«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
سردرگمی اسرائیل در رابطه با غزه همچنان ادامه دارد
بعد از گذشت حدود دو ماه از عملیات طوفانالاقصی، اسرائیل همچنان نمیداند با نوار غزه چه رویکردی در پیش گیرد.
سید عماد حسینی- بعد از گذشت حدود دو ماه از عملیات طوفانالاقصی، اسرائیل همچنان نمیداند با نوار غزه چه رویکردی در پیش گیرد.
در اینکه حماس و گروههای مقاومت فلسطینی راه خود را کاملاً مشخص و شفاف اعلام کردهاند و مردم غزه نیز تا حدود زیادی با آنها همراه و همنوا هستند و از مقاومت در برابر اسرائیل حمایت میکنند شکی وجود ندارد.
اما در مقابل، شاهد سردرگمی بسیار شدیدی در مراکز تصمیمگیری اسرائیل در مورد برنامههای این رژیم و سناریوهایش برای آینده غزه هستیم.
هرچند تا لحظه تهیه این نوشتار هیچ نشانی از ضعف (چه رسد به شکست) حماس در غزه دیده نمیشود، اما بررسی سناریوی اسرائیل برای آینده غزه بعد از اشغال کامل منطقه و بیرون کردن حماس از آنجا هم میتواند جنبههای دیگری از ضعف و انفعال اسرائیل را بعد از طوفانالاقصی و شاید مدتها قبل از آن بازتاب دهد.
به اعتقاد اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران، اسرائیل شاید آخرین طرفی باشد که بتواند برای آینده نوار غزه سناریوهای واقعی ترسیم کند، و همانطور که در شکست دادن حماس، بازپسگیری اسرای اسرائیلی از طریق عملیات جنگی و کوچاندن اجباری فلسطینیان غزه به داخل مرزهای مصر شکست خورده، سناریوهایش درباره غزه بعد از حماس نیز همانند اهداف نامبرده بیشتر جنبه تخیلی دارند و به واقعیت هم نزدیک نیستند.
فارغ از مساله نحوه اداره خدماتی و امنیتی نوار غزه، در صورت کنترل رژیم صهیونیستی بر غزه، این سوال پیش میآید که قرار است اسرائیل به چه طرف یا طرفهایی برای جایگزینی حماس در نوار غزه اعتماد کند، بهویژه که این منطقه هماکنون در ابعاد اقتصادی، سیاسی، نظامی و راهبردی در قبضه حماس بوده و تجزیه این اختیارات و تفویض آن به طرفهای مختلف نیز امکانپذیر نیست.
در اینکه تشکیلات خودگردان در قد و قواره چنین امری نیست شکی وجود ندارد، اسرائیل هم خود نمیخواهد یا به تعبیری ظرفیت و توانمندی رودررو شدن با دو میلیون و اندی فلسطینی- که همگی به نحوی به دنبال خونخواهی از اسرائیلیها هستند- را حتی بعد از سرکوب فرضی حماس هم نخواهد داشت.
واگذاری این منطقه به چند کشور سازشکار عرب بهویژه امارات متحده، اردن، مصر و احتمالاً عربستان سعودی نیز به نوبه خود میتواند تبعات منطقهای و بینالمللی شدیدی نه تنها برای اسرائیل بلکه برای این کشورها هم در پی داشته باشد و از سویی قطعاً سهمخواهی حتمی ترکیه و قطر در این امر را به همراه خواهد داشت.
امروز اسرائیل نه تنها با معضل بزرگ ناتوانی در پیروزی بر حماس مواجه است، بلکه حتی در صورت عبور از این چالش بزرگ باز با چالش بزرگتر نحوه تعامل و مدیریت پرتراکمترین منطقه جهان از لحاظ جمعیتی نیز مواجه خواهد شد؛ و شاید آنجا جنگ واقعی علیه اسرائیل آغاز شود.
دیدگاه تان را بنویسید