موضع دولت دکتر محمد مصدق در برابر رژیم اشغالگر قدس
دولت مصدق روز 15 تیرماه 1330 این اقدام را عملی کرده بود ولی این کار رسانهای نشده بود. دولت از مجلس تقاضا کرده بود که این به رسمیت نشناختن اسراییل را مصوب کند.

اعتمادآنلاین| با کنار رفتن دولت حسینعلاء در اردیبهشت 1330، مصدق روی کارآمد. دولت وی با انگلیسیها بر سر ملی کردن نفت درگیر بود. انگلیس ومتفقین سرمست از پیروزی در جنگ جهانی دوم به تقسیم جهان میان خود و غارت منابع آنها مشغول بودند. معروف بود به دولت انگلیس میگفتند کشوری که آفتاب در سرزمینش غروب نمیکند. چون کشورهای مستعمرهاش آنقدر گسترده بود که اگر درجایی غروب میشد درنقطهای دیگر آفتاب سرمیزد.
ایران ما به خاطر داشتن منابع عظیم نفت از این غارت مصون نمانده بود. شرکت نفت ایران و انگلیس گرچه به ظاهر فقط امتیاز نفت جنوب را داشت اما در تمام امور کشور دخالت وحکومت میکرد. بنابراین با چنین قدرتی درافتادن کار سادهای نبود. موج بیداری و بیزاری ملتها از استعمارگران نیزآغازشده بود، لذا قدرتهای استعماری نگران گسترش این مبارزات بودند و برای سرکوب آنها چارهاندیشی میکردند. پروژههای دراز مدت و پیچیدهای برای مهار موج آزادیخواهی و استقلال طلبی ملل تحت استعمار در حال اجرا بود. تشکیل دولت اسراییل که پس از جنگ جهانی اول کلید خورده بود، همچنان در دستور کار آنها بود و برای تثبیت و تقویت آن تلاش میکردند.
هدف این بود که اکثریت کشورهای دنیا در سازمان ملل این دولت ساختگی را به رسمیت بشناسند و مبارزات ملت فلسطین به انزوا کشیده شود. مردم ایران از ابتدا با این پدیده مخالف بودند و در پیوند با کشورهای عرب و مسلمان از مبارزات مردم آواره فلسطین حمایت میکردند اما دولتمردان که برخاسته از مردم نبودند، ساز دیگری میزدند.
دفاع قوام از حق ملت فلسطین
دولتهای مختلفی که پس از شهریور1320 سرکارآمدند هر کدام بنا به مصالحی مواضع مختلفی در برابر این مساله اتخاذ کردند. مثلا دولت قوام که نیاز به پشتیبانی مردم و روحانیون داشت، اسراییل را محکوم و از حق ملت فلسطین دفاع کرد. اما دولت ساعد (محمد ساعد مراغهای) با نظر مساعد شاه، در سال 1328 به صورت دوفاکتو اسراییل را به رسمیت شناخت و در آن کشور کنسولگری دایر کرد. گرچه برخی نمایندگان مجلس با این اقدام دولت مخالفت کردند اما دولت با ترفندهای مختلف این امر را توجیه کرد و بر موضع خود اصرار ورزید.
دولتهای بعد از وی نیز همین سیاست را ادامه دادند. تا اینکه دکتر مصدق برای اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت سر کار آمد. انتظار اصلی مردم در آن مقطع نیز همین خلع ید از شرکت نفت انگلیس بود. کاری سترگ که عواقب و نتایج سنگینی در پی داشت.
اعلام قطع روابط ایران با رژیم صهیونیستی
امروز نیز همه مصدق را با ملی کردن نفت میشناسند. اما او در دو سالی که فرصت زمامداری یافت اقدامات زیادی انجام داده که در پرتو مساله نفت کمتر مورد توجه قرارگرفته است. مثل تشکیل شوراهای روستایی و قانون 20 درصد، اصلاح قانون انتخابات، مساله شرکت زنان در انتخابات، بازگرداندن سلطنت مطلقه به سلطنت مشروطه، آزادی مطبوعات و... که هر کدام نیاز به توضیح خاص خود دارد. اما درمیان این اقدامات برخورد دولت مصدق با مساله اسراییل که در همان ابتدای روی کارآمدن به وقوع پیوسته بیشتر از یاد رفته است.
دکتر مصدق، باقر کاظمی را به وزارت خارجه منصوب کرده بود. کاظمی در دولتهای پیشین نیز مشارکت داشت. او در سال 1312 در کابینه دوم فروغی وزیرخارجه شد که در دولت بعدی کابینه محمود جم نیز همین پست را ادامه داد. بعد از سقوط رضاشاه نیز در کابینههای مختلف مثل محمدعلی فروغی و احمد قوام، پست وزارت را به تناوب در وزارت کشور، بهداری و دارایی برعهده گرفت. در کابینه ساعد نیز که اسراییل به رسمیت شناخته شد، او مدتی وزیر فرهنگ بود. اما نکته مهم، تحولی است که با این سوابق دردوره مصدق پیداکرد. دکترمصدق وی را به سمت وزیرخارجه برگزید و بعد وی نایب نخست وزیر و مدتی وزیر دارایی شد.
دو ماه بیشتراز روی کارآمدن مصدق نگذشته بود که وزیرخارجه او اعلام کرد کنسولگری ایران در اسراییل را تعطیل کرده و موضع دولتهای قبلی مبنی بر به رسمیت شناختن اسراییل را پس گرفته است.
موضع مجلس ملی در مورد قطع رابطه ایران با رژیم صهیونیستی
دولت مصدق روز 15 تیرماه 1330 این اقدام را عملی کرده بود ولی این کار رسانهای نشده بود. دولت از مجلس تقاضا کرده بود که این به رسمیت نشناختن اسراییل را مصوب کند. فردای آن روز در جلسه مجلس شورای ملی (16تیر1330) شوشتری که یکی از نمایندگان بود گفت: «میخواستم تذکر بدهم که دولت اسراییل که به رسمیت شناختن او را هیچوقت مجلس تصدیق نکرده بود و حالا که این به رسمیت نشناختن از طرف مجلس شورای ملی امر شده است، این امر عبث و بیهودهای که آنجا تشکیل کنسولگری شده بود و حالا الغا شده است. این نظر و منظور ملت مسلم ایران و مجلسین ایران است و هیچوقت ما دولت اسراییل را که اینها بدبختی برای عالم اسلام و دول عربی تهیه کردهاند به رسمیت نشناخته و نخواهیم شناخت». نمایندگان با ذکرصحیح است سخنان وی را تایید میکنند.
نماینده دیگر کشاورزصدر نیز در همین رابطه میگوید: «تمام ملت ایران متشکر و ممنونند از وزارت خارجه که کنسولگری ایران را در فلسطین منحل کرد. زیرا اسراییل بر علیه برادران مسلمان ما اقدام میکرد و هیچوقت قلوب مسلمانان ایرانی راضی نمیشد که یک دولت پوشالی که با حقه بازی درست شده است علیه دولت اسلامی اقدام بکند و بنده تشکرم را از آقای وزیر امور خارجه و دولت عرض میکنم.»
انحلال کنسولگری ایران در بیتالمقدس
جالب است که وزیر خارجه در همین جلسه سخن میگوید و درباره مساله نفت و موضع دولت انگلیس برای نمایندگان توضیحاتی میدهد ولی در نطق خود هیچ اشارهای به مساله اقدام دولت دربرابر اسراییل نمیکند. یکی از نمایندگان از رفیع درخواست میکند که توضیح دهد دولت چه اقدامی درباره اسراییل انجام داده است؟
سپس او باردیگر پشت تریبون قرارگرفته و توضیح میدهد: «بنده تصور میکردم در این موضوع محتاج نباشد عرض بکنم، به جهت اینکه دولت ایران دیروز تصمیم خودش را اجرا کرد و کنسولگری که در بیتالمقدس بود را منحل کرد و رسیدگی به کار آنجا را محول کرد به عمان و از این طرف هم دولت مصمم نیست راجع به شناسایی رسمی دولت اسراییل اقدام دیگری بکند و نمایندهای هم از اسراییل در ایران قبول نکرده و نخواهد کرد.» تعدادی از نمایندگان با گفتن احسنت وی را تشویق میکنند.
البته در بیانیه دولت که روز بعد منتشرمیشود موضعگیری رادیکال و شعارگونهای علیه اسراییل مشاهده نمیشود بلکه دلایلی دیپلماتیک و دنیاپسند برای این اقدام ذکرشده است که به نظر میآید برای جلوگیری از فشار و تحریک علیه دولت ایران است.
مذاکرات صحن مجلس نیز نشان میدهد که مساله نفت و انگلیس چنان ذهن نمایندگان و حتی وزیرخارجه را تسخیر کرده بود که این مساله قطع رابطه با اسراییل تحتالشعاع قرار میگیرد. کما اینکه در تاریخ نیز همین اتفاق افتاده و کمترکسی به این امر توجه میکند که مشی دکتر مصدق در این زمینه چه بوده است.
نکته دیگری که در این زمینه قابل توجه است، تحولی بود که دکترمصدق در افراد ایجاد کرد. کاظمی (سید باقر کاظمی معروف به مهذبالدوله) که در اغلب کابینههای دوره رضاشاه و بعد ازآن پست وزارت یا سفارت داشت، در کنار دکتر مصدق به جایی میرسد که در مقابل انگلیس و اسراییل و چندی بعد دربار میایستد و حتی درسالهای بعد هزینه این تحول انسانی را در زندانهای شاه میدهد. گرچه از میز وزارتخانه سرانجام به سلول زندان میرسد اما خود را در زمره نیکنامان این مرز و بوم ونه خائنان و غارتگران قرار میدهد.
منبع: اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید