"فن هونگدا" استاد موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای:
مشکلات ایران با تعمیق روابط با چین و روسیه حل نخواهدشد
دیپلماسی چین در خاورمیانه هرگز از کشورهای منطقه نخواسته که بین چین و آمریکا جانب هیچ یک از طرفین بگیرد و چین با احتیاط از کشیده شدن وضعیت به میدان نبرد ژئوپولیتیکی با آمریکا اجتناب میورزد.
"ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور ایران به عنوان بخشی از سفری حیاتی خود برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران سلسله نشستهایی را در سطح بلندپایه در پکن آغاز کرده است. رئیسی در دیدار با همتای چینی خود "شی جین پینگ" به دنبال تقویت روابط است، زیرا مشکلات اقتصادی و امنیتی دست کم تا حدی با بدتر شدن روابط با غرب در کشورش مرتبط است.
به گزارش فرارو به نقل از نیوزویک؛ این دیدار هم چنین یک فرصت مهم برای چین است. دولت چین در حالی که به دنبال تقویت موقعیت خود در خاورمیانه است رقابت شدیدی با ایالات متحده دارد که شواهد آن را میتوان پس از نشست تاریخی چین و نمایندگان کشورهای عربی در ماه نوامبر در عربستان سعودی مشاهده کرد.
"فن هونگدا" استاد موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای و کارشناس برجسته ایران شناسی آن چه را که برای هر دو کشور در خطر است در گفتگو با "نیوزویک" تشریح کرد:
هونگدا که در حال حاضر در تهران به سر میبرد به "نیوزویک" میگوید:" من فکر میکنم هدف اصلی ایران تقویت همکاریهای اقتصادی با چین است. توسعه اقتصاد در حال حاضر ضروریترین موضوع برای ایران است. زیرا ضعف توسعه اقتصادی بر ثبات آن کشور و نظام سیاسی آن تاثیر جدی گذاشته است".
هونگدا میگوید که پکن "برای مدت زمانی طولانی است که دیپلماسی متوازن را در خاورمیانه دنبال میکند" و سفر "شی جین پینگ" به عربستان سعودی در اواخر سال گذشته را به عنوان نشانهای تعبیر کرد که دولت او از انتخاب یک طرف علیه طرف دیگر در شکاف منطقهای بین تهران و ریاض خودداری میورزد.
او میافزاید: "هم ایران و هم عربستان سعودی شرکای کلیدی چین در خاورمیانه هستند. از این رو اگرچه تعمیق روابط چین با ایران ممکن است باعث رنجش عربستان شود و تعمیق روابط با عربستان ممکن است ایران را ناراضی کند، اما در واقع دیپلماسی متوازن چین در خاورمیانه تاکنون تغییر نکرده است".
او هم چنین خاطر نشان میسازد که موضع سختتر غرب که عمدتا از سوی واشنگتن ناشی میشود احتمالا در مذاکرات دو طرف نیز نقش خواهد داشت. هونگدا میگوید:"ایران و چین هر دو در حال حاضر با برخی از فشارهای بین المللی مواجه هستند و ممکن است دو کشور در پاسخ به فشارهای بین المللی نیز با یکدیگر ارتباط برقرار کنند".
از زمان خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ میلادی از برجام تهران به دنبال تقویت روابط خارج از غرب با قدرتهایی مانند چین و روسیه بوده است.
هونگدا میگوید: "اگرچه برجام کامل نیست و حتی مشکلاتی دارد، اما نمیتوان انکار کرد که هم چنان بهترین گزینه برای حل مسئله هستهای ایران و حفظ ثبات در خاورمیانه است. از این رو مقامهای چینی همواره حمایت خود را از احیای کامل اجرای برجام اعلام کرده اند و به احتمال زیاد این موضوع در سفر رئیس جمهور ایران به چین نیز دخیل خواهد بود".
در حالی که "هونگدا" تمرکز اصلی این نشست را مسائل اقتصادی میداند به ویژه با توجه به توافق نامه همکاری راهبردی ۲۵ ساله که در مارس ۲۰۲۱ میلادی توسط دو کشور منعقد شد او معتقد است که محورهای دیگری نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند که نشان میدهند روابط بهتر با پکن میتواند به نفع تهران باشد.
این در حالی است که فشار بر ایران در حال افزایش است چه از نظر تحریمهای اقتصادی و چه از نظر تشدید فشار فیزیکی احتمالی که در حملات منتسب به اسرائیل در داخل ایران مشاهده میشود (مانند حمله پهپادی که ماه گذشته علیه مرکز وابسته به وزارت دفاع ایران انجام شد).
"هونگدا" میافزاید: "البته اگر محیط خارجی پیش روی ایران بهبود نیابد یا حتی وخیمتر شود دو کشور ممکن است همکاری در عرصه دیپلماسی و امنیتی را نیز تقویت کنند. تاثیر مثبت حمایت چین از ایران که در محاصره غرب قرار گرفته نیز آشکار است. با این وجود، باید توجه داشت که اساسا ممکن است مشکلات کنونی ایران با تعمیق روابط با چین و روسیه حل نشود".
روابط رو به رشد تهران با مسکو پیشتر مقامهای امریکایی را خشمگین ساخته به خصوص که مهمات ایرانی به عنوان بخش مهمی از زرادخانه روسیه در جنگ تقریبا یک ساله آن کشور در اوکراین ظاهر شده اند.
مقامهای ایرانی هم چنین از قراردادهایی برای دستیابی به تسلیحات روسی مانند جنگندههای سوخو -۳۵ خبر داده اند که میتواند بر تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه تاثیر بگذارد به ویژه اگر با سیستمهای پیشرفتهتر همراه شود.
با این وجود، "شین شیوی" روزنامه نگار و تحلیلگر باسابقه در حوزه معاملات تجاری چین در آفریقا و خاورمیانه میگوید که پکن به دنبال غرق شدن در باتلاق ژئوپولیتیک رقابتهای خاورمیانه نیست در نتیجه اشتیاق زیادی به ایجاد ائتلاف با تهران ندارد.
شیوی به "نیوزویک" میپوید: "زمانی که به مشارکتهای فراگیر چین در خاورمیانه نگاه میکنید پکن روابط خوبی با همه کشورهای منطقه دارد و شرایطی که وضعیت را بسیار پیچیده و حساستر میسازد".
این حساسیت زمانی کاملا نمایان شد که در بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس درج عبارتی در مورد خلیج فارس به مناقشه چندین دههای بر سر سه جزیره خلیج فارس تحت کنترل ایران دامن زد. این اقدام منجر به احضار سفیر چین در تهران توسط وزارت امور خارجه ایران شد و طی آن ایران مراتب نارضایتی شدید خود نسبت به عبور از خطوط قرمز آن کشور را ابراز کرد.
مقامهای چینی و ایرانی از آن زمان تعهد خود را برای همکاری با یکدیگر ابراز کرده اند. پکن هم چنین مراقب بوده تا نفوذ خود را در منطقه به عنوان تلاشی برای پر کردن جای ایالات متحده نشان ندهد به خصوص در زمانی که نفوذ امریکا در میان متحدان سنتی اش کاهش یافته است.
شیوی میگوید: "چین برای مدت زمانی طولانی عمدتا در امور اقتصادی خاورمیانه مشارکت داشته است. دیپلماسی چین در خاورمیانه هرگز از کشورهای منطقه نخواسته که بین چین و آمریکا جانب هیچ یک از طرفین بگیرد و چین با احتیاط از کشیده شدن وضعیت به میدان نبرد ژئوپولیتیکی با آمریکا اجتناب میورزد".
او میافزاید: "نخبگان ایالات متحده باید ذهن روشنی داشته باشند که چین را نه یک رقیب بلکه یک شریک در خاورمیانه قلمداد کنند".
او استدلال میکند موضع چین در مورد مناقشه اوکراین نیز صدق میکند جایی که پکن علیرغم "مشارکت استراتژیک جامع و هماهنگی برای دوره جدید" با مسکو از جانبداری از یک طرف علیه طرف دیگر خودداری ورزیده است.
شیوی میافزاید: "برخی از تحلیلگران ادعا کردند که چین و ایران با فشار کشورهای غربی بر سر مواضع خود در قبال درگیریهای روسیه و اوکراین مواجه هستند. با این وجود، اگر وضعیت را به دقت بررسی کنید چین و ایران مواضع متفاوتی اتخاذ کرده اند. سفر رئیسی به چین امضای چندین سند همکاری در زمینههای کشاورزی، تجارت، گردشگری و فرهنگی را شامل میشود. با این وجود، ممکن است رئیسی به دلیل چالشهایی که ایران اکنون با آن مواجه است از سفر کنونی به چین به دنبال دستاوردهای بیش تری بوده باشد".
نشانههای تلاش ایران برای همکاری بیشتر با چین در سایر جبههها را میتوان در تلاش موفقیت آمیز جمهوری اسلامی به منظور پیوستن به سازمان همکاری شانگهای (SCO) مشاهده کرد که پیشتر متشکل از چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان بوده است. ایران هم چنین برای تبدیل شدن به یک شریک رسمی بریکس ابراز علاقه کرده است که در حال حاضر برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی را شامل میشود و مانند سازمان همکاری شانگهای برای جذب اعضای تازه دستهای خود باز کرده است.
در سطح نظامی، چین و ایران در کنار روسیه در مانورهای نظامی مشترک شرکت کرده اند. "علی احمدی" پژوهشگر تحریم ها، ژئواکونومی و همکار اجرایی در مرکز امنیت ژنو میگوید:"همکاریهای امنیتی ایران با پکن در چند سال گذشته افزایش یافته و رئیسی به دنبال گسترش آن است".
با این وجود، او به عدم اطمینان در مورد چگونگی واکنش پکن اشاره میکند. "احمدی" میگوید: "چین مدتهاست که به دنبال پرهیز از غرق شدن در ژئوپولیتیک منطقه بوده و به نظر میرسد این رویکرد را برای منافع خود موفق میداند".
احمدی میگوید: "بدیهی است که رخدادهای هفتههای اخیر و شمشیر بازی غرب علیه ایران در دو دهه گذشته حفاظت از حریم هوایی ایران را به یک اولویت تبدیل کرده، اما مشخص نیست در حال حاضر چین چگونه میتواند در این زمینه به ایران کمک کند. انگیزه فروش تسلیحات ایران به روسیه عمدتا تمایل به گسترش همکاری راهبردی با روسیه و تضمین فروش قابلیتهای هوایی با ارزشی است که مسکو تاکنون به دلیل فشار غرب در مورد فروش آن به ایران مردد بوده است".
در حالی که چین ممکن است در آستانه تامین تسلیحات به ایران نباشد کاری که تاکنون در بحبوحه درگیری اوکراین تمایلی به انجام آن برای روسیه نداشته است با این وجود، شی میتواند با اعتبار بخشی بیشتر به رئیسی برای سیاست چرخش به شرق ایران در عرصه دیپلماسی به آن کشور برای همکاری با غرب به منظور احیای برجام کمک کند.
احمدی میافزاید: "در نهایت مهمترین مسئله این است که رئیسی توافق نامههای همکاری اقتصادی ملموس با پکن را تضمین کند و به مخاطبان داخلی نشان دهد که سیاست "نگاه به شرق" او معتبر است و یا دست کم این سیاست به اهرم فشاری برای ایران در زمان معامله با غرب تبدیل شود. علاوه بر این، رئیسی باید نشان دهد که سطح جدید مشارکت ایران در سازمانهایی مانند سازمان همکاری شانگهای صرفا برای ارتقای اعتبار آن کشور نیست بلکه مزایای اقتصادی و امنیتی ملموسی را نیز به همراه خواهد داشت. مطمئنا چین به عنوان یکی از رهبران کلیدی سازمان همکاری شانگهای علاقه زیادی به این موضوع خواهد داشت. علیرغم تمام توجههایی که در رسانههای بین المللی جلب شده قرارداد ۲۵ ساله چین و ایران هنوز نگاهی روشن به پروژههای دو جانبه خاص ارائه نکرده است".
"امیر محمد اسماعیلی" پژوهشگر و دانشجوی مقطع دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای هدف اصلی سفر رئیسی به پکن نهایی سازی سازوکارهای اجرای این توافق میداند که ممکن است شامل همکاریهای امنیتی و دفاعی علاوه بر تلاشهای مشترک توسعه، اقتصادی و تجاری باشد.
او میافزاید: "در حالی که جزئیات دقیق این توافق نامشخص است ظاهرا به تقویت روابط سیاسی و پارلمانی، برسمیت شناختن و پیگیری منافع استراتژیک متقابل، افزایش همکاریها در زمینه آموزشهای دفاعی، تجهیزات، فناوری، افزایش همکاری در مبارزه با تروریسم و مبارزه با مواد مخدر و گسترش آن اشاره دارد. روابط اقتصادی به ویژه در حوزههای مالی، معدنی، انرژی، کشاورزی، فرهنگی و زیرساختی محور این همکاری خواهد بود. این توافق نامه در صورت اجرای کامل میتواند کمک زیادی به توسعه زیر ساختهای ایران در سالیان آینده کند".
زیرساخت عنصر اصلی طرح کمربند و جاده شی بوده است طرحی که شبکهای بین قارهای از پروژهها بوده که نزدیک به ۱۵۰ کشور در سراسر جهان را در بر میگیرد. با این وجود، برای تحقق این تلاشها و سایر منافع چین نیز بر نیاز به ثبات تاکید کرده است. این اصل به طور جمعی توسط سازمان همکاری شانگهای مورد توجه قرار گرفته است.
اسماعیلی میگوید: "از جمله زمینههایی که پکن و تهران در آن همسو هستند منافع استراتژیک از جمله تلاش برای دستیابی به رفاه و ثبات در منطقه و پیگیری مشترک ابتکار کمربند و جاده بوده اند که در کنار سازمان همکاری شانگهای به ایران و چین فضای بیشتری برای تعامل میبخشد میتوان پیش بینی کرد که پس از این دیدار روابط چین و ایران به مرحله جدیدی از همکاریها وارد شود".
دیدگاه تان را بنویسید