلمان در الیزه خواهند شد در چارچوب «Realpolitik» و منافع ملی کشورش بهای دیپلماسی و «راهبرد فرانسه در دوره جدید ریاستجمهوری در خاورمیانه» را برای حاکمیت سعودی و همپیمانان این کشور در منطقه آشکارا تبیین کرد . البته در این میان از این نکته نیز نباید غفلت کرد که رییسجمهور فرانسه از اواخر دوران ریاستجمهوری اولش و به ویژه در مرحله انتهایی آن مساعی بسیاری را به عمل آورد تا در جهت همراهی و همخوانی با راهبرد جمهوری اسلامی ایران در منطقهای که باید در پرتو احیای مجدد موافقتنامه هستهای و هموارسازی بازگشت مجدد «ایالات متحده جو بایدن» به جمع اعضای گروه کشورهای پنج به اضافه یک، تجلی یابد، «برشهای» مشخصی از راهبرد فرانسه در خاورمیانه و خلیج فارس در دوران انزوای محمد بن سلمان و عربستان سعودی را، با ایران تعریف شده در چارچوب سیاستهای حسن همجواری و همسایگی و بازگشت به تعهدات هستهای منبعث از پیمان عدم اشاعه و در فضای کمرنگ شدن حضور امریکا در منطقه، به بوته آزمایش بگذارد . از طرفی رییسجمهور فرانسه در مقطع یاد شده علاوه بر تعارضات آشکار با «راهبرد نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران» و «روابط نوین در حال شکلگیری تهران - مسکو» با دستگاه دیپلماسی تحت اشراف خود نیز که مسوولیت آن به عهده «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه دوره اول ریاستجمهوری، به دلیل گرایشهای شدید ضد ایرانی و طرفداری پروپاقرص «لوریان» از اعراب منطقه مواجه بود که اصالت اجرای راهبرد فرانسه در خاورمیانه در دوران تغییر نگاه واشنگتن به منطقه را دچار تزلزل و عدم مقبولیت به ویژه نزد بازیگران اصلی و تعیینکننده منطقه کرده بود .
در دور دوم ریاستجمهوری آقای مکرون که چند ماه از آغاز آن میگذرد با تغییر آقای «لودریان» و جایگزینی وی با خانم «کاترین کولونا» که از دیپلماتها و سفرای باتجربه حوزه دیپلماسی فرانسه است، میشد انتظار داشت که نقیصه قبلی دیپلماسی فرانسه در منطقه خاورمیانه تا حدودی مرتفع شود، لیکن تحولات اخیر در حوزه مذاکرات هستهای و انعکاسات مختلفی که از فقدان اراده جدی در طرفین مذاکرات در فضای سیاسی - بینالمللی در حال گردش است، تاثیرات خود را بر شکلگیری مناسبات جدید منطقه عربی خاورمیانه و به ویژه حوزه انرژی خلیج فارس، با اروپای درگیر در بحران انرژی ناشی از احتمال توقف کامل صادرات نفت و گاز روسیه به قاره سبز، به جای گذاشته است . اینکه اجلاس سران کشورهای روند آستانه در تهران چه تاثیراتی بر روندهای منطقهای داشته است، رخدادهای منطقه کردی عراق و اوضاع داخلی سوریه که هر دو از عملکردهای یکجانبهگرایانه رجب طیب اردوغان رییسجمهور ترکیه نشات گرفته، خود گویای حدیث مفصل مناسبات بین سه کشور عضو «روند آستانه» است که البته نباید از تاثیرات اجلاس سهجانبه تهران بر تحولات اوکراین و تعاملات مسکو - آنکارا برای کاهش معضلات صادرات غلات اوکراین با وساطت سازمان ملل متحد غفلت کرد.
لیکن آنچه از تاثیرات سفر رییسجمهور امریکا به سرزمینهای اشغالی و ریاض میتوان استنتاج کرد، حاکی از آن است که چنانچه روند مذاکرات هستهای وین آنگونه که محافل نزدیک به طرفین درگیر در مذاکرات بیان میکنند باشد، معارضین جمهوری اسلامی ایران در منطقه از جمله رژیم اشغالگر قدس از فرصت بحران اوکراین و خرسندی از عدم دستیابی به توافق واقعی در مذاکرات هستهای، نهایت بهرهبرداری را در جهت «تغییر موازنه قوا در منطقه» و هموار کردن دایره همسویی و نزدیکی هر چه بیشتر غرب و اروپا با «ژئوپلیتیک جدید در حال شکلگیری منطقه» طراحی، برنامهریزی و شکلدهی خواهند کرد.
دیدگاه تان را بنویسید