کد خبر: 166276
|
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ ۱۷:۴۰:۰۰
| |

خلیل ملکی؛ سوسیالیست تنها

یخشی از مقاله «در پیشگاه سرنوشت یا در مقابل تاریخ؟» نوشته خلیل ملکی از رهبران جداشده حزب توده و تشکیل‌دهنده جبهه ملی اول را مرور می‌کنیم.

خلیل ملکی؛ سوسیالیست تنها
کد خبر: 166276
|
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ ۱۷:۴۰:۰۰

اعتمادآنلاین| «در پیشگاه سرنوشت یا در مقابل تاریخ؟»؛ عنوان یک مقاله‌ است و در زمانی نوشته شد که آن‌ها «مشغول ساختن تاریخ» بودند گرچه دچار «سرنوشت» شدند.

31616 (شماره فرمانداری نظامی تهران) این پنج رقم و شاید پنج رقم دیگر مشابه آن بود که برای خلیل ملکی تجسم ساختن تاریخ و در عین حال دچار شدن به سرنوشت است. اولین آن آخرین تلفن او به فرماندار نظامی وقت، سرهنگ اشرفی، در ساعت یازده و نیم روز 28 مرداد 1332 بود.

به او گفت که «از قرار معلوم شما افسران قابل اعتماد در اختیار ندارید»؛ فرماندار نظامی حرف او را برید و یا یک جمله کوتاه ولی پرمعنی صحبت را خاتمه داد و گوشی را گذاشت: «من دیگر به هیچ کس اعتماد ندارم.» این جمله مایوس‌کننده را به منزله سرنوشت، که بار دیگر به در می‌کوفت، تلقی کرد. صبح زود یکی از روزهای اواسط شهریور بود که باز با‌‌ همان شماره تماس گرفت و گفت: «امروز ظهر خود را به فرمانداری معرفی خواهم کرد.» در جواب شنید: «چرا حالا خود را معرفی نمی‌کنید؟»

او مصدق را چنین می‌ستود: «فرزندان ما در آخر قرن بیستم نام مصدق را در سرفصل تاریخ نوین ایران در رأس نهضت‌های ملی خاورمیانه و آسیا خواهند خواند.» و معتقد بود «فقط خیانتکاران و یا مجنونین سیاسی می‌توانند دکتر مصدق را تضعیف کنند.» تاکید داشت که «از دکتر مصدق تا آخرین نفس پشتیبانی می‌کنیم.»

اما این موجب نشد که علاوه بر لازم دانستن «پشتیبانی از دولت دکتر مصدق با پیروزی نهایی بر هر ایرانی وطن‌پرست»، انتقادات و تذکرات خود را بیان نکند.

در پنج جلد مقالات خلیل ملکی، آنچه به خوبی توانسته سیمای فکری این روشنفکر تنها را در سال‌های آخر عمر نشان دهد، نامه سرگشاده او به علی امینی، نخست‌وزیر وقت در 18 مرداد 1340 است.

او در این نامه بزرگترین خطری که کشور را تهدید می‌کرد، نه امپریالیسم غرب می‌دانست و نه توسعه‌طلبی شوروی و نه عمال داخلی آن‌ها؛ حتی ارتجاع داخلی را هم بزرگترین خطر نمی‌دانست، بلکه می‌نویسد: «خطری که از همه این‌ها بالاتر است، این است که در کشور ما و در نهضت ملی ما یک رهبری که دارای سجایای اخلاقی لازم برای راهنمایی ملت برای تجهیز نیروی آن‌ها، برای نشان دادن راه صحیحی که باید در آن راه و برای هدفی مشخص پیش بروند، وجود ندارد…فقدان این نوع رهبری، بزرگترین نقص ملی ما و بزرگترین خطر برای استقلال و تمامیت ارضی ایران است.»

منبع: تاریخ ایرانی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها