فارنافرز:
همکاری آژانسهای اطلاعاتی روسیه و چین برای «تضعیف آمریکا»
نشریه فارنافرز در گزارشی کوتاه به این موضوع پرداخته که چگونه چین و روسیه از آژانسهای اطلاعاتی و امنیتی خود در راستای تضعیف ایالات متحده آمریکا استفاده میکنند.
جنگ سرد هیچگاه به پایان نرسید. حداقل این که به جرات میتوان گفت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه چنین دیدگاهی در مورد جنگ سرد دارد.
به گزارش شفقنا، فارن افرز نوشت: واضحترین نشانههایی را هم که حکایت از این میکنند که کرملین حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز به مبارزه عظیم خود علیه غرب ادامه داده است، در فعالیتهای سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی روسیه میتوان به مشاهده نشست.
آژانسهایی که عملیات و قدرت گستردهشان در جامعه جدید روسیه را درست از جایی ادامه دادند که آژانسهای اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی فعالیتشان را در آن نقطه متوقف کرده بودند.
در واقع از سال 1991 به بعد، این آژانسها یک استراتژی انتقامجویانه در راستای ایجاد عظمت و شکوه دوباره برای روسیه و واژگونی نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده آمریکا را در دستور کار قرار دادند.
جنگ پوتین در اوکراین یکی از نتایج خونین این استراتژی است.
چین نیز به نوبه خود به دنبال ایجاد تغییر در مسیر نتایج و پیامدهای جنگ سرد است.
بگذارید ماجرا را اینگونه روایت کنیم که آژانسهای جاسوسی قادر به انجام کارهایی هستند که سایر شاخههای حکومت در انجام آن ناتوانند.
یکی از مهمترین کارها در این زمینه پیگیری و اجرای یک سیاست خارجی غیرمتعهد است که آژانسهای اطلاعاتی روسیه و چین هر دو در راستای پیشبرد اهداف تجدیدنظرطلبانه خود این مسیر را پی گرفتهاند.
در واقع از حواسپرتی و عدم تمرکز ایالات متحده آمریکا برای آسیب رساندن به امنیت ملی آمریکا، تضعیف دموکراسیهای غربی و ربودن اسرار و اطلاعات علمی و فنی بیشترین استفاده ممکن را کردهاند.
سرویسهای اطلاعاتی روسیه خود را وارث مستقیم و بلافصل «کا گ ب» میدانند.
اگر چه سازمان «کا گ ب» در سال 1991 منحل شد، ولی بسیاری از افسران، و تقریباً تمامی ماموریتها، پروندهها و حتی ماموران مخفی این سازمان در کشورهای غربی یا به سرویس امنیتی جدید روسیه که اکنون به نام اف.اس.بی شناخته میشود منتقل شدند و یا به سرویس اطلاعات خارجی که تحت عنوان اس.وی.آر شناخته میشود.
به نظر میرسد که بعد از فروپاشی شوروی برای روسیه چیزی عوض نشده بود و به عبارت بهتر همه چیز به روال سابق پیش میرفت.
پوتین که در زمان جنگ سرد در شهر درسدن در آلمان شرقی مستقر بود، از نزدیک شاهد فروپاشی امپراتوری شوروی بوده است. اتفاقی که ولادیمیر پوتین بعدها آن را بزرگترین فاجعه قرن بیستم نامید.
پوتین به افتخار پلیس مخفی اولیه شوروی- که چکا نام داشت- خودش را «چکیست» مینامد و در زمان ریاستش بر سازمان امنیت جدید روسیه مجسمهای از فلیکس دزرژینسکی بنیانگذار چکا را نیز در دفتر خود نگه میداشت.
پوتین تا به همین امروز در زمان راه رفتن با شیوه حرکت مأموران مسلح سازمان امنیت حرکت میکند تا به همه بفهماند که یک مامور آموزشدیده است.
پوتین مثل بسیاری دیگر از روسها، بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز سندرم ضد آمریکایی بودن را با خود به طور مداوم و مستمر به همراه داشته و به همین دلیل هم در دهه 1990 متقاعد کردن او به این که کشورهای ناتو و به خصوص آمریکا دیدگاهی خصمانه در قبال مسکو دارند، چندان دشوار نبود.
اطلاعات اتحاد جماهیر شوروی ایالات متحده را «دشمن اصلی» مینامید- و برای امثال پوتین دشمن اصلی همیشه و در همه حال دشمن اصلی بود.
به همین دلیل هم هست که در دهه 1990 نگاه سرویسهای اطلاعاتی روسیه به ایالات متحده حتی از نگاه «کا گ ب» در سالهای آخر اتحاد جماهیر شوروی نیز خصمانهتر و تهاجمیتر بود.
به هر حال کتمان نمیتوان کرد که هیچ چیز مثل تحقیر باعث پرخاشگری و دشمنی نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید