شعیب بهمن، تحلیلگر مسائل اوراسیا:
باید ایران را از خفگی ژئوپلیتیک خارج کنیم
دلایل حذف ایران از کریدورهای ترانزیتی و انرژی منطقه چیست؟
تحلیلگر مسائل اوراسیا گفت: در شرایطی که همه تلاش میکنند ایران را دور بزنند و ایران را در خفگی ژئوپلیتیک قرار دهند، بهترین مزیت این است که ما خودمان را از خفگی ژئوپلیتیک خارج، امنیت تجارت بینالملل را به امنیت ایران گره بزنیم و بعد از آن وارد حوزه درآمدزایی و مسائل اقتصادی شویم.
شهاب شهسواری- شعیب بهمن، تحلیلگر مسائل اوراسیا در گفتوگویی دلایل حذف ایران را از کریدورهای ترانزیتی و انرژی منطقه بررسی کرده است.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- رقبا دائما در حال پیشی گرفتن از ایران و ایجاد طرحهای ابتکاری هستند، حتی گهگاه برای طرحهای ابتکاری خودشان وارد جنگ و نزاع شدهاند و مناقشه و بحرانهایی ایجاد کردهاند که بتوانند عایدی خاص خودشان را داشته باشند و منافعشان را تامین کنند، اما ایران همچنان یک نظارهگر بزرگ در سطح منطقهای و جهانی است.
- چینیها یک پروژه را به جهان عرضه کردهاند و همه میتوانستند در این پروژه سهیم باشند و چینیها در را برای همه کشورهای باز گذاشته بودند. هیچ وقت نگفته بودند که این پروژه یا این کمربند-راه قرار است از این کشورهای مشخص عبور کند و ما فقط این کشورهای خاص را به عنوان شریک خودمان انتخاب کردهایم.
- در سالهای گذشته بیشترین بیتوجهی به موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی ایران توسط خود ایرانیها صورت گرفته است و ما فاقد یک طرح کلان و استراتژی مشخص، جامع و درازمدت برای این بودیم که از مزیتهای جغرافیایی خودمان استفاده کنیم.
- چینیها به هر حال میخواهند پروژه یک کمربند یک راه اجرا شود و منتظر هیچ کشوری، ازجمله ایران نخواهند ماند.
- چون سیاستپژوهی راه نداشتیم، نتوانستیم وارد سیاستگذاری حوزه کریدورها و راه بشویم و در مرحله بعد اساسا به سیاستورزی در این موضوع نرسیدیم.
- این دیدگاه در طرف چینی نهادینه شده است که اگر روابط ایران با غرب احیا شود، روابط با پکن را ممکن است قربانی کند. مشابه همین دیدگاه در میان روسها هم نسبت به ایران وجود دارد.
- ما حتی اگر کریدور شمال-جنوب را صرفا برای مبادلات تجاری میان هند و روسیه تجهیز کنیم، باز هم مزیت اقتصادی خواهد داشت.
- این یک واقعیت است که سیاست خارجی ما تا حد زیادی جناحی و گروهی شده است و جریانهای سیاسی نگاههای متفاوت دارند و به تبع آن دولتهای مختلف وقتی سر کار میآیند، همان جریان خاص نگاه جناحی خودشان را دارند. این رویکرد جناحی باعث میشود که یک دولت هشت سال مسیر دیگری را طی کند و دولت بعدی دست فرمان را عوض کند و مسیر دیگری را در پیش بگیرد. این موضوع آسیبهای جدی در حوزه سیاست خارجی ما بر جا میگذارد.
- در شرایطی که همه تلاش میکنند ایران را دور بزنند و ایران را در خفگی ژئوپلیتیک قرار دهند، بهترین مزیت این است که ما خودمان را از خفگی ژئوپلیتیک خارج، از مزیتهای جغرافیاییمان استفاده، خودمان را تحریمناپذیر کنیم، امنیت ملیمان را ارتقا ببخشیم، امنیت تجارت بینالملل را به امنیت ایران گره بزنیم و بعد از آن وارد حوزه درآمدزایی و مسائل اقتصادی شویم.
- آنچه شفاف است، این است که ما اساسا سیاست و استراتژی مشخصی نداریم و نمیدانیم که از همکاری با طرف خارجیمان چه چیزی میخواهیم. نمونه واضح آن سند ۲۵ ساله میان ایران و چین است، در دوره دولت حسن روحانی نه چینیها تمایلی به اجرای آن داشتند و نه دولت وقت تمایل داشت، الان هم که دولت تغییر کرده است باز هم ما میبینیم که هیچ اقدام خاصی صورت نمیگیرد. در حالی که خیلیها امیدوار بودند که با تغییر دولت در ایران تغییرات جدی در این خصوص اتفاق بیفتد، چون تصور میکردند که رویکردها متفاوت است. اما عملا هیچ اتفاقی در این حوزه مشاهده نمیکنیم. این نشان میدهد که ما در داخل مشکلات جدی داریم و تا این مشکلات جدی را در نگاههای کلان و راهبردیمان حل نکنیم، نمیتوانیم از پروژههایی در سطح بینالمللی منتفع شویم.
- باید عرض کنم که کار ما فقط با چینیها به بنبست نخورده است، با همه شرکای خارجیمان در همه بخشهای مختلف حمل و نقل این بنبست را مشاهده میکنیم.
- سرمایه معمولا به جایی میرود که در آن امنیت و ثبات وجود داشته باشد، تجار هم معمولا تمایل به استفاده از مسیرهایی دارند که نخست امن باشند، دوم اینکه از حیث اقتصادی بهصرفه باشند و سوم در سریعترین زمان ممکن کالایشان به مقصد برسد. سه مساله امنیت، صرفه اقتصادی و زمان برای تجار بسیار اهمیت دارد. ما در این حوزه حقیقتا نیاز به یک تحول جدی در حوزه نظام اداری و قواعد و مقررات داریم و حتما باید مقرراتمان اصلاح شود، چون استراتژی و نگاه کلان غایب است کسی سراغ این حوزهها نمیرود.
- فکر میکنیم حتی اگر مشکل تحریم و FATF هم حل بشود، نگاه کلان غرب و نگاه رقبا دچار خللی نخواهد شد و در عین حال در داخل کشور هم اتفاق جدیدی نخواهد افتاد. صرف رفع تحریم یا پیوستن به FATF باعث نمیشود که ما در داخل کشور یک کلان استراتژی و سیاستگذاری مشخص در حوزه راه و کریدور داشته باشیم و مشکلات پایهای و اساسی پابرجا باقی خواهند ماند. ما اگر واقعا میخواهیم در این حوزه پیشرفت داشته باشیم، مرحله اولش توسعه و تدوین ابتکار عمل ایران است.
- اینجا قلمرو سرزمینی ماست، ما باید طرح ابتکاریمان را به دیگران ارایه دهیم، چون ما بیش از همه تسلط و شناخت داریم. قاعدتا چینیها نمیتوانند طرح ابتکاری برای ایران ارایه بدهند، چون آنها نه به اندازه ما شناخت دارند، نه مطالعات میدانی ما را دارند، نه موانع طبیعی و مسیرهای دسترسی سخت و آسان ما را میشناسند. وقتی ما خودمان در غفلت استراتژیک بهسر میبریم، از دیگران نباید انتظار داشته باشیم.
- رفع موانع خارجی هم باعث نمیشود که ما از این غفلت استراتژیک بیدار و هوشیار شویم. رفع تحریمها و موانع خارجی میتواند مهم باشد، اما موضوع مهمتر این است که در داخل کشور به یک اجماع ملی در این خصوص برسیم و یک نهاد بتواند متولی باشد که این کار را پیگیری کند و به اجرا برساند.
دیدگاه تان را بنویسید