جواد حیراننیا، کارشناس مسائل غرب آسیا:
نامه پادشاه عربستان به ایران پکیجی از مسائل منطقه است
یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: سفر آقای بنفرحان صرفا بنا بر افتتاح اماکن دیپلماتیک نبود و به نظر میرسد که ایشان حامل یک پیام مهمتر از طرف پادشاه عربستان باشد اما به دلیل آنکه جزئیات پیام مشخص نیست، میشود حدس زد که پیام به صورت یک پکیج باشد.
جواد حیراننیا، کارشناس مسائل غرب آسیا در پاسخ به این سوال که فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی بعد از ۱۷ سال به عنوان اولین مقام رسمی این کشور بعد از ۷ سال قطع ارتباط میان دو کشور به تهران سفر کرد. پیام این سفر چه بود، گفت: این سفر در نتیجه بهبود روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین صورت گرفت و هر دو وزیر خارجه خارج از هر دو کشور یکی در پکن و دیگری در کره جنوبی متعاقب روابطی که ایجاد شد، دیدار کردند.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی حیران نیا را در ادامه می خوانید:
- مسأله مهم این بود که چین به عنوان یک گارانتیکننده روابط ظاهر شد و انتظار هم میرفت با توجه به شرایطی که دو کشور را پای میز مذاکره کشاند، این روند بهبود روابط، عملیاتی شود که با بازگشایی اماکن دیپلماتیک ایران در عربستان، گام اول عملی برداشته شد و قرار است بعد از عید قربان هم اماکن دیپلماتیک عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد آغاز به کار کرده و روابط سیاسی به صورت عملی و رسمی آغاز شود.
- سفر آقای بنفرحان هم آن طور که مشخص است، صرفا بنا بر افتتاح اماکن دیپلماتیک نبود و به نظر میرسد که ایشان حامل یک پیام مهمتر از طرف پادشاه عربستان باشد اما به دلیل آنکه جزئیات پیام مشخص نیست، میشود حدس زد که پیام به صورت یک پکیج باشد.
- چراکه قبلا شاهد سفر آقای بلینکن به عربستان بودیم که در آن بحث عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل که وزیر خارجه آمریکا به صورت خیلی جدی مطرح کرده بود باشد، نکته دیگر هم سفر آقای بن سلمان به فرانسه است که در آنجا در مورد پناهندههای لبنان به شکل ویژه صحبتهایی شده بود.
- بنابراین اگر این موضوعات را کنار هم بگذاریم، طی صحبتهایی که بین آقای امیرعبداللهیان و بنفرحان رد و بدل شد، به نظر میرسد که نامه پادشاه عربستان به ایران یک پکیج منطقهای باشد.
- بحث دیگر را میتوان به موضوعات سوریه، عراق، لبنان و یمن که در واقع موضوع مهمی هم برای عربستانیها است و در دستور کار خود قرار داشتند، مرتبط دانست. نکته حائز اهمیت، بحث امنیت خلیجفارس است که سعودیها به دنبال این هستند که نوع نگاهشان نه آنکه به هم نزدیک شود، بلکه به چارچوب و سازوکاری برسند تا تنشها در منطقه خلیجفارس کاهش پیدا کند و دیگر شاهد ناامنیهایی که در ادوار قبلی دو کشور بودند، نباشند.
- به نظر میرسد این سفر در این چارچوب اهمیت دارد و مسألهای که عربستانیها بیشتر روی آن تأکید میکنند، موضوع عدم دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه است که این بحث را خیلی به صورت پررنگ مطرح میکنند. به ویژه در بیانیهای که سعودیها با چین داشتند و در صحبتهایی که بعدها انجام دادند روی این مسأله خیلی تأکید کردند و این مسأله را برجسته میکنند. به نظر میرسد این نامه شامل یک پکیج منطقهای است که حتی مسأله روابط ایران با بحرین، مصر و اردن هم به آن گره خورده است.
- مصر یکی از کشورهایی است که همواره خود را در سازوکارهای امنیتی خلیجفارس دخیل میداند و همواره بر این موضوع تأکید میکند که بخشی از امنیت خلیجفارس است. زمانی که بیانیه دمشق در دوره حافظ اسد که زمامدار سوریه بود صادر شد هم بر این موضوع تاکید داشتند که مصر در کنار سوریه به علاوه ۶ کشور شورای همکاری خلیجفارس، به عنوان تأمینکننده نیروی نظامی برای کشورهای حاشیه خلیجفارس حضور فعال خواهد داشت و خود را جزوی از سازوکارهای امنیتی منطقه میدانست و حتی امروز که آقای عبدالفتاح سیسی هم چندین و چند بار تأکید کرده که امنیت خلیجفارس، امنیت مصر است و همیشه سعی میکند خود را به امنیت خلیجفارس گره بزند که بتواند از این موقعیت، حمایت عربستان و امارات را جلب کند.
- متعاقب بهبود روابط ایران و عربستان و مطرح شدن بحث رابطه ایران و مصر، قاهره صراحتا اعلام کرد که نتایج رابطه ایران و عربستان بر نوع رابطه ایران و مصر هم تاثیر خواهد گذاشت و طبق اخباری هم که منتشر شد، کارگروهی برای هماهنگی و انجام کارهای مربوطه برای برقراری مجدد روابط ایران و مصر تشکیل شد که نشانه مثبتی است و به نظر میرسد علیرغم پیچیدگیهایی که روابط ایران و مصر دارد، ولی در نقاطی این اشتراک نظر صورت گرفته است. اما رابطه ایران و مصر هم تحتتأثیر روابط ایران و عربستان خواهد بود و هرچه روابط دو کشور به سمت بهبودی تنش پیش برود، آن رابطه هم تحتتأثیر قرار خواهد گرفت.
- مسائل اختلافی که بین دو کشور وجود دارد مسائل کلانی است و به نظر نمیرسد که در کوتاهمدت شاهد حل و فصل کامل این مسائل باشیم، اینکه طرفین حاضر شدند در این شرایط پای میز مذاکره بیایند، چندین و چند دور گفتوگو انجام دهند و نهایتا بهبود روابط با میانجیگری چین اعلام شود، نشانگر این است که در مورد یکسری مسائل توافقاتی انجام شده یا حداقل طرفین پذیرفتند گفتوگوهای جدیتری را پیش ببرند.
- به نظر میرسد موضوع یمن یکی از موضوعات کلیدی و مهم برای سعودیها است و شاید یکی از دلایل اصلی که آنها پای میز مذاکره آمدند، بحث انصارالله یمن و حمایتی است که ایران از این گروه دارد. آنها میدانند که حل و فصل مسأله یمن از کانال ایران میگذرد.
- ضمن اینکه حتی با حل شدن مسأله یمن میتوانند با کمک ایران به نظام سیاسی که باثبات بوده و تهدیدی متوجه عربستان نباشد، دست پیدا کنند. اهمیت این تصمیم برای عربستان آنجا مشخص میشود که آنها در بحث سرمایهگذاری و چشماندازی که برای روابط تجاری خود در قالب سند چشمانداز ۲۰۳۰ تعریف میکنند، حل و فصل مسأله یمن را اولویت اصلی ذکر میکنند.
- ضمن آنکه ایران هم تمایل ندارد که این برگ برنده استراتژیک را تمام و کمال از دست بدهد. به نظر میرسد در این مسأله به یک راهکار میانی خواهند رسید تا تنش در آنجا کم و آتشبسی اعلام شود و بعد از مدتی راهکار سیاسی برای نیل به ایجاد یک نظام سیاسی جدید در یمن حاصل شود.
- دو کشور در بحث امنیت خلیجفارس هم تعاریف متفاوتی دارند و به نظر نمیرسد که در کوتاهمدت بخواهیم شاهد روندهای همگراکننده خیلی شدید باشیم. با توجه به اینکه چین گارانتیکننده برقراری روابط میان دو کشور است، به نظر میرسد تنشهایی که میتواند امنیت و ثبات را تحتتأثیر قرار دهد، کاهش پیدا کند و این موضوعی است که هم عربستان و هم چین در مورد آن توجه جدی دارند.
- بنابراین به نظر نمیرسد درخصوص سایر مسائل، بحث عادیسازی روابط از دستور کار عربستان خارج شود یا ایران حمایت خود را از نیروهای مورد نظر خود در منطقه کم کند. مسائل به این صورت پیش نخواهد رفت و بیشتر جنبه تنشزدایی دارد. هرچقدر افزایش سطح روابط گام به گام پیش برود، مشخص میشود که چشمانداز روشنتری ایجاد میشود. طبق صحبتهایی که در نشست خبری دو وزیر خارجه ایران و عربستان مطرح شد، کمیتههای مختلفی برای بحث قاچاق موادمخدر، امنیت دریایی، کمیسیون مشترک اقتصادی تشکیل خواهد شد و روابط را این کمیتهها و کمیسیون پیش خواهند برد تا جایی که یک رابطه کمتنش بین دو کشور برقرار شود.
- مقامات ارشد سعودی از جمله پادشاه عربستان ابراز تمایل کردند تا آقای رئیسی سفری به عربستان داشته باشد. معمولا سفرهای اینچنینی در سطوح بالا بعد از فراهم شدن یکسری مقدمات اتفاق خواهد افتاد.
- سفر مقامات ارشد دو کشور که قطع روابط سیاسی وجود داشته و بعد از ۷ سال رابطه با میانجیگری شکل گرفته معمولا به این صورت است که در سطوح پایینتر دیدارها انجام شود تا به بعد از آنکه روابط به سطح قابل قبول رسید، آن زمان فرصتی شکل گیرد که ملاقات به سطح رئیسجمهور و پادشاه عربستان برسد.
- مذاکرات عمان بیشتر شبیه ارائه پروپوزال از طرف آمریکاییها به تیم ایران است
- تروئیکای اروپا نمیخواهد ابتکار عمل مذاکرات هستهای از دستش خارج شود
- روابط در مذاکرات هستهای با وساطت عمان انجام میشود و بخشی از مسائل مربوط به پولهای بلوکهشده نیز توسط قطر دنبال میشود. مسأله دیداری که آقای باقری در امارات با تروئیکای اروپایی داشت، ارتباط خیلی مستقیمی به مسأله گفتوگوهایی که بین برت مکگورک با آقای باقری کنی در عمان داشتند، ندارد.
- به نظر میرسد آن دیدار بیشتر از نظر این است که تروئیکای اروپایی نمیخواهد ابتکار عمل مذاکرات هستهای کامل از دستش خارج شود. مذاکرات با آن جزئیاتی که رسانههای غربی اعلام کردند، بیشتر شبیه ارائه پروپوزال از طرف آمریکاییها به تیم ایران است و اروپاییها هم نمیخواهند در مورد این موضوع به حاشیه بروند و میخواهند ابتکار عمل را داشته باشند.
- چرا عربستان نمیتواند نقش میانجیگر را در مذاکرات هستهای ایفا کند؟
- یک میانجی نسبت به یک مسأله باید موضع بیطرفی داشته باشد، در صورتی که عربستانیها در زمانی که برجام در سال ۲۰۱۵ منعقد شد، یکی از مخالفین اصلی آن بودند. همچنین یکی از کشورهایی که باعث شد ترامپ از توافق خارج شود، سعودیها بودند.
- الان هم وضعیت به همان صورت است، یعنی در نگاه کلان، مسأله هستهای یکی از دغدغههای آنان است و برای همین است که در بحث عادیسازی روابط با اسرائیل و موضوع غنیسازی بومی را مطرح کردند و این نشان میدهد که سعودیها هنوز به دنبال ایجاد توازن هستهای مقابل ایران و اسرائیل هستند.
- این نکته حائز اهمیت است که روابط بین دو کشور قطع بوده و ارتباط سیاسی با یکدیگر نداشتند و هنوز روابط سست و شکننده است. عربستان همیشه به عنوان یک کشوری در محور غرب مطرح بوده و سیاستهای او در منطقه علیه ایران بوده است.
- اما این موضوع در مورد عمان یا قطر صدق نمیکند. حتی بعد از قطع روابط سیاسی عربستان با ایران، عمان و قطر روابط خودشان را با ایران حفظ کردند و عمان همیشه در مورد موضوعات مختلف سعی کرده خود را در منطقه خاکستری قرار دهد و حتی زمانی که فشار روی او زیاد بوده سعی کرد روابط خود با ایران را حفظ کند که عربستان فاقد این شاخص و ویژگی است.
دیدگاه تان را بنویسید