کد خبر: 605346
|
۱۴۰۲/۰۱/۱۵ ۱۷:۰۰:۰۳
| |

بهروز قزل، کارشناس مسائل آسیای مرکزی بررسی کرد:

جنجال‌های رسانه‌ای نادرست درباره تاسیس سفارت اسراییل در ترکمنستان

سابقه مناسبات دیپلماتیک و همکاری‌های موضوعی عشق‌آباد و تل‌آویو به اوایل دهه 1990 بازمی‌گردد

جنجال‌های رسانه‌ای نادرست درباره تاسیس سفارت اسراییل در ترکمنستان
کد خبر: 605346
|
۱۴۰۲/۰۱/۱۵ ۱۷:۰۰:۰۳

بهروز قزل، کارشناس مسائل آسیای مرکزی در روزنامه اعتماد نوشت:

ادعای «تاسیس سفارت اسراییل در 20 کیلومتری مرزهای شمال شرقی ایران»، خبر «سفر وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به ترکمنستان» یا مساله «تعیین سفیر مقیم اسراییل در عشق‌آباد»، از جمله موضوعاتی است که در هفته‌های اخیر به یکی از بحث‌های داغ علاقه‌مندان به تحولات حوزه پیرامونی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.

نیازی به یادآوری نیست که اهمیت این مسائل در روزهای گذشته، با توجه به تحولات قفقاز جنوبی و تبلور سطح نوینی از روابط جمهوری آذربایجان و اسراییل، دوچندان نیز شده است. اما گذشته از کم ‌و کیف روابط باکو و تل‌آویو و تجربه‌های شتابان آن در غرب دریای خزر، آیا مسائلی از همان جنس تحولات قفقاز جنوبی، در مجاورت مرزهای شمال شرقی ایران و در شرق دریای خزر نیز در جریان است؟ آیا گستردگی و ژرفای مناسبات عشق‌آباد-تل‌آویو، تکرار گونه آذربایجانی این روابط است؟ در صورت پاسخ به هر یک از این پرسش‌ها، چالش‌های روابط خارجی ایران چه خواهد بود و الگوی تعامل دستگاه دیپلماسی در قبال آن چه می‌تواند باشد؟

آغاز رابطه در اکتبر 1993

واقعیت این است که رژیم صهیونیستی، روابط دیپلماتیک خود را با ترکمنستان، دیرتر از جمهوری‌های دیگر و از اکتبر 1993 آغاز کرد و اولین نقطه عطف در روابط تل‌آویو و عشق‌آباد را می‌توان سفر سال 1994 «شیمون پرز»، وزیر وقت امور خارجه این رژیم به ترکمنستان در نظر گرفت. با تصویب بی‌طرفی دایمی ترکمنستان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1995، زمینه‌های نفوذ سیاسی و امنیتی تل‌آویو در این کشور تاحدودی محدود شد، اما زمینه‌های توسعه روابط اقتصادی و بازرگانی، به‌ ویژه در حوزه استخراج و پالایش نفت و گاز (به عنوان مثال بازسازی بزرگ‌ترین پالایشگاه ترکمنستان در شهر بندری ترکمن‌باشی) همچنان ادامه یافت. سرمایه‌گذاری‌های اسراییل در ترکمنستان در این دوره به حوزه‌های صنایع غذایی و کشاورزی نیز گسترش یافت و اولین نشانه آن را در سال 1995 با افزایش مبادلات تجاری دو طرف به 40 میلیون دلار نمایان شد. با این حال، رکود نسبی (عدم توسعه) مناسبات تا سال 2009 آشکار بود.

سفارتخانه بی‌سفیر

در سال 2009 (خرداد 1388) با اعلان رسمی رژیم صهیونیستی مبنی بر موافقت ترکمنستان با تاسیس سفارت این رژیم در این کشور و تغییر وضعیت نمایندگان اسراییلی به سفرای مقیم، دومین نقطه عطف در روابط تل‌آویو و عشق‌آباد نیز رقم خورد و از آن پس، روندی از توسعه مناسبات (هر چند کماکان تدریجی) در موضوعات اقتصادی و فناوری و افزایش برخی تعاملات سیاسی بین آن دو شکل گرفت. در این میان اما، با وجود تایید رسمی تاسیس سفارت رژیم صهیونیستی در عشق‌آباد از سال 2009، بروز یک چالش سیاسی جدی در تعیین و پذیرش سفرا، موجب شد تا سفارتخانه این رژیم تا سال 2013 بدون سفیر باقی بماند.

«ریون دینل» اولین سفیر پیشنهادی تل‌آویو از سوی دولت ترکمنستان رد شد. گفته می‌شود وی در سال 1996 و پس از دستگیری توسط نیروهای امنیتی روسیه (به دلیل دسترسی به برخی تصاویر ماهواره‌ای طبقه‌بندی شده)، از این کشور اخراج شده بود و علت اصلی مخالفت ترکمن‌ها با سفارت وی نیز همین موضوع بوده است.

پس از دینل، «هایم کارن» به عنوان سفیر جدید رژیم صهیونیستی در ترکمنستان معرفی شد. با این حال پس از 10 ماه تاخیر در اعلام پذیرش یا عدم پذیرش، او نیز مورد تایید مقامات ترکمنستان قرار نگرفت. پیشینه امنیتی و اطلاعاتی و به ویژه سابقه تدریس در دانشکده افسری موساد، علت اصلی رد شدن صلاحیت وی از سوی عشق‌آباد اعلام شده است. تل‌آویو در این دوره تلاش کرد تا کارن را یک دیپلمات عادی در وزارت امور خارجه این رژیم جلوه دهد که فاقد سوابق امنیتی است. با این حال، دولت ترکمنستان بر رد صلاحیت کارن اصرار کرده و پاسخ قاطعی به رژیم صهیونیستی ارسال کرد: «ما می‌خواهیم شما یک سفیر برای روابط دوجانبه معرفی کنید نه جاسوسی که از ایران اطلاعات جمع‌آوری کند» (به نقل از سخنان رشید مرداف، وزیر امور خارجه ترکمنستان).

چالش جدی دیپلماتیک در رابطه دوجانبه

رد شدن دومین درخواست رژیم صهیونیستی برای تعیین سفیر در ترکمنستان یک چالش جدی دیپلماتیک را پدید آورد. رسانه‌های اسراییلی در آن مقطع گزارش کردند که تا آن زمان، در تاریخ روابط دیپلماتیک این رژیم سابقه نداشته است که دو سفیر پیشنهادی تل‌آویو در کشوری به صورت پی‌درپی رد شود. با وجود این، در نهایت در سال 2013 و پس از معرفی «شمی تزور» و پذیرش وی از سوی دولت ترکمنستان، نخستین سفیر مقیم رژیم صهیونیستی در عشق‌آباد ماموریت خود را آغاز کرد. تزور گزینه‌ای شناخته شده در آسیای مرکزی محسوب می‌شد که پیش‌تر سابقه سفارت مقیم در ازبکستان و سفارت غیرمقیم در قرقیزستان و ارمنستان را در کارنامه خود داشت. در نخستین دیدار تزور با مقامات ترکمنستان، وی دعوتنامه رسمی شیمون پرز، رییس‌جمهور وقت رژیم صهیونیستی را نیز به بردی‌محمداف برای سفر به سرزمین‌های اشغالی تحویل داد. دعوتنامه‌ای که بعدها در سپتامبر 2019 نیز توسط «ریون رولین»، رییس‌جمهور رژیم صهیونیستی تکرار شد و البته تا به امروز، هیچ‌گونه پاسخی از سوی سران ترکمنستان دریافت نکرده است.

با همه اینها، چالش پذیرش سفیر از سوی ترکمنستان و ضرورت محافظه‌کاری بیشتر رژیم صهیونیستی در انتخاب گزینه‌های دیپلماتیک برای عشق‌آباد، در دوره‌های بعد تکرار نشد. پس از تزور، «آیزاک کارمل کاگان» (معاون سابق سفارت رژیم صهیونیستی در اوکراین) برای سال‌های 2015 تا 2017 معرفی شد و مورد تایید قرار گرفت. پس از آن نیز از سال 2017 «موشه کیمشی» (دیپلماتی کمتر شناخته شده) مسوولیت سفارت اسراییل در عشق‌آباد را تا سال 2019 برعهده گرفت. با پایان یافتن ماموریت کیمشی، از اواخر سال 2019 خانم «بت ادن-کایت» (با سابقه معاونت نماینده دایم رژیم صهیونیستی در سازمان ملل و فعالیت دیپلماتیک در سایر نهادهای بین‌المللی)، به عنوان گزینه بعدی سفارت رژیم صهیونیستی در ترکمنستان معرفی شد و در ماه ژوئن 2020 توانست استوارنامه خود را به بردی‌محمداف تحویل دهد. با پایان یافتن دوره ماموریت ادن-کایت (که بخش عمده‌ای از آن تحت تاثیر محدودیت‌های سخت‌گیرانه دولت ترکمنستان در دوره همه‌گیری کرونا سپری شد)، «اسماعیل خلدی» (از اعراب بادیه‌نشین منطقه نقب فلسطین و سفیر سابق اسراییل در اریتره) مسوولیت نمایندگی جدید این رژیم را در عشق‌آباد عهده‌دار شده و در نهم فروردین سال جاری، استوارنامه خود را تقدیم رییس‌جمهور ترکمنستان کرد.

انتشار اخبار آمیخته با ابهام در رسانه‌ها

با توجه به آنچه تاکنون مرور شد، نیازی به تصریح نیست که خبر تاسیس سفارت «اسراییل» در عشق‌آباد یا افتتاح ساختمان آن در «20 کیلومتری مرزهای ایران» یا ادعای بازگشایی «سفارت دایمی» در روزهای آتی با حضور وزیر امور خارجه رژیم صهونیستی، اساسا مبهم بوده و اخبار پیرامون آن نیز، آمیخته با بی‌دقتی است، چراکه سابقه مناسبات دیپلماتیک و همکاری‌های موضوعی عشق‌آباد و تل‌آویو، به هیچ‌وجه جدید نیست و آغاز آن به اوایل دهه 1990 بازمی‌گردد. سفارت دایمی رژیم صهیونیستی در ترکمنستان نیز از سال 2009 راه‌اندازی شده است. نخستین سفیر مقیم رژیم صهیونیستی در ترکمنستان از سال 2013 آغاز به کار کرده و تا به امروز، چندین سفیر اسراییلی در عشق‌آباد مشغول به فعالیت بوده است. مساله تاسیس ساختمان جدید سفارت رژیم صهیونیستی در عشق‌آباد نیز، از چندین سال قبل مطرح بوده و تحول پیش‌بینی نشده‌ای محسوب نمی‌شود. سفر احتمالی وزیر امور خارجه اسراییل به عشق‌آباد نیز، هر چند تحولی مهم، اما پدیده‌ای تکراری است که پیش از این در دهه 1990 نیز تجربه شده است.

راه‌اندازی سفارت رژیم صهونیستی در ترکمنستان موضوع جدیدی نیست

بنابراین، نه راه‌اندازی سفارت رژیم صهونیستی در ترکمنستان موضوع جدیدی است، نه تاسیس ساختمان جدید آن (در پایتخت ترکمنستان که از قضا، حدود 50-45 کیلومتر با مرزهای ایران فاصله دارد) مساله غیرمترقبه‌ای است و نه سفر احتمالی وزیر امور خارجه این رژیم به ترکمنستان تجربه‌ای بی‌سابقه به‌شمار می‌رود که واکنش شدید دیپلماتیک یا انعکاس گسترده در رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی ایران را ضروری سازد.

علاوه بر آن، توجه به این نکته ضروری است که خط خبری مبتنی بر «تاسیس سفارت اسراییل در 20 کیلومتری! مرزهای ایران»، اساسا از محافل اسراییلی (ادعای توییتری وزیر امور خارجه آن رژیم) آغاز شده و از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی پیگیری و برجسته شده است. در این بین، آنچه بسیار محتمل به نظر می‌رسد، هدف‌گذاری دوگانه‌ای است که در این خط خبری نهفته است:

1-‌بزرگنمایی دستاورد دیپلماتیک رژیم صهیونیستی برای مصارف داخلی این رژیم و با هدف ایجاد جو روانی علیه جمهوری اسلامی ایران و ناتوان نشان دادن تهران در برابر ابتکارات اسراییلی در همسایگی آن

 2- تحریک فضای رسانه‌ای و محافل کارشناسی کمترمطلع ایرانی برای انزجار از ترکمنستان و تولید ادبیات مخرب برای تاثیرگذاری منفی بر روابط روبه‌رشد تهران و عشق‌آباد

هوشیاری ایران در وواکنش به ترکمنستان

چند نکته پایانی قابل اشاره است:

1) اساس حضور و افزایش نفوذ این رژیم در همسایگی جمهوری اسلامی ایران، فارغ از بحث تاسیس ساختمان سفارت رژیم صهیونیستی در ترکمنستان، به خودی خود نامطلوب بوده و جنبه‌های منفی آن به هیچ‌وجه قابل انکار نیست .

 2) با وجود این، دستگاه دیپلماسی ایران در قبال مساله ترکمنستان، با آگاهی و اشراف و به دور از هیجانات رسانه‌ای، تا به امروز در مسیر تامین منافع بلندمدت جمهوری اسلامی ایران گام برداشته و با خویشتنداری بهنگام خود، هم مانع انعکاس منفی اظهارنظرهای غیردقیق داخلی در روابط دوجانبه روبه‌رشد تهران-عشق‌آباد شده و هم در قالب مراودات رسمی، پیشاپیش ترکمنستان را نسبت به حساسیت‌های جمهوری اسلامی ایران آگاه کرده است.

 3) نتایج این خویشتنداری را می‌توان در کمترین دستاورد، حفظ انگیزه ترکمن‌ها به رعایت ملاحظات ایران در زمینه همکاری با رژیم صهیونیستی و در عین حال، ممانعت از کشانده شدن این همسایه شمال شرقی به جمع کشورهای پیرامونی واگرا از جمهوری اسلامی ایران (تکرار تجربه باکو) دانست.

4) آسیب تحلیل‌های موجود در ارتباط با این تحولات، تعمیم شرایط قفقاز جنوبی به آسیای مرکزی و به‌ طور ویژه، یکسان‌پنداری جمهوری آذربایجان و ترکمنستان است که بستر بزرگنمایی و ارزیابی‌های بدبینانه حداکثری را فراهم می‌آورد. در عین حال که می‌بایست از کوچک‌نمایی بیش از حد و تحلیل‌های خوش‌بینانه نیز پرهیز نمود و تلاش برای نیل به چشم‌اندازی واقع‌بینانه (با نگاه به تامین منافع ملی) را بر هر ارزیابی دیگری مرجّح دانست.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها