کد خبر: 590892
|
۱۴۰۱/۱۰/۲۰ ۱۰:۲۰:۰۰
| |

علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان:

وزارت خارجه مسئول تضعیف روابط تهران با اروپا است

دیپلماسی جای تعقل و تامل است و نه تشدید تنش.

به یاد می‌آورم وزیر خارجه ما به همتای خارجی خود می‌گفت: ما هم گله‌گذاری زیادی داریم و همه اینها را در یک صندوق نگه داشته‌ایم و در آن را قفل کرده‌ایم و امیدواریم که هیچگاه در این صندوق را باز نکنیم و نگاه ما نگاه به آینده باشد، نه گذشته.

وزارت خارجه مسئول تضعیف روابط تهران با اروپا است
کد خبر: 590892
|
۱۴۰۱/۱۰/۲۰ ۱۰:۲۰:۰۰

شهاب شهسواری- روابط تهران و کشورهای اروپایی در طول ماه‌های اخیر به سرعت روند نزولی پیدا کرده است. در حالی که تا تابستان امسال موضوع احیای برجام و رفع تحریم‌های امریکا علیه ایران، موضوع اصلی روابط ایران و اروپا بود، حالا سخنگوی وزارت خارجه آلمان، همصدا با همتای امریکایی خودش از اولویت حمایت از اعتراضات در ایران سخن می‌گوید و اعلام می‌کند که نقطه شروعی برای از سرگیری مذاکرات احیای برجام وجود ندارد.

به گزارش روزنامه اعتماد، چند هفته قبل از آن هم زمانی که نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا از اتاق گفت‌وگو با حسین امیر عبداللهیان، وزیر امورخارجه ایران خارج شد، ابتدا به هشدارهایش به ایران در مورد ارسال پهپاد به روسیه و واکنش تهران به اعتراضات اخیر اشاره کرد و اولویت سوم را به مذاکرات احیای برجام داد. اما تازه‌ترین تحول در روابط تهران و اروپا، واکنش ایران به چاپ کاریکاتورهای موهن توسط یک نشریه فرانسوی بود که به کاهش روابط فرهنگی میان تهران و پاریس و تعطیلی انجمن ایران‌شناسی فرانسه در تهران انجامید. برای بررسی وضعیت روابط ایران و اروپا، با علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان گفت‌وگو کردیم. ماجدی معتقد است که وزارت خارجه کشورمان به دلیل تعلل در انتصاب سفرا در کشورهای مهم اروپایی، فرصت‌سوزی در احیای برجام و موضع‌گیری نامناسب در خصوص جنگ اوکراین، در تضعیف روابط ایران و اروپا مقصر است. در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «اعتماد» را با علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان مطالعه  می‌کنید. 

    در پی انتشار کاریکاتورهای موهن در نشریه شارلی ابدو در فرانسه، برخی از جناح‌های سیاسی در ایران پیشنهاد اخراج سفیر فرانسه از ایران را مطرح کرده‌اند. در برابر در اروپا نیز در برخی از کشورها مانند آلمان، اظهارنظرهای مشابهی در مورد اخراج سفیر ایران به دلیل واکنش‌های جمهوری اسلامی ایران به ناآرامی‌های اخیر مطرح می‌شود. فکر می‌کنید احتمال وقوع اخراج سفرا چه از سوی ایران و چه از سوی کشورهای اروپایی تا چه حد جدی است؟

من فکر نمی‌کنم که این مساله چندان جدی باشد. اگر قرار باشد که دستگاه‌های دیپلماسی کشورها اسیر چنین جوسازی‌هایی شوند، هر روز باید شاهد اخراج سفیر یک کشور یا تعطیلی سفارتخانه‌ها باشیم. من فکر می‌کنم خیلی نباید به اظهارنظرهای رسانه‌ای اینچنینی توجهی کرد، دستگاه دیپلماسی کار خودش را می‌کند و اگر قرار باشد وزارت خارجه یک کشور با یک مویز دچار گرمی بشود و با یک غوره دچار سردی، آن وقت اسمش را نمی‌توان دیپلماسی گذاشت. تندروها و افراطی‌ها در هر کشوری وجود دارند و در کشور ما هم الحمدلله کمبودی از این نظر نداریم و هر از چند گاهی توصیه‌هایی اینچنینی مطرح می‌کنند. اما دیپلماسی جای تعقل و تامل و گاهی جای صبر و شکیبایی است.

   فکر می‌کنید تهران واکنش خود را به انتشار کاریکاتورهای موهن شارلی ابدو در سطح کاهش روابط فرهنگی و تعطیلی انجمن ایران‌شناسی فرانسه حفظ خواهد کرد؟

نظر شخصی من این است که در این سطح کفایت می‌کند. نباید روابطی که چندین دهه برای شکل گرفتن آن تلاش شده است، به دلیل وقوع چنین مسائلی از بین برود. به هر حال در روابط هر دو کشوری، تنش‌هایی شکل می‌گیرد، در روابط کشورها، چه بزرگ و چه کوچک چنین مسائلی پیش می‌آید و بعضی از این وقایع حقیقتا تلخ هستند، اما هیچ‌وقت نباید به خاطر یک واقعه یا حادثه، عکس‌العمل تند نشان داد. زمانی که من در یکی از محل‌های ماموریتم حضور داشتم و شاهد گفت‌وگوی وزرای خارجه ایران و کشور میزبان بودم، البته نمی‌خواهم دقیق بگویم در چه کشور و چه زمانی این گفت‌وگو انجام شده، اما فحوای کلام این بود که می‌گفتند ما گله‌گذاری از شما زیاد داریم و طرف مقابل هم پاسخ می‌داد که ما هم گله‌گذاری زیادی داریم و همه اینها را در یک صندوق نگه داشته‌ایم و در آن را قفل کرده‌ایم و امیدواریم که هیچگاه در این صندوق را باز نکنیم و نگاه ما نگاه به آینده باشد، نه گذشته.

من خودم به عنوان کسی که تجربه دیپلماسی دارم، به این قضیه باور دارم که در واکنش به مسائل می‌توان ابراز نارضایتی کرد، سفیر کشوری را احضار کرد، اما تندتر از این رفتن در وضعیت کنونی دیپلماسی در جهان چندان پذیرفته نیست.

   این صندوقچه گله‌ها و شکایت‌ها تا کی بسته می‌ماند؟ به هر حال روابط تهران و کشورهای اروپایی در طول ماه‌های گذشته به شکل چشمگیری تضعیف شده است. فکر می‌کنید طرفین تا چه اندازه به شرایطی مانند آنچه بعد از دادگاه میکونوس رخ داد و به کاهش روابط به صورت گروهی از سوی کشورهای اروپایی منجر شد نزدیک هستند؟

باید در مقابل چنین مجموعه‌ای مانند اروپا که همبستگی ویژه‌ای میان‌شان وجود دارد، از حرکت‌های تند و شتاب‌زده‌ای که ممکن است نتیجه‌ای مشابه آنچه شما اشاره کردید در پی داشته‌باشد، بپرهیزیم. قطعا می‌توانیم از آنها گله بکنیم و به اقدامات‌شان عکس‌العمل نشان دهیم، اما معمولا در دیپلماسی از حرکات تند اجتناب می‌کنند. برای مثال چین و امریکا از این دست اختلافات زیاد دارند، ولی وقتی روسای جمهور این دو کشور در حاشیه اجلاسی همدیگر را می‌بینند، باهم مذاکره می‌کنند و هیچ حرف تند و غیرقابل بازگشتی هم نمی‌زنند. این اصول در روابط بین کشورها، مسائل جا افتاده‌ای هستند و هیچکس به دنبال تند کردن و تشدید تنش در روابط نیست.

نشریه‌ای که این کاریکاتورها را منتشر کرده است، اساسا رسانه‌ای است که نیت و قصدش افزایش تنش میان ایران و اروپا است. سوابق این نشریه نشان می‌دهد که چه اهداف و نیت‌هایی پشت اقدامش وجود دارد. اگر چنین اقدامی از سوی دولت یک کشور طرف ایران، مثلا در سطح رییس‌جمهور یا وزیر خارجه انجام می‌شد، شرایط فرق می‌کرد. اما طرفی که این اقدام را انجام داده است یک رسانه است. قطعا می‌توان گله‌گذاری و به طرف مقابل در این مورد اعتراض کرد، آنها هم پاسخ می‌دهند که این یک نشریه است و ما نمی‌توانیم آن را تعطیل کنیم. از این طرف هم می‌توان به یک نشریه گفت که چیزی علیه امانوئل مکرون، رییس‌جمهور فرانسه بنویسد. می‌توان به همین واکنش قضیه را ختم کرد. البته خیلی کارهای تندتری هم در عالم امکان وجود دارد که می‌توان انجام داد، اما جواب رسانه را باید با رسانه داد. وقتی رسانه‌ای به همان شکل جواب بدهد، آن وقت می‌شود یک عمل مقابله به مثل متعادل. البته این درکی است که من از دیپلماسی دارم. اگر کسی بخواهد تندتر جواب بدهد، بله خیلی کارها ممکن است، اما وقتی تنش تشدید بشود، تازه باید فکر کنیم که دوباره چگونه از این حالت تنش خارج شویم. برخورد با این مسائل نیاز به درایت و دوراندیشی دارد.

   برخی از کرسی‌های سفارت ایران در کشورهای مهم اروپایی همچنان خالی است. در فرانسه و بریتانیا، کرسی سفیر خالی است و در آلمان هم چندان تحرکی از سفارت‌مان نمی‌بینیم. فکر می‌کنید این بی‌عملی و خالی بودن کرسی‌های سفارت تا چه اندازه در رسیدن وضع روابط تهران و اروپا به شرایط کنونی موثر بوده است؟

قطعا تاثیر داشته است. باز بودن سفارت همیشه مفیدتر از بسته بودن آن است. دوم اگر سفیری انتخاب شود که از شرایط میزبان درک و فهم داشته‌باشد و مناسب محل ماموریتش انتخاب شده ‌باشد، همواره می‌تواند شتاب‌دهنده یا شتاب‌گیر باشد؛ یعنی اگر روابط رو به توسعه است می‌تواند به توسعه روابط شتاب بدهد و اگر روابط رو به کاهش است می‌تواند شتاب کاهش روابط را کندتر کند و اجازه ندهد که فضا بدتر شود. این رفتارها ناشی از هنر دیپلمات و به خصوص سفیر در کشور میزبان است. اینکه ما هنوز در برخی از کشورهای مهم سفیر معرفی نکرده‌ایم، ضعف وزارت خارجه است. باید از وزارت خارجه پرسید که چرا در برخی کشورهایی که در تهران سفیر دارند و سطح روابط در حد سفارت است، هنوز سفیری معرفی نکرده است؟ این انتقاد کاملا به وزارت خارجه کاملا وارد است. اگر بگویند که آدمش را نداریم که وای به حال کشوری که شخصیت مناسب برای سفارت در کشورهای خارجی ندارد و اگر آدم داریم و در معرفی‌اش تعلل می‌کنیم که خب رویه غلطی است و باعث آسیب به روابط خارجی کشور می‌شود.

  در هفته‌های اخیر به کرات از سوی مقام‌های امریکایی و برخی مقام‌های اروپایی به ویژه آلمان شنیده می‌شود که برجام در اولویت مذاکرات با تهران قرار ندارد و در حال حاضر مساله ناآرامی‌های اخیر در ایران در صدر اولویت‌های رابطه با تهران قرار دارد. فکر می‌کنید این رویه تا کی ادامه پیدا کند و در این شرایط سرنوشت برجام چه خواهد شد؟

جنگ روسیه علیه اوکراین آسیب‌های جدی به اروپا وارد کرده است. ابتدا فارغ از مساله ایران، باید توجه کنیم که جنگ اوکراین بیشترین ضربات را به اروپا زده است. امریکا آن سوی اقیانوس قرار گرفته و هم انرژی صادر می‌کند و هم منابع انرژی کافی دارد و به خاطر بعد فاصله نسبت به روسیه، از نظر امنیتی هم با مشکلی مواجه نشده است. این اروپایی‌ها هستند که در معرض تهدید روسیه قرار دارند. درست است که امریکایی‌ها از لحاظ استراتژیک در چارچوب برنامه‌های بلندمدت تهدیدهایی از جانب چین و روسیه احساس کنند، اما در کوتاه‌مدت و میان‌مدت، این اروپایی‌ها هستند که از جنگ روسیه علیه اوکراین آسیب می‌بینند. اروپایی‌ها هر چند لطمه زیادی خورده‌اند، اما تا حدی توانسته‌اند این آسیب‌ها را مدیریت و کنترل کنند. از یاد نمی‌بریم که در ماه‌های ابتدایی جنگ اوکراین در کشور ما می‌گفتند که قیمت نفت به ۱8۰-۱7۰ دلار می‌رسد، اما دیدیم که چنین اتفاق‌هایی رخ نداد و معلوم شد کسانی که این حرف‌ها را می‌زدند، دانش کافی نداشتند. اما به‌رغم مدیریت و کنترلی که اروپایی‌ها انجام دادند، نهایتا لطمه‌هایی به آنها وارد شده است، بار مهاجرت شهروندان اوکراینی بر دوش کشورهای اروپایی است، قطع صادرات انرژی روسیه به کشورهای اروپایی فشار وارد کرده است، اختلال صادرات غلات و افزایش چشمگیر قیمت مواد غذایی هم به اروپایی‌ها آسیب زده است.

اما این مسائل چه ربطی به ما دارد؟ ما باید در مورد جنگ اوکراین حداقل موضع بی‌طرف اتخاذ می‌کردیم. اما این موضع را نگرفتیم و حمایت کردیم. این مساله ما را در مقابل اروپایی‌ها قرار داد که از این جنگ آسیب می‌بینند.

موضوع دیگری که وجود دارد این است که ما در احیای برجام فرصت‌سوزی کردیم. هم در اواخر دولت حسن روحانی می‌شد احیای برجام را امضا کرد و در دولت سیزدهم هم اگر اشتباه نکنم در ماه‌های مرداد و شهریور، توافق قابل امضا بود که مجددا این فرصت از بین رفت. در نتیجه برجام هم که یک دستاورد مهم برای اروپایی‌ها محسوب می‌شد، در وضعیت نامعلومی قرار گرفت. فراموش نکنیم که جو بایدن، رییس‌جمهور امریکا به صراحت اعلام کرد که دونالد ترامپ، رییس‌جمهور پیشین در خروج از برجام اشتباه کرده است و تاکید کرده ‌بود که آماده بازگشت به مذاکره است. اینکه چرا از این فرصت استفاده نشد، مساله‌ای است که دولت ما باید جوابگو باشد.

سومین مساله هم ناآرامی‌ها و اعتراضات اخیر در ایران است. باید توجه کنیم که یکی از اصول سیاست خارجی اروپایی‌ها، حقوق بشر است. اگر می‌بینید که آلمان تندتر از بقیه کشورهای اروپایی واکنش نشان می‌دهد، به ترکیب دولت این کشور باز می‌گردد. من به این دلیل که در این کشور ماموریت داشتم، می‌توانم تحلیل کنم که ترکیب دولت ائتلافی حاکم بر آلمان، به خصوص حزب سبز در این ائتلاف و انتخاب وزیر خارجه از حزب سبز، باعث می‌شود که موضع آلمان به دلیل رویکردهای حقوق بشری حزب سبز، تندتر شود. اگر دیپلمات‌های ما این ساختارها را می‌شناختند، می‌توانستند کاری کنند که این موضع تلطیف شود. فراموش نکنیم که آلمان همیشه شریک نخست تجاری و اقتصادی ما در اروپا بوده است. در این مورد باید هم وزارت خارجه را مواخذه کرد و هم سفارت‌مان در آلمان که بعد از آغاز مذاکرات برجام چه اتفاقی افتاده و چرا الان به اینجا رسیده‌ایم.

   فکر می‌کنید ایران چگونه می‌تواند از زیر اتهام مشارکت در جنگ اوکراین بیرون بیاید و چه ابتکاری می‌تواند برای بهبود روابط با کشورهای اروپایی نشان دهد؟

ایران باید در جنگ اوکراین، رسما و عملا موضع بی‌طرفی اعلام کند. اگر تهران بتواند بگوید که در این جنگ بی‌طرف است و عملا کمکی به یکی از طرفین نکند، موثر خواهد بود.

به یاد داشته ‌باشیم که در دوران یکسال و نیم تا دو سالی که برجام اجرا شد، تهران بهترین رابطه را با آلمان داشت و نخستین هیات اروپایی که در سطح معاون صدراعظم به تهران سفر کرد، از آلمان بود و در همان دوره کوتاه توافق‌های زیادی انجام شد و حجم روابط به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرد، اما حالا به این وضعیت افتاده است. قطعا در شرایط بازگشت تحریم‌ها انتظار نمی‌رود که روابط به همان اندازه باشد، اما امروز باید از وزارت خارجه و سفارت‌مان در آلمان پرسید که چرا اجازه داده‌اند روابط به این سطح نزول کند؟ در کشورهای اروپایی که هنوز سفیر نداریم، باید پرسید که چرا هنوز سفیر معرفی نشده است؟ کار سفیر این است که حداقل زمانی که تنش ایجاد می‌شود، بتواند با روابطی که در کشوری میزبان ایجاد کرده است، تنش را کاهش دهد. در شرایطی که روابط رو به توسعه است، کار سفیر شتاب دادن به توسعه روابط است و وقتی روابط دچار مشکل است، سفیر می‌تواند با برخوردهای حساب‌شده و خط دادن درست به داخل کشور که چه احزاب در دولت هستند و کدام رسانه‌ها دنبال افزایش تنش هستند، این تنش‌ها را کاهش دهد. وقتی این کارها انجام نشود، هم می‌توان وزارت خارجه ما را زیر سوال برد و هم سفارتخانه‌هایی که نتوانسته‌اند این مسوولیت را به خوبی اجرا کنند.

   شما به عنوان یک ناظر الان احساس می‌کنید که وزارت خارجه عملکرد خوبی در رابطه با اروپا دارد؟

نه. من فکر می‌کنم که در هر حال وزارت خارجه در رابطه با اروپا ضعیف عمل کرده است. علت‌ها را هم عرض کردم هم فرصت‌سوزی در مورد برجام است، مساله موضع ایران در خصوص جنگ اوکراین است و البته مساله تظاهرات داخل کشور که این یکی دست وزارت خارجه نیست. دستگاه دیپلماسی ما باید به خوبی ساختار احزاب، رویکرد حزبی که روی کار است و حساسیت‌های احزاب را بشناسد. دستگاه دیپلماسی می‌تواند فشارها را کمتر کند، انتظار نمی‌رود که وزارت خارجه به تنهایی تغییر اساسی ایجاد کند. در مورد پرونده خاص آلمان و رویکرد تندی که در مقابل تهران گرفته است، با توجه به شناختی که من دارم هم می‌توان گفت وزارت خارجه ایران ضعیف عمل کرده و هم سفارت‌مان در این کشور.

   فکر می‌کنید بعد از دو دهه تلاش اروپایی‌ها برای حل‌وفصل پرونده هسته‌ای ایران، چقدر این احتمال وجود دارد که کشورهای اروپایی این رویکرد را کنار بگذارند و اساسا برجام را فراموش کنند و یک توافق نامطلوب تشخیص دهند؟

نه! اروپایی‌ها هرگز برجام را یک توافق نامناسب تشخیص نمی‌دهند، مگر اینکه به این نتیجه برسند که ایران عملا به دنبال به دست آوردن برجام نیست. اگر اروپایی‌ها به این جمع‌بندی برسند که اگرچه امریکا بود که بدعهدی کرد و از برجام خارج شد، اما ایران چندین بار پای میز مذاکره آمده است ولی نمی‌خواهد که به برجام برگردد، آن‌وقت نتیجه می‌گیرند که تهران در حال وقت تلف کردن است. به تازگی گهگاه چنین اظهارنظرهایی را از طرف‌های اروپایی می‌شنویم. اگر اروپایی‌ها به قطعیت برسند که این طرف ایرانی است که برجام را نمی‌خواهد و فقط صوری در مذاکرات مشارکت می‌کند، آن وقت ممکن است که تصمیم بگیرند برجام را کنار بگذارند. در غیر این صورت اگر به این جمع‌بندی برسند که اراده در تهران برای احیای برجام وجود دارد، خواهان این توافق هستند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها