از تسلیحات هسته ای مخفی اسرائیل چه میدانیم؟
صدام حسین، رهبر عراق هم وقتی در دهه ۱۹۷۰ قدم به مسیر هستهای گذاشت، اسرائیل را در ذهن داشت، اما در دهه بعدش، رقابت با ایران انگیزه اصلیاش شد
مارک فیتزپاتریک، کارشناس روابط بینالملل در تازهترین نوشتارش در اندیشکده استیمسون نوشت: تخمینها از ذخایر هستهای اسرائیل در طول این سالها تغییر نکرده است: حدود ۸۰ تا ۹۰ کلاهک هستهای و مواد شکافتپذیر به اندازهای که برای ۲۰۰ کلاهک در مجموع، کافی باشد.
به گزارش هممیهن، اسرائیل گزینههای سهگانهای برای انتقال سلاح هستهای دارد: هواپیماهای اف۱۵ و اف۱۶، موشکهای بالستیک برد متوسط یا بینقارهای جریکو۲ و ۳ و زیردریاییهای کلاس دلفین که از آلمان خریداری و بعد برای ظرفیت حمل سلاح هستهای بازتنظیم شده است.
ایالات متحده در ابتدا تلاش کرد اسرائیل را مجبور کند که معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای را در زمان تنظیمش در ۱۹۶۸ امضا کند. سال بعدش، گلدا مئیر، نخستوزیر وقت اسرائیل و ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا به یک توافق مخفیانه دست یافتند که منجر به پایان دوفاکتوی فشار ایالاتمتحده شد. نیکسون موافقت کرد که بمبهای اسرائیل تحمل شود، به این شرط که اسرائیل علنا داشتنشان را نپذیرد.
تمام دولتهای ایالات متحده و اسرائیل از آن زمان به این درک متقابل پایبند بودهاند. برای واشنگتن این سیاستی است بر پایه رئالپولیتیک. اسرائیل این ایده را مطرح کرده است که ممکن است مایل به پیوستن به انپیتی باشد، اگر با همه همسایگانش در صلح باشد و امنیتش تضمین شده باشد.
ممکن است به نظر بیاید که این شرایط در مسیر برآورده شدن باشند، به واسطه صلح و پذیرش متقابل با مصر در سال ۱۹۷۹، با اردن در ۱۹۹۴ و از طریق پیمانهای ابراهیمی در ۲۰۲۰، با امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و بعدتر سودان. البته مرزهای اسرائیل همچنان ناامن هستند.
ممکن است پرسیده شود که سلاحهای هستهای اسرائیل چه نسبتی با مشکلاتی دارد که اسرائیل با فلسطینیها، سوریها و حزبالله دارد. اما اسرائیلیها بر این باورند که اگر سلاح هستهای نداشتند، وضعیت امنیتیشان بدتر خواهد بود، بهخصوص با ایران.
برتری مطلق اسرائیل در سلاحهای متعارف به این معناست که نیازی ندارد متوسل به تهدیدات هستهای شود. از طرف دیگر، تهدید هستهای بالقوهای که ایران دارد، از همیشه بیشتر است. در نتیجه، در اسرائیل بههیچوجه این حس نیست که این بازدارنده هستهای را سست کند. این سیاست مخفیکاری بهخوبی به کار اسرائیل آمده است. مزایای بازدارندگی تسلیحات هستهای را به دست میآورد، بدون اینکه مجبور باشد درباره سوالات ناخوشایند موضع بگیرد.
همچنین ممکن است اینطور باشد که اعلام تسلیحات هستهای اسرائیل تحریکآمیز باشد و دولتهای عرب را ناچار کند به شکلی واکنش نشان دهند و سیاست دوفاکتوی رضایت ضمنی را به هم بزنند.
از طرف دیگر، اعتراف کردن، باعث حذف کنترلهای کافکایی خواهد شد که شهروندان اسرائیلی را حتی مقامات ایالاتمتحدهای را که حقیقت را آشکار کنند، مجازات میکند. در طول سالها، تسلیحات هستهای اسرائیل منجر به چندین تلاش گسترش تسلیحات شدهاند. درحالیکه کشورها با ترکیبی از دلایل بهدنبال تسلیحات هستهای میروند، میل به برقراری تعادل با توپخانه اسرائیل انگیزهای اصلی برای پیگیریهای هستهای جمال ناصر از مصر در دهه ۱۹۶۰، معمر قذافی از لیبی در دهه ۱۹۸۰ و سوریه در اوایل قرن حاضر بود.
صدام حسین، رهبر عراق هم وقتی در دهه ۱۹۷۰ قدم به مسیر هستهای گذاشت، اسرائیل را در ذهن داشت، اما در دهه بعدش، رقابت با ایران انگیزه اصلیاش شد. تمایل ایران به تسلیحات هستهای نیز به طریق مشابه، ابتدائا با تحریک همسایهاش رخ داد. تعادل با اسرائیل در بهترین حالت، دلیلی ثانویه بود.
امروزه، رهبران ایران بسیار از سلاحهای هستهای اسرائیل میگویند. تردیدی نیست که اینها [سلاحهای اسرائیل] امروزه نقش بیشتری در راهبرد تعادل هستهای ایران بازی میکنند، با توجه به اینکه عراق دیگر یک تهدید راهبردی برای جمهوری اسلامی نیست، از زمانی که دو دهه پیش، ایالات متحده به این کشور [عراق] حمله کرد. تسلیحات هستهای اسرائیل برای پیگیری منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه، انگیزه اصلی بودهاند. برنامه هستهای اسرائیل، ظاهرا مانع اصلی ایجاد چنین منطقهای هم هستند.
اتخاذ، پایبندی و البته به شکلی حیاتی، اعمال شرایط یک منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی مسائل گسترش تسلیحات منطقه را حل خواهد کرد. اما وقتی اسرائیل چهار دولت خاورمیانهای را میبیند، یعنی ایران، عراق، لیبی و سوریه که بهرغم امضا کردن انپیتی، برنامههای هستهای شروع میکنند، دلیل دارد که تردید داشته باشد که معاهدهها بتوانند جایگزینی برای امنیتی باشند که در داشتن توپخانه هستهای میبیند.
دیدگاه تان را بنویسید