کد خبر: 592647
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۱ ۱۹:۱۱:۳۹
| |

یادداشت فوزیه کوفی، سیاستمدار و فعال حقوق زنان افغانستان در نیویورک تایمز:

دختران و زنان افغان را زنده به گور نکنید

حضور طالبان در قدرت من را له کرد. من آرزو داشتم که یک متخصص زنان شوم، به این امید که بتوانم به میزان بالای مرگ و میر مادران در افغانستان کمک کنم. من هیچ وقت دکتر نشدم. حالا این ناامیدی بار دیگر توسط نسل جدید میلیون ها زن افغان احساس می شود.

دختران و زنان افغان را زنده به گور نکنید
کد خبر: 592647
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۱ ۱۹:۱۱:۳۹

فوزیه کوفی،  سیاستمدار و فعال حقوق زنان افغانستان است. او نماینده اسبق ولایت بدخشان و عضو سابق ولسی جرگه (مجلس نمایندگان افغانستان) بوده‌است. خانم کوفی نقش زیادی در تصویب قانون منع خشونت علیه زن در افغانستان داشت. او  همچنین عضو اسبق دوره شانزدهم مجلس نمایندگان افغانستان، کمیسیون امور زنان و جامعه مدنی و حقوق بشر بوده‌است و کتابی نیز به نام نامه‌هایی به دخترانم منتشر کرده است.

به گزارش اعتمادآنلاین، فوزیه کوفی در تازه ترین یادداشتی که در نیویورک تایمز منتشر کرده درباره تبعات همکاری جامعه جهانی با طالبان هشدار داده و نوشته‌است:

من دانشجوی سال اول پزشکی در دانشگاه کابل بودم که در 26 سپتامبر 1996، جنگجویان طالبان پایتخت افغانستان را اشغال کردند. روز پنجشنبه بود. من آن را به وضوح به خاطر دارم زیرا عجله داشتم تا تکالیف مدرسه را تا آخر هفته تمام کنم. ناگهان آن تکالیف دیگر مورد نیاز نبود. یک روز بعد از اشغال پایتخت، طالبان اعلام کرده بود که از این پس همه زنان و دختران «تا اطلاع ثانوی» از رفتن به مدارس، محل‌های کار یا حتی حضور در انظار عمومی بدون حضور همراه مرد منع شده‌اند. برای پنج سال بعد، تا زمانی که نیروهای بین المللی تحت رهبری ایالات متحده به حکومت وحشت طالبان در سال 2001 پایان دادند، نگاه یک زن افغان به جهان از پنجره های خانه اش بود.

حضور طالبان در قدرت من را له کرد. من آرزو داشتم که یک متخصص زنان شوم، به این امید که بتوانم به میزان بالای مرگ و میر مادران در افغانستان کمک کنم. من هیچ وقت دکتر نشدم. حالا این ناامیدی بار دیگر توسط نسل جدید میلیون ها زن افغان احساس می شود. قبل از تکمیل اشغال مجدد افغانستان در آگوست 2021، طالبان وعده داده بود که حقوق زنان و سایر ملزومات یک کشور مدرن را رعایت می‌کند که البته همه اینها برای کاهش هراس جهان از بازگشت این گروه شبه نظامی و هموار کردن راه برای عقب نشینی آخرین نیروهای خارجی از افغانستان بود .

اما از آن زمان، طالبان ده ها فرمان برای محروم کردن زنان از حقوق اولیه انسانی صادر کرده اند، از جمله ماه گذشته آنها را از حضور در دانشگاه منع کردند.  اکنون باید کاملاً واضح شده باشد که  طالبان از جامعه بین المللی کلاهبرداری کرده است. رهبران طالبان رژیم بنیادگرای وحشیانه و آپارتاید جنسیتی خود را دوباره برقرار کرده و پیشرفت اجتماعی حاصل شده در دو دهه گذشته را معکوس کرده اند. با این حال، جامعه بین المللی، از جمله ایالات متحده، همچنان ساده لوحانه به یکی دیگر از مغالطه های طالبان – اینکه این گروه ، داعش را در افغانستان  از بین خواهد برد – چسبیده و تماس های سیاسی و امنیتی با طالبان را حفظ کرده است.

این یک برداشت نادرست فاحش از واقعیت طالبان است که در واقع منجر به تشدید تهدید امنیتی بلندمدت برای ایالات متحده و جهان توسط این گروه می‌شود. رهبران طالبان اکنون نسل جدیدی از افراط گرایان خشن را پرورش می دهند. آنها سیستم آموزشی در مدارس افغانستان را زیر و رو کرده‌اند و برنامه‌های درسی جدیدی را تدریس می‌کنند که مغز کودکان را با  ایدئولوژی افراطی آمیخته به خشونت که در راستای پیشبرد اهداف طالبان است، پر می‌کند. همزمان  اصطکاک فزاینده در درون ساختار طالبان، افراط گرایی و بی ثباتی بیشتر را اجتناب ناپذیر خواهد کرد زیرا جناح های مخالف طالبان بر سر حفظ یا تعدیل  ایدئولوژی اولیه این گروه و توزیع منابع با هم  مبارزه می کنند.

رهبران طالبان ادعا می کنند که در حالی که داعش به دنبال یک خلافت اسلامی فراملی است، آرزوهای طالبان به افغانستان محدود می شود. با این حال، طالبان پاکستان حملات شدیدتری را در سراسر مرز پاکستان با افغانستان ترتیب داده است. داعش از زمان تسلط طالبان در خاک افغانستان، عملیات خود را در خاک افغانستان گسترش داده و همچنان یک تهدید مرگبار به حساب می‌آید.

در طول اولین دوره حکومت طالبان، من از اکثر زنان افغان خوش شانس تر بودم. من به خانه ام در بدخشان گریختم، تنها ولایت افغانستان که هرگز توسط رژیم قبلی طالبان فتح نشده بود، و یک مکتب ( موسسه  تدریس ) انگلیسی برای دختران راه اندازی کردم. پس از بیرون راندن طالبان، در دموکراسی شکننده ای که پس از آن بر افغانستان حاکم شد، وارد سیاست شدم. من به‌عنوان یک زن فعال و پیش‌رو ، در لیست حملات طالبان بودم و در چندین سوءقصد هدف قرار گرفتم، از جمله یکی در سال 2020، زمانی که از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفتم. بعداً با کسانی که می خواستند مرا بکشند روبرو می شدم.

به عنوان اولین معاون زن پارلمان افغانستان، در سال 2021 در میان نمایندگان کشورم در مذاکرات صلح با طالبان در دوحه حضور داشتم.  هیئت طالبان وعده داده است که تمامی روابط خود را با القاعده و سایر گروه های افراطی قطع کرده، یک دولت فراگیر تشکیل دهد و از تهدید سایر کشورها خودداری کند. در یک جلسه، اعضای هیات طالبان به چشمان من نگاه کردند و اعلام کردند که زنان می توانند به تجارت و هر گونه زندگی اجتماعی و سیاسی بپردازند و وزیر دولت یا حتی نخست وزیر شوند.

همه این وعده‌ها زمانی که طالبان به قدرت رسیدند ، تغییر کرد. آنها یک بار دیگر موجودیت  زنان را انکار می‌کنند، آنها را از حضور به تنهایی در ملاء عام، جستجوی کار یا ادامه تحصیل فراتر از کلاس ششم منع می کنند. تهدیدی که زنان با آن روبرو هستند در این هفته زمانی که مرسل نبی‌زاده، عضو پارلمان سابق و یکی از زنان بی‌شماری که در سال‌های پس از اولین رژیم طالبان مقابل این گروه ایستادند، در خانه‌اش در کابل به ضرب گلوله کشته شد، عیان تر از پیش شد. با وجود وعده های طالبان، ایمن الظواهری، رهبر القاعده، حامی حملات 11 سپتامبر 2001، در کابل زندگی می کرد، جایی که سال گذشته در حمله هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده کشته شد.

 یک فاجعه انسانی اکنون تحت حاکمیت نادرست طالبان در افغانستان  در حال وقوع است. جهان باید به رهبری ایالات متحده آمریکا،کشوری که در تمام آن سال‌ها برای کمک به مردم افغانستان در رهایی از سلطه طالبان سرمایه‌گذاری کرد، هرگونه تماس بیشتر با طالبان را متوقف و تعامل با گروه‌های مخالف افغان به‌ویژه  گروه های مدافع حقوق زنان را افزایش دهد. تمام دفاتر طالبان در خارج از کشور باید بسته شوند، مقامات این گروه  از سفر به خارج از کشور منع شوند و تمام جریان‌های درآمد خارجی باقی‌مانده، از جمله درآمد حاصل از قاچاق مواد مخدر که مدت‌ها به حفظ قدرت طالبان کمک کرده ، قطع شود. نهادهای حقوقی مانند دادگاه کیفری بین المللی باید تحقیقات در مورد نقض حقوق بشر توسط طالباان در افغانستان را آغاز کنند.

اقداماتی از این دست اوضاع را یک شبه تغییر نمی‌دهد و حتی می‌تواند همکاری ضعیف با طالبان برای تضمین تداوم تأمین کمک‌های بشردوستانه بین‌المللی به مردم این کشور را  به خطر بیندازد. لذا باید از هر راهی مطمن شد که کمک های بشردوستانه به مردم افغانستان تحت تاثیر فشارهای وارده بر طالبان قرار نمی گیرند. رهبران طالبان تا کنون از یک حس مصونیت برخوردار بوده اند اما  آنها باید همان دردی را که مردم افغانستان احساس می کنند - تا زمانی که به تک تک وعده های داده شده عمل کنند- احساس کنند.

اگر این کارها را برای مهار طالبان انجام ندهیم راه جایگزین این است که مردم افغانستان را به تجربه همان کابوسی محکوم کنیم که نسل من در آن زندگی کرد. با عقب نشستن ما افغانستان بیشتر به سمت هرج و مرج و افراط گرایی فرو می رود که می تواند به زودی فراتر از منطقه دامان ایالات متحده را هم بگیرد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها