خسرو معتضد:
سیدحسن تقیزاده با کمک نواب تیمورتاش را به زمین زد
خسرو معتضد، مورخ گفت: شاهکار سیدحسن تقی زاده اعترافش در مجلس شانزدهم بود که من آلت فعل در امضای قرارداد 1933 بودم. مصدق براساس حرف تقیزاده در دادگاه لاهه نفت را ملی کرد.
اعتمادآنلاین| سید حسن تقیزاده سیاستمداری پیچیدهای است که در طول حیاتش رفتار های متناقض بسیاری داشت. او طلبه روحانی زادهای بود که از کسوت روحانیت خارج شد و مدعی شد از سر تا پا باید فرنگی شویم هرچند در آخر حیات نیز این شعار را اشتباه دانست. به حج رفت و وصیت کرد او را در کربلا دفن کنند. او مشروطه طلب افراطی بود که بعد ها طرفدار استبداد رضاخانی شد تا جایی که در مذاکره برای انعقاد قرارداد جدید (قرارداد 1933) نقش داشت و بعد تقیزاده تمدید قرارداد را اشتباه بزرگ رضاشاه دانسته و خود را در این ماجرا نه موجد، نه مبتکر، نه عاقد، بلکه به عبارت خودش «آلت فعل» دانست.
برای فهم سید حسن تقیزاده با خسرو معتضد به گفتوگو پرداختیم که نظرش نسبت به گذشته درباره تقیزاده تغییر یافت وی که قبلا در کتابی او را مرد مرموز میخوانده است امروز نکات مثبت و منفی این سیاستمدار را بیان کرده است.
با نگاه کلی نقش سید حسن تقیزاده در تاریخ ایران را چگونه بررسی میکنید.
ـ نقاط مثبت و منقی در زندگی سید حسن تقیزاده مانند بسیاری از رجال ایران زیاد است. از جمله نکات مثبت زندگی تقیزاده این است که عمری را در اروپا گذرانده اما به عبث نگذرانده است. 6 تا 7 زبان خارجی را آموخت اما متأسفانه ما عادت کردیم جهان را سیاه یا سفید ببینیم.
نخستین نقدی که به تقیزاده میشود، این است که چرا به سفارت انگلیس پناه برده است.
اگر همین الان به شما بگویند که یک پادشاه دیوانه قصد دارد شما را بکشد. شما چه کار میکنید؟ حتما یا فرار میکنید و یا به جایی پناهنده میشوید. این به نظر من نقطه ضعف نیست.
اگر اینگونه است چرا آیتالله شیخ فضلالله نوری فرار نکرد و به سفارت خانه پناهنده نشد؟
ـ نخست، آیتالله شیخ فضلالله مخالف مشروطه بود و مشروعه بود. دوم، نباید مقام این دو را با همدیگر مقایسه کنید.شیخ آدم بسیار سالخورده و محترمی بود. اما تقیزاده طلبه جوانی بود که تازه وارد سیاست شده بود. نباید تقیزاده را با آیتالله شیخ فضلالله نوری مقایسه کرد.
محمد علی شاه دیوانه بوده و به همه سوظن داشت. بعداز تبعید به روسیه به ایران لشکرکشی کرد و در نهایت با افتضاح و سرافکندگی شکست خورد و اخراج شد.
در حالیها که خیلیها به سفارت انگلستان، روسیه، عثمانی و فرانسه پناهنده شدند و دولت عثمانی خیلیها را پس داده است.
زمانی که انسان با آدم بیمنطق روبهرو است که یا شکم مخالفان را پاره یا خفه میکرد، بنابراین به نظر من پناهنده شدن به سفارت انگلیس نقطه ضعف محسوب نمیشود.
دومین نقطه ضعف تقیزاده انگلوفین بودن تقیزاده است. مرعوب و مجذوب انگلستان بود. به همین دلیل در مواجهه با انگلستان ملاحظات بسیاری داشت.
سومین نکته منفی شخصیت تقیزاده این بود که در رفتار و عملکردش خلقیات ایرانیها را در نظر نمیگرفت. معتقد بود که ایرانی باید از سر تا پا باید فرنگی شود.
فرنگی شدن کامل ایرانیان از نکاتی است که من صدردصد با آن مخالف هستم. این عقیده که هر کاری که غربی میکند مثبت است درست نیست ما ملتی با سابقه و فرهنگ غنی هستیم. این که امروز همجنسگرایی در اروپا و امریکا با شادی پذیرفته میشود به هیچ وجه مناسب با فرهنگ ما نیست.
مسئله دیگر تقیزاده دورویی وی است؛ هر زمانی بسته به میل صاحبمنصان آن دوره صحبت میکرد. در زمان رضا شاه آنگونه مجذوب رضا شاه شده بود که در نهایت بیشرمی در مجلس پانزدهم میگوید که من آلت فعل بیشتر نبودم رضاخان هر کاری که میکردند فعال مایشاء بودند. اگر من این کار نمی کردم. کس دیگر میکرد. اما اینگونه نبود میتوانست هر آنچه شاه میگفت را اجرا نکند. در همان زمان خیلیها این کار را کردند و رفتند خانه نشستند.
خود تقیزاده میگفت مصدق دارای مکنت بود اما من چون مکنت و مال فروان نداشتم برای اینکه زندگی روزمره من بگذرد مجبور بودم همیشه کارمند دولت باشم.
ـ البته تا حدودی درست است. تقیزاده مکنت و مال و ثروت مصدق را نداشت ولی این امر دلیلی برای عدم استعفا از دولت نمیتوانست باشد. به این دلیل که تقیزاده انسان دانشمندی بود. مترجم و اهل زبان بود و میتوانست در خانه بنشیند و ترجمه کند و کتاب بنویسد و از علمش بهره ببرد.
یکی از کارهای بد تقیزاده این بود که درباره قراداد 1933 سکوت اختیار کرد و گناه را به گردن فرمانروای وقت گذاشت که این روش در کشور ما متاسفانه عادت بدی شده است که همه مسولیتها را بر عهده زمامدار وقت میگذارند.
یعنی همه به عنوان اینکه زمامدار وقت هر چه بگوید درست است از زمامدار وقت بتی میسازند که بعدها برای زمادار نیز مشکل ایجاد میشود.
بسیاری از مردم ایران دوست دارند در سایه باشند. مسولیت نپذیرند که هم خیانت به زمامدار وقت است و هم کشور. حتی زمانی که رضا شاه در قدرت بود برخی از رضا خان بتی ساختند و گفتند اجداد رضا شاه جز اسپهپدان است.
یکی از نقاط مثبت سید حسن تقیزاده صریحالهجه بودن وی است. در آن زمان در مجله تعلیم و تربیت مقاله نوشته است به لغتهایی که فرهنگستان درست کرد حمله کرد.
از بسیاری لغتهای فرهنگستان تمجید و از بسیاری واژگان دیگر، انتقاد سختی کرده است. نسبت به اعضای فرهنگستان زبان انتقاد داشتد و انتقادش از این نظر بود که اعضای آن بیشتر از آنکه اهل سخن و ادبیات باشند نظامی بودند.
به خاطر همین انتقاد مغضوب شد و از ایران رفت چون فرد دانشمندی بود نخست به انگلستان رفت و مدتی نیز به برلین رفت. در مدتی که در برلین بود مجله کاوه را منتشر میکرد و از جنایات و تعدیات روسیه بسیار سخن گفته است. زمانی پی به اهمیت این موضوع می برید که متوجه میشوید نشریهای که در آلمان منتشر شد به وسیله قاطر به ایران میآمد و در ایران توزیع می شد.
از دیگر عیبهای سید حسن تقیزاده جاهطلبی و رفاهطلبی او بود در زمان جنگ جهانی اول انگلستان، ایران را تصرف میکند. بنا به فشار وزارت امور خارجه انگلیس سفیر ایران در انگلستان میشود. به محض اینکه سفیر شد دو دستگاه خودرو میخرد یکی را برای ییلاق و دیگری برای امور رسمی و به نظر من این رفتار تقی زاده درست نیست نباید انسان تا این اندازه به فکر رفاه خودش باشد.
بزرگترین خدمت سید حسن تقیزاده سخنرانی در مجلس پانزدهم بود درسال 1327 بود اگر در مجلس تحت فشار کسانی مانند حائریزاده، مظفر بقایی و اسکندری در مورد قرارداد دارسی صحبت نمیکرد و آن سخن عجیب را نمیگفت که من فقط آلت فعل بودم مطمئن باشید محمد مصدق نمیتوانست دعوی خود را در مورد نفت به دادگاه لاهه بقبولاند.
وی در آن نطق به راحتی گفت رضا شاه به اتاقی رفت و از اتاق بیرون آمد دستور داد قرارداد را امضا کنید. البته تاریخ میگوید 3 میلیون لیره رد و بدل شد و همچنین 12 هزار لیره املاک رضا شاه را در کرمانشاه اجاره کردند.
از ویژگیهای منفی تقیزاده کینه توزی این آدم بود و سید حسن تقیزاده با کمک نواب تیمورتاش را به زمین زد ولی فکر نکنید تیمور تاش آدم خیلی مشارالیه بود اما این آدم بسیار کینهتوز بود.
بعد از اینکه از انگلستان به ایران آمد روزنامههای آن زمان به تمجید از تقیزاده برخواستند. که تقیزاده یکی از بزرگان مشروطه است. قصد دارد به ایران خدمت کند و از دیگر کارهای مهم تقیزاده استعداد یابی بود و افرادی مانند عباس زریاب خویی را کشف کرد.
اولین کسی که نسبت به سپهبد بختیار انتقاد کرد و گفت سازمان امنیت را نسازید تقیزاده بود. در زمان مصدق نامههایی به مکی نوشته و از مظلومیت خودش گفت و تشکر کرد که شما در مجلس از من دفاع کردید این درحالی است که همه نمایندگان او را عامل انگلیس میدانستند.
از دیگر نقاط ضعف این است که فراماسون شد. بسیار باسواد بود. خدمات زیادی در مورد فرهنگ ایران کرد واقعا ما رجالی به این باسوادی نداشتیم در مورد تقویم و دانش ریاضی در ایران مقاله نوشت. من از نظر علمی به او خیلی علاقه دارم. اولین کسی بود که کاغذ اخبار میرزا صالح شیرازی را پیدا و ثابت کرد قبل از وقایعاتفاقیه ایران روزنامه داشته است.
از نظر سیاسی رفتارش را نمیپسندم ولی متاسفانه در ایران خیلیها اینگونه بودند. شما اگر کتاب مرا بخوانید درست حرف های من در کتاب با الان این حرف را زدم مغایر است.
برای اینکه 20 سال پیش آن کتاب را نوشتم کتاب تقیزاده را نخوانده بودم. من در آن کتاب همیشه نوشته بودم که آدم مرموزی است.بیشتر نقاط ضعف و منفی را بیان کردم ولی سنگ عوض میشود چه برسد به آدم،
حتی آقای حجتالاسلام منذر گفته بود که تقیزاده عاقبت به خیر شد؟
ـ ای کاش رجال ایران در دوران شاه مانند مانند تقی زاده بودند. حداقل چهار کلمه حرف می زدند. تقیزاده خیلی جاه طلب بود و خیلی خودش را دوست داشت. مثلا دوره مجلس شورای ملی را چهار سال کرده بود. همینطور دوره سنا را که مصدق 2 سال کرده بود دوباره به چهار سال برگردادند.
شجاعت مخصوص به خود داشت چند بار با شاه درگیر شد. شاه آرزو می کرد او ریاست مجلس را در اختیار بگیرد. وقتی زندگی تقیزاده را بررسی میکنید می بینید میرود با بهاالله دیدار می کند من این کار او را نپسندیدم. با همه جور آدمها میجوشید. در تاریخ ایران پر از آدمهایی است که به قول لطفالله ترقی بیخاصیت بودند منتها میگفت این میز من هم خیلی میز قشنگی است ولی بیخاصیت است.
هیچ کاری نکردی ولی جنت مکانی هستی تقیزاده گهگاه در مقابل دیگران حتی شاه ایستادگی میکرد. شاهکار تقیزاده اعترافش در مجلس شانزدهم بود. مصدق براساس حرف تقیزاده در دادگاه لاهه نفت را ملی کرد.
منبع: فارس
دیدگاه تان را بنویسید