مجلس به توپ بسته شد
در روز 2 تیر 1287 ساختمان مجلس شورای ملی توسط قزاقان مسلح روس به فرماندهی کلنل لیاخوف با توپخانه هدف حمله قرار گرفت و آسیب دید.
اعتمادآنلاین| عمر مجلس اول کمتر از دو سال بود و بیشتر وقت آن صرف حل و فصل اختلافات جزیی شد. پایان آن نیز ثمرهای خوش برای هیچ یک از گروههای درگیر و مردم به همراه نداشت. بدگمانیها، تهمتزدنها، سوء رفتارها و... از زمان صدور فرمان مشروطه تا به توپ بستن مجلس همه راههای مسالمتآمیز رسیدن به تفاهم را به مرور مسدود کرد.
این حادثه در دومین سال سلطنت محمدعلی شاه قاجار و در شرایطی که مجلس شورای ملی اولین دوره تجربه قانونگذاری را پشت سر میگذاشت، اتفاق افتاد. حادثه به توپ بستن مجلس که از خشنترین مقاطع حوادث عصر مشروطه بود، نقطه اوج درگیری نظام استبدادی قاجار با مردم بود. این حادثه در دومین هفته رییسالوزرایی میرزا احمدخان مشیرالسلطنه و در شرایطی که محمدعلی شاه با راهنمایی نظامیان روس نقاط مختلف تهران را به ستاد عملیاتی خود علیه مشروطهخواهان تبدیل کرده بود، رخ داد.
محمدعلی شاه که از زمان مرگ پدرش (مظفرالدین شاه) مایل به هیچ گونه سازش و مماشات با رهبران نهضت مشروطه نبود، عملاً روبروی مردم، مشروطهخواهان و نمایندگان مجلس قرار گرفت.
محمدعلی شاه برخلاف تظاهری که در عهد صدارت عینالدوله به علاقهمندی به مشروطه داشت، از همان آغاز سلطنت به مخالفت با مجلس پرداخت. در مراسم تاجگذاری خویش مجلسیان را دعوت نکرد؛ وزراء خود را هم به مخالفت و بیاعتنایی به مجلس تکلیف یا تشویق کرد. اساس دارالشوری و عدالتخانه دچار تزلزل شد، با این حال تاسیس انجمنهای ایالتی و ولایتی در تهران و سراسر کشور در سال 1324 تدریجا موجب رفع تزلزل از مجلس شد و غوغایی که در دفاع از مشروطه در تبریز بر پا شد، درباریان را از ادامه مخالفت با مجلس ترساند. شاه هم ناچار دستخطی مبنی بر تایید و قبول مشروطیت صادر کرد. بالاخره مجلس نیز متمم قانون اساسی را در 107 ماده که در واقع تکملهٔ اساس مشروطیت بود تهیه و تصویب نمود و بدین گونه اصل تفکیک قوای سهگانه مملکت که تاسیس عدالتخانه بدون آن غیرممکن یا بیفایده بود، به وسیله مجلس اول به تصویب رسید.
بر اثر اقدامات مجلس ملوکالطوایفی برافتاد، مستمریهای گزاف و بیقاعده شاهزادگان و اعیان قطع شد. مجلس بودجه کشور را اصلاح و تعدیل کرد، بانک ملی به وجود آورد، مستمریهای نزدیکان شاه را محدود کرد و حتی برای خود شاه مستمری متناسب تعیین کرد. این کار خشم و مخالفت شاه را نسبت به مجلس شدیدتر کرد. در اسفند 1286 گروهی با کمین در مسیر حرکت شاه و پرتاب بمب به سوی اتومبیلش موجب تعمیق و تشدید اختلافات شدند. شاه از ترس اتفاقی مشابه خود را در قصرش محبوس کرد و بدگمانیاش افزون شد. مجلس به جای رفع بدگمانیهای شاه با سنگاندازی در راه دستگیری سوءقصدکنندگان فضا را مسمومتر کرد. محمدعلی شاه خواهان دستگیری بمباندازها بود. او در دستخطی به مجلس از بیعملی آنها در دستگیری مقصرین شکایت کرد. در چنین شرایطی انجمنها به صورت علنی اعضایشان را مسلح کرده، به آنها مشق نظامی میدادند که از سویی دیگر فشار بیشتری بر شاه وارد میکردند.
در 11 خرداد 87 گروهی به سرکردگی علاءالدوله در خانه عضدالملک گرد آمدند و خواهان تبعید شش نفر از درباریان از جمله حسین پاشاخان امیر بهادر شدند. محمدعلی شاه ناچار با برکناری و تبعید آنها موافقت کرد. او که مدت زیادی از ترورش نگذشته بود، تبعید امیر بهادر (رییس کشیکخانه) را، که مسئول حفظ جان شاه بود حمل بر نقشهای دیگر برای ترور خود کرد. چند روز قبل از عزیمت شاه به باغشاه اعلاناتی به دیوارها چسباندند به این مضمون که به شاه امر شده بود در تمام مدت جلسات مجلس از شهر خارج نشود. روز 14 خرداد درهای قصر باز شد. عدهای سرباز سیلاخوری با هیاهو بیرون آمدند. شاه با کالسکهاش که در محاصره قزاقها بود چهار نعل خارج شد و به باغشاه رفت. این طرز حرکت موجی از نگرانی در شهر ایجاد کرد. متعاقب آن بازارها تعطیل شد.
محمدعلی شاه پس از استقرار در باغشاه در نامهای به مجلس اظهار داشت برای استراحت از شهر خارج شده است و جای نگرانی نیست. مجلس در نامه شدیداللحنی به او جواب داد خروج ناگهانی شاه خلاف اراده ملت و تهدید آزادی و امنیت است. از همان هنگام اعضای مسلح انجمنها به مجلس رفتند و در مجلس و مسجد سپهسالار سنگر گرفتند. محمدعلی شاه عضدالملک را همراه عدهای دیگر از رجال به باغشاه احضار کرد و هنگام خروج آنها جلالالدوله، علاءالدوله و سردار منصور را توقیف کرد و دستور تبعید آنها را داد. بعد از استقرار شاه در باغشاه در حالی که وی هنوز مدعی بود به قانون اساسی ملتزم است و خواهان رسیدن به توافق با مجلس شورا بود، از تبریز، رشت، قزوین و شیراز انجمنها تلگرافهایی مخابره کردند و خواهان خلع محمدعلی شاه از سلطنت شدند. شاه در 18 خرداد در پیامی مکتوب به مجلس اعلام کرد که آزادی ملت را محترم میشمارد و برای حفظ نظم و امنیت، بعضی از مفسدین را گرفتار کرده و بعضی دیگر را دستگیر خواهد کرد. در بازارها جار زدند که هر کسی دکانش را ببندد آن را غارت خواهند کرد.
در 21 خرداد شاه از مجلس خواست 11 نفر را تبعید کند، قانون مطبوعات را جاری سازد، نظامنامهای برای انجمنها تدوین شود که آنها را از مداخله در امور اجرایی منع کند و حمل اسلحه ممنوع شود. مجلس به شاه پاسخ داد که تبعید اشخاص قبل از محاکمه و ثبوت جرم خلاف قانون اساسی است. منع حمل اسلحه هم بعد از برقراری امنیت اشکالی ندارد و با سایر مطالبات شاه موافقت کرد. مجلس تبعید اشخاص را بدون محاکمه، خلاف قانون اساسی اعلام میکند، در حالی که چند روز قبل از آن شاه را برای تبعید اطرافیانش بدون محاکمه تحت فشار گذاشته بود.
راههای توافق هر چه بیشتر مسدود میشد. انجمنهای مسلح اطراف مجلس را گرفته و شاه را به خلع از سلطنت تهدید میکردند. تبریز و شیراز مدعی شدند که اردویی نظامی را عازم تهران خواهند کرد تا شاه را معزول کنند. محمدعلی شاه در تهران حکومت نظامی اعلام کرد و قزاقها مردم مسلح را خلع سلاح کردند. شاه تهدید کرد که اگر انجمنها اطراف مجلس را تخلیه نکنند، مجلس را به توپ خواهد بست. نمایندگان مجلس از انجمنها خواستند از اطراف مجلس پراکنده شوند. حدود 180 انجمن به طور ناگهانی به تحصن خود در مدرسه سپهسالار خاتمه داده و متفرق شدند. 25 خرداد چهار عراده توپ از میدان توپخانه به باغشاه منتقل شد. در همین روز میرزا سلیمانخان، مدیر انجمن برادران قزوین را به جرم دادن تفنگ به مجلس شورا دستگیر و به باغشاه بردند. در شهر شایع شد مجاهدین قزوین و رشت عازم تهران هستند. مجلس در 29 خرداد از اعضاء انجمنها خواست بدون سلاح در مدرسه سپهسالار جمع شوند. خبرنگار تایمز همان روز گزارش داد که هزار نفر نیروی مسلح ملی اطراف مجلس جمع شدهاند و اعلانات هیجانآمیز منتشر ساخته و رفتار شاه را تقبیح و تکذیب کردهاند.
روز 31 خرداد قزاقها در گرفتن اسلحه از مردم جدیت بیشتری به خرج دادند. مجلس تهدید کرد که اگر تا فردا اوضاع اصلاح نشود مجلس عالی تشکیل خواهیم داد و تکلیف مردم را روشن میکنیم. مجلس همچنین در تلگرافی به انجمنهای ولایات خواست که اگر قشون دولتی بخواهد به هر جا حرکت کند، ممانعت کنند و مالیات نپردازند. اول تیر شاه وزراء را به مجلس فرستاد و خواهان تسلیم اشخاصی شد که متهم به ایجاد هرج و مرج بودند، اما مجلس وزراء را به باد حمله گرفت و خواهان استعفای آنها شد. روز دوم تیر قزاقها به فرماندهی کلنل لیاخوف، مجلس و مدرسه سپهسالار را محاصره کردند. در این روز اعضای انجمنها که در مسجد سپهسالار و خانه ظلالسلطان سنگر گرفته بودند، به دستور آیتالله سیدعبدالله بهبهانی به سوی نیروی قزاق تیراندازی کردند و تعدادی از آنها را به قتل رساندند. در مراحل اول قزاقها تیر هوایی یا مشقی شلیک کردند، آنها اجازه تیراندازی نداشتند. قزاقها چند توپ باروتی بدون گلوله شلیک میکنند. انجمنها تیراندازی را شدت میدهند و به سمت قزاقها بمب هم پرتاب میکنند و باز هم عدهای دیگر از آنها را میکشند.
سرانجام به قزاقها دستور شلیک داده میشود. آنها با توپ به خانه ظلالسلطان که مقر اصلی انجمن آذربایجان است حمله میکنند و مجاهدین را فراری میدهند. به سرعت اوضاع به نفع اردوی محمدعلی شاه تغییر میکند. اعضای انجمنها و نمایندگان مجلس میگریزند و قزاقها مجلس و مسجد سپهسالار را تصرف میکنند. این درگیری که در ساعات ظهر فروکش کرد، 300 کشته و 500 زخمی به جای گذاشت. عده زیادی دستگیر و به باغشاه اعزام میشوند از جمله آیتالله طباطبایی و آیتالله بهبهانی که به شکلی موهن دستگیر میشوند، اما پس از رسیدن به باغشاه، محمدعلی شاه موقعیت مناسبی برای آنها فراهم میکند. عدهای دیگر از وکلای مجلس منجمله تقیزاده به سفارت انگلستان پناهنده میشوند. عدهای مثل میرزا ابراهیم آقا وکیل تبریزی مقتول شدند و بعضی مثل میرزا جهانگیرخان شیرازی مدیر جریده معروف صور اسرافیل و ملکالمتکلمین واعظ معروف مشروطهخواه گرفتار شدند و به امر شاه در باغ شاه به قتل رسیدند.
حادثه دوم تیر سبب انحلال مجلس اول و به هم ریختن اوضاع تهران شد، ولی قیامهایی در تبریز، گیلان، اصفهان، مشهد و نقاط دیگر رخ داد. با این همه، استبداد صغیر دوامی نداشت و در کمتر از یک سال عمر حکومت محمدعلی شاه قاجار به پایان رسید. روز 25 تیر 1288 تهران به تصرف مخالفان محمدعلی شاه درآمد و در پی این واقعه شاه به اتفاق اعضای خانواده و صدها قزاق مسلح به باغ سفارت روسیه در زرگنده پناهنده شد و شورای 22 نفرهای که بعدها تشکیل شد، محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کرد.
منبع: تاریخ ایرانی
دیدگاه تان را بنویسید